بازار بورس، بمانیم یا برویم؟

رشاد نخستین و محمد علی حسنی نیک،   3990708035 ۴۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
بازار بورس، بمانیم یا برویم؟

وضعیت تولید کشور رو به زوال است. دولت، بی‌عملی پیشه کرده و مردم با دل‌نگرانی نعره‌های مستانه غول تورم را می‌نگرند. مردم در این وضعیت جز اندیشیدن به حفظ دارایی خود -و نه افزایش آن- به چه‌چیز باید بیاندیشند؟ در چند ماه گذشته تمام دلخوشی آن‌ها به بورس بود تا بخشی از تورم حاصل از سیاست‌های بد انباشته‌شده را پوشش دهد. کارشناسان اقتصادی و تحلیلگران مالی فریاد می‌زدند که بورس همیشه صعودی نیست و به‌زودی سقوط خواهد کرد؛ اما مردم یا نشنیدند یا نخواستند که بشنوند. البته دولت هم نشنید یا شنید و توجهی نکرد. یکی از مهم‌ترین تحلیل‌های آن روزها به این نکته اشاره داشت که دولت عامدانه شاخص سهام را بالا می‌برد تا نقدینگی مردم را جذب کند و پس‌از مدتی، با سقوط شاخص سهام، این نقدینگی را بسوزاند. 

این روزها صورت بورس خونین است. رنگ قرمز بورس، از کاهش ارزش دارایی آن بخش از مردم که قصد داشتند با اسلحه بورس به مصاف غول تورم بروند، خبر می‌دهد. این خبر خوبی برای اقتصاد کلان کشور ما نیست. سقوط شاخص می‌تواند به آزاد شدن حجم زیادی از نقدینگی در اقتصاد کشور باشد. به‌عبارت دیگر گردباد نقدینگی دوباره بازارهای سکه و دلار را تهدید می‌کند. دوباره باید منتظر افزایش سرسام‌آور قیمت دلار یا سکه باشیم. دوباره شاهد دومینوی انفجار قیمت ها خواهیم بود. نه! اعتماد به بورس نباید از بین برود. بورس نباید سقوط کند. سقوط بورس فقط به کاهش بخشی از دارایی کردم منحصر نمی‌شود، بلکه خیلی زود اثر خود را در بازارهای ارز و سکه نشان خواهد داد. 

اجازه بدهید کمی دقیق‌تر به گذشته نزدیک بورس نگاه کنیم. شاخص بورس از تیرماه ۹۷ تا شهریور ۹۹ درحدود ۱۷۰۰ درصد رشد داشته است؛ یعنی ۱۷ برابر. در همین بازه، دلار از کانال ۹هزار تومان به حدود ۲۳ هزار تومان رسیده است که حدود ۱۷۰ درصد رشد داشته است؛ یعنی یک‌دهم افزایش ارزش بازار سهام! همچنین قیمت سکه از حدود ‌ ۳میلیون تومان به بیش از ۱۰ میلیون تومان رشد کرده است؛ یعنی چیزی حدود ۳۵۰ درصد یا به‌عبارتی کمی بیشتر از یک‌پنجم رشد شاخص سهام!

در چندماه گذشته، بازار بورس نسبت به بازارهای موازی (طلا، ارز، مسکن، خودرو و...) بازار مطمئن‌تری بوده است. به‌عبارت دیگر، رشد ۱۷۰۰ درصدی بورس نسبت به تیرماه ۹۷، برای این روزها است که بورس نزولی است. در هفته‌های گذشته، شاخص سهام از مرز ۲ میلیون نیز عبور کرده بود که نسبت به تیر ۹۷، رشد ۲۰۰۰ درصدی را نشان می‌داد.

درهرصورت، درحال‌حاضر، بورس بهترین بازار کشور برای حفظ ارزش دارایی مردم و کارآمدترین ابزار برای محافظت از شاخص‌های کلان اقتصادی است؛ اما‌ این ابزار یک نقطه ضعف بزرگ دارد: اثرپذیری زیاد از جو و فضای روانی! هم صعود شاخص سهام و هم سقوط آن متاثر از جو روانی بود. این برای اقتصاد خوب نیست. اقتصاد عرصه حساب و کتاب است. هرکه در این عرصه با احساسات یا برمبنای شایعات تصمیم بگیرد، در بلندمدت حتما شکست می‌خورد. متاسفانه اکثریت کسانی که در رشد عجیب‌وغریب چندماه گذشته وارد بازار سهام شدند و همچنین اکثریت کسانی که این روزها به‌دنبال فروش سهام هستند، مبتنی بر احساسات و شایعات تصمیم‌گیری می‌کنند. این خطر بزرگی است که بازار سهام و به‌تبع آن اقتصاد کلان کشور را تهدید می‌کند.

این روزها دلالان ارز و سکه منتظرند تا نقدینگی بورس به سمت بازارهای سکه و ارز سرازیر شود تا دوباره بر صفرهای حساب‌های بانکی آنها افزوده شود. این خطر بزرگی است که در کوتاه‌مدت اقتصاد کشور را با چالشی بزرگ مواجه می‌کند. اگر همچنان صف‌های طویل فروش ادامه پیدا کنند و نقدینگی از بورس به بازارهای موازی سرازیر شود، بمب ارز و سکه منفجر می‌شود و قیمت‌ها سقف‌های جدیدی را تجربه خواهند کرد که نتیجه‌ای جز شکاف بیشتر طبقاتی در پی نخواهد داشت. باید کاری کرد! اما چه‌کاری؟

اول اینکه به مردم گفته شود طبق تحلیل‌های بنیادین و براساس نمودارها پیش‌بینی می‌شود که دوباره شاخص سهام سیر صعودی در پیش گیرد و رشد کند. تنها شایعات بی‌اساس و تصمیم‌های مبتنی بر احساسات بی‌مبنا می‌تواند مانع این روند شود. باید سواد مالی مردم را افزایش داد؛ به هر شکل که ممکن است، باید سواد مالی مردم را افزایش دهیم؛ تلویزیون، رادیو، رسانه‌های دیگر، ابزارهای خوبی برای کنترل جو‌ روانی و مبارزه با شایعات است. مردم باید سرمایه خود را در بازار سهام حفظ کنند. خروج سرمایه از بازار سهام، هم سرعت رشد دارایی را از مردم می‌گیرد و هم به انفجار بازارهای موازی منجر می‌شود که اصلا خبر خوبی برای کشور نیست. دیگر آنکه باید تعداد «عرضه‌های اولیه» را افزایش داد تا جو‌ روانی بازار مثبت شود. تنها در این‌صورت است که غول نقدینگی در بازار سهام آرام می‌گیرد و تورم را تاحدی کنترل می‌کند. سیاست‌گذار اقتصادی به این آرامش نیاز دارد تا بتواند برنامه‌های خود را جلو ببرد.