آمریکا ، پوسیده از درون!

محمدكاظم انبارلويی،   3991106133 ۱۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۴ تکراری یا غیرقابل انتشار
آمریکا ، پوسیده از درون!


«پوسیده از درون» عنوان مقاله‌ای است که فرانسیس فوکویاما نظریه‌پرداز معروف آمریکایی از اوضاع تماشایی امروز آمریکا در نشریه فارین افرز نوشته است. او می‌گوید:«آمریکا دو شقه شده است.» فوکویاما کسی بود که بعد از فروپاشی شوروی، دموکراسی لیبرال، آن هم از جنس آمریکایی را بی بدیل می دانست و تنها استاندارد حقیقی مردم‌سالاری معرفی می کرد. 

 ترامپ بالاخره كاخ سفيد را ترک كرد و با حوادث تلخي، هزينه‌اي سنگين بر روي دست نظام سياسي آمريكا در داخل و خارج گذاشت. مراسم تحليف با اعلام حكومت نظامي زير سرنيزه برگزار شد. بيش از 25 هزار نيروي پليس، گارد ملي و ارتش فقط در واشنگتن مأمور شدند تا نگذارند بي آبرويي كه در حمله كنگره آمريكا اتفاق افتاد تكرار شود.

قرار است نظامیان آمریکا تا بهار 1400همچنان در پایتخت این کشور و 50 ایالت در حال آماده باش باشند. جهانيان شاهد بودند، انتقال قدرت در آمريكا مسالمت‌آميز صورت نگرفت و اين نشان دهنده آن بود كه كارآمدي دموكراسي در نظام سياسي آمريكا كاركرد خود را از دست داده است. فيلسوفان سياسي در آمريكا ديگر قادر نيستند نظام دانايي اين كشور را با تصميم سياسي و تصميم‌گيري در نظام اجرايي پيوند زنند. آن‌ها مي گفتند: چگونه حكومت كردن با ساز و كارهاي عقلاني مهم است نه اين‌كه چه كسي بايد حكومت كند. اما امروز به اين ادراك رسيده اند كه مقوله چه كسي بايد حكومت كند، هم مهم است. عاقبت حكومت يك فرد فاسق، فاسد، قمارباز و زن باره در رأس هرم قدرت حوادث فضاحت باري است كه در مرئي و منظر جهانيان به صورت عريان به نمايش درآمد. اکنون داد فوکویاما درآمده و او فریاد می زند:«‌ترامپ روند افول آمریکا را با سرعتی حیرت انگیز جلو انداخته است.» او می گوید:« ما به دوپارگی فرهنگی رسیده ایم!» 

متأسفانه ما يك نظام رصد در دستگاه ديپلماسي خارجي خود از دوستان و دشمنان ايران نداريم. وزارت خارجه ما در ارزيابي معادلات رقابت در انتخاب رياست جمهوري آمريكا به اين نتيجه رسيده بود كه ترامپ رأي مي آورد. اظهارات تيرماه گذشته وزيرخارجه ما همين فهم را واتاب مي داد.

حال آنكه سوخت موتور « نه به ترامپ» تأمين شده بود و يك اراده سياسي قوي شكل گرفته بود كه ترامپ را از كاخ سفيد بيرون كند و بيرون هم كرد. اما ترامپ و ترامپيسم يك واقعيت انكارناپذير به عنوان يك پديده در نظام سياسي آمريكا باقي خواهد ماند.

ترامپ بخش اعظمي از سرمايه اجتماعي جمهوري خواهان را اكنون به سرقت برده و قرار است با تشكيل «حزب ميهن‌پرستان» شرارت سياسي خود را ادامه دهد. او يك تفكري را در آمريكا نمايندگي مي‌كند كه بوي تعفن نژادپرستي و ناسيوناليسم افراطي مي دهد. دموكرات‌ها در نظر دارند با ادامه استيضاح و عدم كفايت سياسي در سنا به عمر سياسي او پايان دهند.

نظام سرمايه‌داري چه قبل از پديداري سوسياليسم و فاشيسم چه بعد از آن نشان داده بود در زير سقف گفت‌وگو تعارضات و تضادهاي منافع اضلاع و اطراف و  اكناف خود را مديريت مي كند و با جهاني‌سازي هژموني خود را بي‌رقيب به اثبات مي‌رساند. اما حوادث انتخابات چهل و ششمين رئيس‌جمهوري آمريكا نشان داد، گفت‌وگوهاي زير سقف انديشكده‌ها و اتاق هاي فكر دو حزب و نيز مكانيزم‌هاي حكمراني در كنگره و سنا و دادگاه عالي بي‌نتيجه است. اردوكشي خياباني و عربده‌كشي سياسي و زدن زيرميز بازي هم مي تواند يك راه حل باشد.

اين‌كه در درون هسته مركزي سرمايه‌داري جهاني در داخل آمريكا و در خارج شركاي آمريكايي چه مي گذرد ما بي‌خبريم. متأسفانه دستگاه اطلاعاتي ما و بنگاه‌هاي رصد سياسي در اين مورد حرفي براي گفتن ندارند.

اينكه در اردوگاه سرمايه‌داري چه مي‌گذرد؟ يك سؤال بي پاسخ است! اما اين‌كه در كف خيابان‌هاي 50 ايالت آمريكا و شنبه‌هاي آشوب در فرانسه چه حوادثي را شاهد هستيم را نمي توان با سركوب پليس و سكوت رسانه‌هاي تحت سيطره صهيونيسم و سرمايه‌داري را توهم پنداشت. رنگ و روغن بزك‌كنندگان سيماي سرمايه‌داري جهاني در داخل و خارج تمام شده، آنچه از پرده بايد برون افتد، افتاده است و اوضاع تماشايي پديد آورده است كه بايد نشست و دقيق نگاه كرد. هنوز نيروهاي امنيتي به مقرهاي خود و سربازان به پادگان‌ها نرفته‌اند و در خيابان‌هاي ايالات متفرقه آمريكا حضور دارند و معلوم نیست چه زمانی به پادگان‌ها برگردند.

