مذاكره با الاغ‌ها!

محمدكاظم انبارلويي‌،   3990922120 ۱۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
مذاكره با الاغ‌ها!


از 150 سال پيش تاكنون در آمريكا دو حزبي كه حاكميت را به نوبت در كاخ سفيد نمايندگي مي‌كردند، دو نماد براي خود انتخاب كردند. جمهوري‌خواهان «فيل» و دموكرات‌ها «الاغ» را نماد حزب خود مي‌دانند.

مذاكرات دولت ما با آمريكايي‌ها در ايامي اتفاق افتاد كه «الاغ‌ها» در كاخ سفيد حاكم بودند. با آن كه سرتيم مذاكرات ما سال‌ها در آمريكا زندگي كرده بود، نمي‌دانست كه الاغ‌ها زبان آدميزاد را نمي‌فهمند و نمي‌شود با آن‌ها مذاكره و توافق كرد. لذا آنچه كه اراده شوراي امنيت ملي و مجلس ما بود، اين بود كه ما در قالب 1+5 مذاكره كنيم. متأسفانه مذاكرات در نهايت به مذاكره ايران و آمريكا و قدم‌زني با شياطين در خيابان‌هاي لوزان منجر شد.

يك دروغ را برخي تكرار مي‌كنند و آن اين كه رقباي ما با مذاكره و توافق، مخالفند. ما با مذاكره و توافق موافقيم، مي‌گفتند؛ تنها ما مي‌توانيم مذاكره كنيم، ما مي‌دانيم ديپلماسي چيست و فنون مذاكره كدام است!رفتند با يك مشت الاغ مذاكره كردند، به توافق هم رسيدند،‌ اما فرداي همان مذاكره الاغ‌ها زدند زير توافق و نه‌تنها تحريم‌ها را برنداشتند، بلكه بر آن افزودند.

«تحريم‌ها» را برنداشتند، «تهديدها» و «ترور»ها را هم به آن افزودند. دولت ما در برابر اين‌همه بدعهدي، تمام تعهدات خود در توافق را انجام داد، بدون اين كه طرف مقابل حتي يك تعهد را انجام دهد. هفت سال است دارند مذاكره مي‌كنند، به نتيجه نرسيده‌اند، مي‌خواهند در هفت ماه باقيمانده به پايان دوره خود به نتيجه برسند!

با كليدواژه «مذاكره» فضاي تصميم‌گيري و تصميم‌سازي كشور را وارد وادي «تعليق» و «سرگرداني» كردند و حاضر نيستند از اين فضا بيرون بيايند.

«بدعملي» در حوزه سياست خارجي، «بي‌عملي» و «عدم تحرك» در حوزه اقتصادي، «بي‌ادبي» در حوزه سياست داخلي و توهين مكرر به منتقدان «وادادگي» در حوزه فرهنگ و كوچه دادن به دشمن در تهاجم بي‌رحمانه و شبيخون فرهنگي، جمع جبري كارنامه برخي دولتمردان در اين هفت سال و چند ماه بوده است.
«فرار» از كارنامه خالي و «حافظه‌دزدي» از افكار عمومي، شوخي سياسي زشتي است كه مردم آن را برنمي‌تابند.

معركه‌گيري مجدد روي «مذاكره» آن‌هم در شرايطي كه مذاكره كرديم، به توافق رسيديم،‌ اما هنوز تحريم‌ها برداشته نشده و بر حجم و قطر آن هم افزوده شده، با كدام منطق سياسي انطباق دارد.
مردم مي‌گويند: پس از دادن اين‌همه خسارت و امتياز به دشمن، منتظر برداشتن تحريم‌ها پس از مذاكره و توافق هستيم، اما رئيس‌جمهور مي‌گويد: «كسي نمي‌تواند براي دولت خط‌مشي تعيين كند، فقط رئيس‌جمهور مي‌تواند خط‌مشي تعيين كند»!

بياييد صريح بگوييد «خط» شما چيست؟ «مشي» شما كدام است؟ تا كجا می‌خواهيد پا روي منافع و مصالح ملي بگذاريد و دستاوردهاي سترگ دانشمندان كشور را در حوزه «هسته‌اي» و «دفاعي» در معرض تاراج، بدعهدي و نيرنگ يك مشت الاغ در كاخ سفيد قرار دهيد؟!
مگر شما با همين الاغ‌ها مذاكره و توافق نكرديد، مگر همين‌ها نبودند كه توافق را زير پا گذاشتند و رئيس‌جمهور بعدي آن را برداشت و پاره كرد، پس چرا اين مسير تجربه‌شده را مي‌خواهيد با همين پيمان‌شكنان تكرار كنيد؟!

مقاومت ملت ايران طي چهار دهه گذشته براي كشور آرامش، امنيت، عزت، گشايش اقتصادي، خلاقيت، ابتكار و امدادهاي غيبي را به ارمغان آورده است. چرا با مذاكره و سازش مي‌خواهيد دستاوردها را به باد فنا بدهيد و امنيت كشور را به خطر اندازيد؟ چرا ترس، تنبلي، راحت‌طلبي و بي‌‌حالي را به جامعه پمپاژ مي‌كنيد؟
امير مؤمنان مي‌فرمايد: «من طلب السلامه لزم‌الاستقامه» (1) هر كس مي‌خواهد سالم بماند و امنيت داشته باشد، بايد مقاومت ورزد.

