آخرین آمار کرونا در ایران
دکتر سیما سادات لاری امروز سهشنبه در خصوص آخرین وضعیت ویروس کرونا در کشور گفت: از دیروز تا امروز ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۸ هزار و ۴۹۵ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که ۷۸۴ نفر از آنها بستری شدند.
سخنگوی وزارت بهداشت ادامه داد: مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به یک میلیون و ۶۴۸ هزار و ۱۷۴ نفر رسید.
او افزود: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۸۶ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۶۰ هزار و ۲۶۷ نفر رسید.
بیشتر بخوانید:
آمار کرونا در ایران: جان باختن ۸۶ بیمار و شناسایی ۸۴۹۵ مبتلا
وزیر بهداشت: بیتوجهیها بازهم ما را به سمت مرگهای سه رقمی کرونا برد
***
حسن خمینی سابقه مدیریتی ندارد
این روزها زمزمه نمزدی سیدحسن خمینی در انتخابات ریاست جمهوری از جبهه اصلاحات به گوض می رسد. روزنامه جوان در این زمینه نوشت: «حسن خمینی سابقه مدیریتی چندانی ندارد. تولیت حرم امام خمینی را با وصیت پدرش و درخواست خود از رهبری، از جوانی و بدون هیچ سابقه مدیریتی بر عهده گرفت که همان هم با کلی انتقادات همراه است.
طولانی شدن ساخت حرم امام برای چند دهه و بعد هم ساخت اشرافی آن و فاصله داشتن با مشی سادهزیست حضرت امام خمینی موجهایی از انتقادات را متوجه او کرد و نشان داد حسن خمینی در همان سطح کوچک مدیریتی هم نتوانسته موفق عمل کند. با این همه، او چگونه میتواند در رأس یک قوه مدیریت موفق داشته باشد و کشور را اداره کند؟
از سویی آیا با این حجم انتقادات پیرامون سوءمدیریت حسن خمینی او میتواند موج عظیم برانگیزد؟ امید اصلاحطلبان البته به عملیاتهای رسانهای و دو قطبیسازی و تخریب رقیب است، نه اینکه سابقه حسن خمینی نشانی از کارآمدی داشته باشد.»
***
خطر مهم بر سر راه سیاستورزی در ایران
محمد عطریانفر فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو حزب کارگزاران به آرمان ملی گفت: «یکسری کلونیهای قدرت که در عرصه رقابتهای سیاسی ماموریت ندارند یا اجازه دخالت ندارند ولی چون قدرت برهنهای در اختیار دارند، مسلح هستند یا پول دارند و یا نفوذ معنوی دارند، مثل نهادهایی که فارغ از رقابتهای حزبی باید موقعیت مرجعیت خود را داشته باشند، در پوششهایی برنامهریزی میکنند و بهصورت ناموجه از برخی جریانات سیاسی حمایت میکنند یا به جای آنها نقش ایفا میکنند و یا از قدرت و نفوذ خود با تهدید و یا با تطمیع به نفع جریانی استفاده میکنند و در تلاشند مسیر را تغییر بدهند.
این جزو مخاطرات کار سیاسی و یا موضع دموکراسی در ایران است. چه بسا نیروهای مسلح بخاطر دخالت در امر سیاست بدون اذن فرماندهی کل چنین گامهایی را بردارند و جریانی را تضعیف و یا تقویت کنند. این خطری است که بر سر راه سیاستورزی در ایران وجود دارد.»
***
تناقضهای فیلترینگ اینترنت
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در اعتماد نوشت: «اولويتهاي نظام رسمي چيست؟ گرچه در شعار كمابيش به همان اولويتهاي مردم اشاره ميكنند و البته راهحلهاي آنان در نقطه مقابل راهحلهاي پيشنهادي جامعه است؛ ولي هنگامي كه تمركز عملي آنان را ميبينيم، در درجه اول متمركز بر فضاي مجازي و با راهحل فيلترينگ است. به عبارت ديگر هم مساله آنان متفاوت و حتي مغاير با مساله مردم است و هم راهحل آنان.