از اين حوادث مهم‌تر اوضاع سياسي در داخل سرزمين اشغالي است. دولت غاصب صهيونيستي با همين پديده اردوكشي خياباني و بي ثباتي دولت روبه‌رو است. نتانياهو سعي مي كند با بزرگ كردن دشمن خارجي آن‌را مهار كند.

يك مسئله براي سياستمداران در كاخ سفيد و نظاميان در پنتاگون و فرماندهان نيروهاي امنيتي در پليس و گارد ملي مسلم است و آن اين‌كه مدام در نظام سياسي و اقتصادي آمريكا توليد نفرت و خشم مي‌شود يك جايي بايد اين توليد را كنترل و مهار كرد. فقر، بي عدالتي، تبعيض نژادي، بي‌خانماني و كارتن‌خوابي، چهره آمريكا را كريه‌تر از هر زمان نشان مي‌دهد. لشکر قابلمه به دستان بيكار از يك طرف و رفتار آنارشيستي جماعت «كيوانُان» جوانان 25 تا 30 ساله از طرف ديگر، لات بازي «پسران مغرور» كه همگي و يا بخشي از آن‌ها نيز مسلح و دست به ماشه هستند، ارتش آمريكا را از بيرون از مرزها به داخل كشور آورده است. آنچه در مراسم تحليف رخ داد، نشان داد مسئله خيلي جدي‌تر از آن است كه فكر مي كنيم.

متأسفانه فهم دستگاه ديپلماسي ما از قدرت آمريكا ناقص است و عمدتا مربوط به هزاره سوم ميلادي نيست. همين عدم فهم در مورد منابع «قدرت» در ايران اسلامي هم وجود دارد. ايران امروز از مرحله قدرت در حال ظهور عبور كرده و به عنوان يك «قدرت مستقر» در منطقه و جهان مطرح است. روس‌ها و چيني‌ها با درك چنين قدرتي بارها اعلام كرده اند حاضر به برقراري روابط راهبردي با تهران هستند اين پيام در دستگاه ديپلماسي ما درست شنيده نمي شود. به همين دليل با فهم 50 سال پيش از قدرت آمريكا رفتند مذاكراتي را به نام برجام كليد زدند كه محصول آن جز خسارت محض براي ملت ايران هيچ نتيجه‌اي نداشت.


بيرون كردن صهيونيست‌ها از لبنان در جنگ 33 روزه يك تست نظامي براي ارزيابي قدرت انقلاب اسلامي بود. صهيونيست‌ها اگر پيشنهاد آتش‌بس را نمي‌دادند از درون فرومي‌پاشيدند و چيزي از ارتش آن‌ها باقي نمي‌ماند. امروز حزب‌الله دهها برابر در زمين، هوا و دريا پرقدرت‌تر شده است. حماس نيرومندتر شده است. حيدريون، زينبيون، فاطميون و نيروهاي بسيج و ارتش سوريه يك خط آتش مؤثر در مرزهاي اين كشور با رژيم صهيونيستي ايجاد كردند. در عراق حشدالشعبي دست به ماشه است تا پايگاه هاي آمريكا را با يك اشاره در هم بكوبد. در يمن نيروهاي انصارالله خواب خوش را از سر قارون‌هاي عرب بيرون كرده‌اند.

در ايران ارتش و سپاه ما در شعاع دو هزار كيلومتري خارج از مرزهاي ايران تا عمق اقيانوس هند دشمن را رصد مي كنند و تست دستگيري سربازان انگليسي و آمريكايي را در آب هاي خليج فارس و زدن پهپاد پيشرفته آمريكايي را با موفقيت پشت سر گذاشته‌اند و در زدن عين‌الاسد نشان دادند با قدرت‌هاي جهاني شوخي ندارند. چرا اين قدرت در اردوگاه اسلام و انقلاب و آن ضعف و ناتواني در اردوگاه دشمن درست ديده نمي شود و چرا دستگاه ديپلماسي ما هنوز معتقد است برجام زنده است! چرا قراردادي كه آمريكايي‌ها با افزودن بر تحريم‌ها هر روز يك لگد تازه بر آن مي زنند و بر طبل زياده‌خواهي و زورگويي مي كوبند، زنده مي پندارند؟


ديپلمات‌هاي ما در وزارت خارجه به همين نطق بايدن در روز تحويل قدرت با زور و سرنيزه نظاميان دقت كنند. او مي‌گويد: اوضاع آمريكا به شدت شكننده است. به‌قول یکی ازتحليلگران واشنگتن پست اين «شكنندگي» به اندازه شكنندگي يك تخم مرغ است. او مي‌گويد:« آمريكا روي لبه تيغ تيز افول و فروپاشي است.»


حكمراني در آمريكا بر مدار عقلانيت نمي چرخد. عهد و پيمان با ديوانگان كه تكليف خودشان با مردم و حاكميت معلوم نيست نتيجه‌اش همين بلاتكليفي است كه ديپلماسي خارجي ما را در چنبره خود اسير كرده است. دولت مصوبه مجلس در صيانت از حقوق ملت و رفع تحريم‌ها را درست اجرا كند و اشتباهات در محاسبات گذشته را  جبران کند، تا دولت جوان، حزب‌اللهي و انقلابي بتواند در سال 1400 با عزت در معادلات جهاني قدرت‌نمايي نماید.