خداوند در قرآن كريم فرموده: «كساني كه ايمان آورده‌اند، اگر از كفار اطاعت كنند، به عقب برمي‌گردند و زيان مي‌بينند.»(2)

مردم ما به تجربه آموخته‌اند كه هزينه مقاومت از سازش و مذاكره به مراتب كمتر است. مذاكرات و توافق برجام زيان‌هاي عظيمي را به كشور زد و به اعتراف دست‌اندركاران آن جز خسارت محض هيچ ثمري نداشته است. چرا اين تجربه گرانسنگ را مي‌خواهيد از حافظه تاريخي مردم ما محو كنيد و دوباره حرف‌هايي بزنيد كه گويي ما نه مذاكره‌اي كرديم و نه به توافقي دست يافتيم؟!

اشتياق آقاي روحاني به «مذاكره»، كشور را در معرض «تهديد»، «ترور» و از همه مهم‌تر، ادامه و استمرار «تحريم‌ها» قرار داده است و حاضر نيست يك قدم عقب بنشيند. او هنوز معتقد است 24 ميليون رأي دارد و به نتايج هيچ نظرسنجي كه از سوي مراكز دولتي در مورد كاهش سرمايه اجتماعي دولت به او داده مي‌شود، اعتنا نمي كند.

او هنوز در حال و هوا و هاي و هوي ايام تبليغات انتخابات است و رقيب‌هراسي را همچنان در دستوركار خود دارد. او به راحتي توافق‌هاي دولت با بدنه مجلس براي مشكل‌گشايي از مشكلات مردم را «وتو» مي‌كند، مبادا در كارنامه مجلس در عمل به وعده‌هايي كه نمايندگان به مردم دادند، نقطه ‌ مثبتي يافت شود! او دو مصوبه مجلس را كه ناظر بر بي‌خاصيت كردن تحريم‌ها و تهديدها و كمك به اقشار ضعيف است، ابلاغ نمي‌كند و بر طبل «خودتحريمي» مي‌كوبد. او ديگر از «كليد»ي كه در انتخابات به دست گرفته بود و قرار بود قفل‌ها را باز كند، حرفي نمي‌زند.

او مخالف «نوفهمي» مردم از مشكلات كشور است و با «نوگرايي» در شيوه حكمراني براساس نص صريح اصول قانون اساسي و قوانين كشور، بي‌دليل مخالفت مي‌كند.

مردم انتظار دارند رئيس‌جمهور در هفت ماه باقيمانده به عمر دولت قدري مهربان حرف بزند و نقدپذير باشد. از بي‌برنامگي، روزمره‌انديشي و باري به هر جهت بودن پرهيز كند. «دفترنشيني» را ترك كند،‌ به ميان مردم و اصحاب رسانه بيايد، از «خودحق‌بيني» و «خودمركزبيني» در تصميمات و «بي‌تفاوتي» نسبت به مشكلات مردم پرهيز نمايد.

آقاي روحاني مي‌گويد: «بگذاريد مردم شاد باشند» اما گزارش رسمي وزارت صمت مي‌گويد: «از مهر سال گذشته تا مهر امسال قيمت 80 قلم كالاي اساسي و مورد نياز مردم 314درصد افزايش يافته است.»(3)
قيمت مسكن 600 درصد افزايش يافته، قيمت دلار 10برابر شده، ارزش پول ملي به پايين‌ترين حد رسيده است. آيا با اين سيب و گلابي برجامي كه محصول «مذاكره» و «توافق» او با دشمن بود، جايي براي شادي مردم ديده مي‌شود؟!

كسي كه هفت سال است خود جلوي شادي مردم را گرفته است، مي‌فرمايد: «بگذاريد مردم شاد باشند» اين شوخي اصلا خنده‌دار نيست و عواقب خوبي براي اعتماد مردم به دولت ندارد.

مردم مي‌خواهند رئيس‌جمهور به آن‌ها اجازه دهد در انتخابات بعدي به كسي اعتماد كنند كه صريح، شفاف، قاطع، مصمم، جدي و روراست باشد. مردم مي‌خواهند در انتخابات بعدي به كسي رأي اعتماد بدهند كه پاكدست،‌ فسادستيز، عدالتخواه، خوش‌سابقه و ساده‌زيست باشد.
مردم مي‌خواهند به كسي رأي دهند كه برنامه‌اش عملي، نوانديش، جوانگرا، منطقي، عاقل و حكيم باشد. آقاي روحاني نبايد در اين انتخاب اخلال نمايد.

مردم مي‌خواهند دولت حالا كه همه تخم‌مرغ‌هايش را در مسير مذاكره و توافق به هر قيمت گذاشت و با لگد دشمن، همه آرزوهايش بر باد رفت، در تصميم‌گيري آن‌ها در شكل‌گيري دولت جوان، انقلابي و حزب‌اللهي اخلال نكند و از سوزنباني در اين مورد پرهيز كند.
مردم مي‌گويند: هر وقت چهار تا آدم در كاخ سفيد پيدا شد، مي‌شود مذاكره را كليد زد، اما نه با کسانی که با پررويي و طلبكاري، لگد به هر توافق مي‌زنند.


پي‌نوشت‌ها:
1) ميزان‌الحكمه ج 9، ص 591، آيت‌الله محمدي ری شهری
2) آل‌عمران 149
3) كيهان، 20/9/99