سخنان چند روز پيش معاون اول محترم قوه قضاييه دو باره باب اين بحث را گشوده است كه واقعا سياست رسمي در اين زمينه چيست؟ اگر آنطور كه ايشان گفته امكان فيلترينگ هوشمند وجود دارد، چرا در زماني كه همه اختيارات را داشتند و كل مديران يك دست بودند، اين كار را نكردند؟ در اين صورت چرا فيسبوك، توييتر و يوتيوب را به طور كامل فيلتر كردند و نه هوشمند؟
به علاوه فيلترينگ هنگامي موثر است كه مردم همراهي كنند. مگر قانون منع استفاده از ماهواره كه خيلي هم روشن بود و حتي با راپل و انواع امكانات به مقابله با آن رفتند در نهايت موثر بود؟ چرا آن قانون به دستور مقامات در عمل منسوخ شد؟ چرا درخواست اكثريت كميته مربوط براي رفع فيلتر از توييتر انجام نشد؟
چرا توييتر فيلتر است، در حالي كه بسياري از مسوولان به طور مستقيم يا غيرمستقيم در آن حاضر هستند؟ چرا با دستور رسمي دولتيها و بخش عمومي و نيمه رسمي همه از تلگرام رفتند، ولي طولي نكشيد كه همه آنان دو باره بازگشتند، بدون اينكه صدايش را در آورند؟
***
روایت رهامی از گلایه رهبری به جهانگیری
محسن رهامی فعال سیاسی اصلاح طلب یه صبحنو گفت: «معتقدم این روشها [تحریم انتخابات] جواب نمیدهد و هزینههایی را تحمیل میکند که این هزینهها، مستقیما روی دوش توده مردم بار میشود و در نتیجه فاصله ما با حاکمیت و مسوولان نظام که تا دیروز همکاران ما بودند را افزایش میدهد.
این فاصله و شکاف البته به سالهای 88 یا 89 بازمیگردد و من در سالهای پس از آن برهه، تلاش داشتم تا با مشاوران رهبری یا اعضای شورای نگهبان که احساس میکردم گوش شنوایی هم دارند، صحبت و رایزنی کنم. من ساعتها با حضرات آیات مومن و یزدی جلسه داشتم.
آیتالله مومن در یک جلسه، چهار ساعت به من وقت داد و نشستیم و بحث کردیم. با مشاوران رهبری که در نهایت منجر به جلسه با شخص ایشان شد هم ساعتها نشست برگزار کردیم. من فکر میکردم اگر قرار است مشکلی حل شود، باید از همین روشها استفاده کرد.
دیگران البته این اقدامات را قبول ندارند و در نقد امثال من میگویند که این روشها نتیجهای ندارد چون اگر نتیجه داشت، لااقل خود شما (رهامی) را باید تایید صلاحیت میکردند. ما در چارچوب قانون اساسی به وظیفه خود عمل و مردم را تشویق میکنیم تا از فرصت و امتیاز صندوقهای رای، حداکثر استفاده را ببرند...
آقای موسویخوئینیها مشاور رهبری بودند و خودشان دیگر جلسات مشاوره را نرفتند. آقای جهانگیری که در جلسه با رهبری درخواست کرده بودند افرادی از جناح اصلاحات برای ارتباط مستمر با ایشان در نظر گرفته شوند، همانجا رهبری گلایه کرده بودند که دو نفر از اعضای مجمع روحانیون مبارز به عنوان مشاور، اینجا به بیت میآمدند اما از یک جایی به بعد، دیگر خودشان نیامدند.»
***
سعید محمد به نفع رئیسی کنار نمیرود؟
اعتماد نوشت: «تقريبا هر روز يكي از نيروهاي سياسي در جبهه اصولگرايي بر تضمين بودن اجماع در صورت كانديداتوري رييسي تاكيد ميكند؛ اما اخبار منتشر شده در يكي، دو روز گذشته نشان ميدهد كه كار به اين سادگيها نيست. اين طور كه به نظر ميرسد برخي كانديداهاي احتمالي در اين جبهه به اندازه قاليباف يا سعيد جليلي كه پيشتر گفته بود در صورت ورود رييسي نخواهند آمد به شكلگيري اجماع اهميت نداده و كار خود را ميكنند.
مصداق اين مدعا سعيد محمد است. همين ديروز بسياري از رسانهها نوشتند كه « شنيده ميشود سعيد محمد همچنان اصرار به حضور بر انتخابات داشته و دليل اين اصرار را فقدان استعداد لازم اجرايي در كانديداهاي اصولگرا ميداند.» فراموش نكنيم كه محمد ازجمله گزينههاي نظامي در اين انتخابات است كه در ماههاي گذشته بسيار مورد توجه رسانهها قرار گرفته است...
