معلم دین و سیاست

علی دارابی،   3991007055
معلم دین و سیاست

سيد على اكبر پرورش از اعضاى موثر و مهم انجمن حجتيه بود. انجمن، مبارزه با بهاييت را نخستين وظيفه اجتماعى و تكليف دينى تلقى مى كرد و با مبارزه سياسى بشدت مخالفت داشت. پرورش با آغاز نهضت ۱۵ خرداد ۴۲ دل به امام خمينى و مبارزه داد و از انجمن حجتيه جدا شد.

زندان و محدوديت هاى مختلف از سوى ساواک را به جان خريد تا در زمره ياران انقلاب اسلامى باشد.

استاد شهيد مطهرى در كتاب "سيرى در نهج البلاغه" از "پرورش" به عنوان معلمى فاضل ياد مى كند.

در اوج مبارزات مردم در دوران انقلاب مردم اصفهان براى آزادى استاد پرورش شعار ميدادند: "هشدار ملت به ارتش- آزادى پرورش". 

**************

با پيروزى انقلاب اسلامى او در سنگرها و مسئوليت هاى مختلف مجلس شوراى اسلامى و كابينه دولت و... ايفاى مسئوليت كرد.

رفاقت، ارادت و شاگردى من نسبت به استاد پرورش از تشكيل گروه وفاق در سال ۱۳۷۸ كه بعدا در شكل كامل تر در قالب شوراى هماهنگى نيروهاى انقلاب اسلامى در عرصه سياسى فعال شد بيش تر و بيش تر شد. ١٢ نفر از نيروها و سران احزاب اصولگرا با رهبر حكيم انقلاب اسلامى ديدار و با تاكيد ايشان كه حلقه دوستى و وحدت ميان خود و رقيبان سياسى را گسترش دهيد "گروه وفاق" تشكيل شد.

استاد پرورش از حزب موتلفه اسلامى و بنده از جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامى از جمله این دوازه نفربوديم. ادب، تواضع، مهربانى، بصيرت، تسلط و احاط به مبانى دينى به خصوص قرآن و نهج البلاغه را در اين جلسات مستمر كه ساليانى ادامه داشت از او آموختم. 

************

استاد پرورش دبير و مجاهد نستوه زنده ياد حبيب الله عسگراولادى رييس اين گروه بودند. مرحوم پرورش سياستمدار اخلاق گرا بود. تلاش داشت پيوند ميان سياست و جامعه و جذب جوانان را با هم جمع كند. حضورش در حزب جمهورى اسلامى و حزب موتلفه بيانگر اين هدف بود. وی بر اين باور بود كه بايد دين را در متن جامعه و فعاليت هاى اجتماعى قرارداد. غيرت دينى و بصيرت سياسى او در كنار شجاعت، صراحت و شوخ طبعى كه داشت از او شخصيتى محبوب ساخته بود. او در عين حال يك عارف و انسانى خداترس بود.

************

نمونه بارز بصيرت سياسى ايشان در جريان انتخابات رياست جمهورى سال ۸۴ بود. آن زمان من به همه جاى ايران سفرميكردم و تلاش ميكردم همه افراد موثر و نخبگان را تشويق كنم به دكتر احمدى نژاد راى دهند. در سفر به اصفهان در مسجد سيد مراسمى از سوى حاميان دكتر احمدى نژاد برگزار شده بود و من سخنران آن بودم. قبل از مراسم به منزل استاد پرورش رفتم ايشان گفتند: "آقاى دارابى اين رفيق و دوست شما جناب احمدى نژاد خيلى فضايی و رويايی است! حرف هايی مى زند كه امكان عملى شدن ندارد. آقاى هاشمى رفسنجانى هم سالهاست دوره اش تمام شده است ".

خاطرات فراوانى از آن مرد خدا دارم كه بايد در فرصت مناسبى بازگو شود. هر وقت به اصفهان ميرفتم ديدار با ايشان را از دست نمى دادم. آخرين ملاقاتم چند روز قبل از فوت شان بود. استاد پرورش پس از ماهها تحمل رنج ناشى از بيمارى كليوى در ٦ دی ماه ۱۳۹۲ در سن ۷۱ سالگى چشم از جهان فروبست و به ملاقات خدارفت.

يادش گرامى باد.