اگرچه نميتوان تصوير روشن و دقيقي از چينش نيروهاي اصولگرا در انتخابات آتي ارائه داد اما ميتوان به اين نتيجه رسيد كه اجماع براي فعالان سياسي در اين جريان به اين سادگيها هم نيست و حتي ورود و كانديداتوري سيدابراهيم رييسي كه اين روزها از جديترين گزينههاي انتخاباتي اصولگرايان به حساب ميآيد نيز اين امر را تضمين نميكند.»
***
تردید محسن هاشمی درباره تایید صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری
محسن هاشمی همچنان به سیاست جالب خود درباره انتخابات ریاست جمهوری ادامه میدهد. او که چند ماه پیش گفته بود نامزد نمیشود اخیرا لحن صحبتش را تغییر داده گفته است: «خرد جمعی از من بخواهد نامزد میشوم.» هر چند میگوید «تا به حال آن طور که طبق خرد جمعی از من خواسته باشند؛ خیر، نخواستند.» اما در ادامه از بررسی نام خود در کارگزاران خبر داده است: «یکی از کسانی که دیده شد که پتانسیل این کار را دارد بنده هستم و من هم انتخاب شدم.»
نکته جالبی که گفتگوی اخیر محسن هاشمی با خبرگزاری صدا و سیما در بر دارد زمانی است که وی ناخواسته از صلاحیت خود برای ریاست جمهوری سخن گفته است: «من در کنار پدر در سیاست بزرگ شدم و در ریاست جمهوری حضور جدی داشتم مثلاً در زمان جنگ در صنایع نظامی و موشکی و بعد در نهاد ریاست جمهوری موسس بازرسی ویژه آن جا بودم و مشکلات کشور را از طریق حکم رئیس جمهور دنبال میکردم و بعد، رئیس دفتر رئیس جمهور شدم و در دولتهای بعدی هم سمت داشتم.
در شورای شهر تهران نیز نامزد شورا شدم و بعد ریاست این شورا را بر عهده گرفتم.
مجموعاً با نام آیت الله هاشمی رفسنجانی و پتانسیلهایی که در مترو و جاهای دیگر فراهم شد؛ این حس که شاید من هم بتوانم کمکی کنم هست، ولی بستگی به سیستمهای نظارتی دارد که چقدر مرا با این سوابق؛ رجل سیاسی بدانند یا ندانند.
نخبگان و احزاب سیاسی باید بررسی کنند تا بدانند که پتانسیلهای من به درد اجتماع و ریاست جمهوری میخورد یا نه و یا شاید کسانی بهتر از من بتوانند عمل کنند.
در هر صورت سمت ریاست جمهوری، سمتی نیست که شخصی به تنهایی بگوید میآید و از عهده اش بر میآید به ویژه با توجه به شرایطی که در کشور وجود دارد باید اجماعی بسیار جدی حداقل در یک بخش سیاسی کشور روی آن فرد شکل گیرد تا بتواند خودش را نشان دهد.»
هرچند محسن هاشمی درباره تشخیص شورای نگهبان درباره اینکه وی را رجل سیاسی به شمار آوردند یا نه تردید دارد؛ اما خودش در این زمینه تردیدی ندارد: «به نظر میتوانم به عنوان رجل در نظر گرفته شوم به ویژه با توجه به انتخابات شوراها و رأی بالایی که در تهران کسب کردم و سوابقی که دارم میتوانم. میدانید که هنوز از رجل سیاسی؛ تعریف مشخصی داده نشده است؛ مجلس سعی کرد این بار تعریفی را تصویب کند که البته شورای نگهبان رد کرد و در آن تعریف مجلس؛ من گنجانده نمیشدم.»
آنجه از سخنان جدید محسن هاشمی به مشام میرسد تمایل و حتی برنامهریزی برای نامزدی در انتخابات است. او گزینه ای قابل بررسی برای اصلاح طلبان است. گزینهای که در صورت تایید صلاحیت، با حاکمیت رابطه خوبی دارد و به نسبت بقیه اصلاح طلبان از روحیه عملگرایی بیشتری برخوردار است.
بیشتر بخوانید:
***
انتقادات دیرهنگام اصولگرایان از احمدینژاد
تسنیم نوشت: «فعالیتهای انتخاباتی احمدینژاد در روزهای اخیر و آنهم چهارماه مانده به انتخابات، هیچ شباهتی به رفتارهای کاندیداهای نرمال در ادوار گذشته ندارد. تجمعهای خیابانی، مصاحبههای با محتوای تعجببرانگیز با رسانههای خارجی و صحبتهای رادیکالی و مظلومنمایانهای همچون احتمال بالای ترور او! نشان میدهد رفتارهای فعلی وی معمولی نیست و احتمالاً در نظر دارد در صورت عدم احراز صلاحیتش به این اقدامات رنگ و بوی رادیکال تری ببخشد و این احتمال که ماجرا را به کف خیابان بکشاند هم منتفی نیست...
در حقیقت احتمالاً بتوان این رفتار احمدینژاد را اینچنین تحلیل کرد که او تلاش میکند تا به طرف غربی این پالس را بفرستد که وی را بهعنوان نماد معترضین داخلی بهرسمیت بشناسند ولی این راهی است که به بیراهه ختم میشود و طرف مقابل هیچگاه به او ایمان نمیآود. اولاً سابقه احمدینژاد در سیاست خارجی و تقابل گذشته او با غرب مانع از این میشود تا بر سر او بعنوان یک اپوزیسیون فکر کنند. ثانیاً، با وجود برخی غربگرایان داخلی و رادیکالهای اصلاحطلب، طرف غربی قطعا سرمایهگذاریش را اصطلاحاً بر اصل جنس انجام میدهد و در این بازار احمدی نژاد در بهترین حالت دستفروش جنس فیک و جعلی است که آن مخاطبی که احیاناً در ذهن اوست، او را آنچنان که خود او دوست دارد، جدی نخواهد گرفت.
این اقدامات احمدینژاد اگرچه شاید برخی آوردههای تاکتیکی موقت برای او داشته باشد که دلگرمش کند، اما مهمترین نتیجه مجموعه این رفتارها آن است که منتقدان سالهای 84 تا 90 احمدینژاد بگویند که دیدید او همانی بود که ما میگفتیم؟ ریاکار دیکتاتوری که از او حمایت کردید و حالا چهره واقعی او را میبینید! اگرچه مهمترین عیب اکنون احمدینژاد این است که مشابه منتقدان آن روز آرمانهایش شده و حتی از آنها هم بعضاً دوست دارد بیشتر پیشی بگیرد، اما معنای همهی اینها یک خسارت بزرگ است. احمدینژاد تبدیل به فردی شده که اصرار دارد بگوید منتقدانم درباره دیکتاتوری و ریاکاری من درست میگفتند و من آنی نبودم که نشان میدادم! و چه خسارتی از این بدتر!»
***
موسوی لاری: اصولگرایان مثل دوم خرداد دچار اشتباه شدهاند
سیدعبدالواحد موسوی لاری، فعال سیاسی اصلاح طلب و وزیر کشور در دولت اصلاحات درباره احتمال اجماع اصولگرایان بر ابراهیم رئیسی به جماران گفت: «به نظر من اصولگرایان یک بار دیگر مثل سال 75 دچار یک اشتباه شده اند. در سال 75 اصولگرایان فکر می کردند که آقای ناطق نوری رئیس جمهور است و حتی داشتند تلاش می کردند که برای کابینه هم نیرو به ایشان معرفی کنند. بعد شرایط به سمت دیگری ورق خورد. الآن هم به نظر من اصولگرایان با توجه به انتخابات 98 باورشان این است که مردم پای صندوق های رأی نمی آیند و آنها هرکسی را که مطرح کنند برنده هستند.
تمام شرط بندی آنها روی نیامدن مردم است. اگر مردم نیایند حرف آنها درست است و هرکسی را آنها مطرح کنند می آید. ولی تلقی من این است که اطمینان به اینکه آینده متعلق به آنها است باعث تشتت در داخل خودشان شده است. همه فکر می کنند که اگر بمانند رأی می آورند. چون رقیب که جریان اصلاحات است با قهر مردم شانسی ندارد و می ماند همان 15 درصدی که در مجلس دوازدهم رأی دادند و هر کاندیدایی آنها داشته باشند را رأی می دهند. این برداشت عمومی اصولگرایان است و همین هم باعث شده اختلافات آنها دامنه دار شود.»