انتخاب مصطفی ادیب، دیپلمات لبنانی به عنوان نخستوزیر لبنان با گمانه زنیهای بسیاری همراه بود. گذشته از رأی بالا و موافقت 90 نفر از اعضای پارلمان با انتخاب او آنچه که جلب توجه میکند، همراهی بسیاری از گروههای سیاسی از جمله نیروهای سنی و اعضای وابسته به گروههای مقاومت ازجمله حزبالله و جنبش امل با این گزینه به ظاهر فرانسوی است، لیکن درکنار این موضوع توجه به چند نکته پیرامون نخستوزیر جدید لبنان و آینده پیش روی او درتشکیل کابینه ضروری به نظر میرسد:
الف- بسیاری از تحلیلگران لبنانی و غیرلبنانی مصطفی ادیب را گزینه فرانسویها و ماکرون برای ایجاد تغییرات دیکته شده در کشور لبنان معرفی میکنند، این در حالی است که علیرغم رابطه نزدیک وی با فرانسویها بررسی سابقه سیاسی ادیب حکایت از شخصیت مستقل او دارد، چراکه همواره تلاش کرده است تا ضمن توجه به بازیگران خارجی منافع لبنان را اساس تصمیمات خود در مسئولیتهای محوله قرار دهد. از نمونههای بارز این مشی تلاش وی برای جلوگیری ازمعرفی حزبالله به عنوان گروه تروریستی توسط آلمان در دوران سفارتش در این کشور میباشد؛
ب- مصطفی ادیب در شرایطی با طی روند قانونی به عنوان نخستوزیر جدید لبنان معرفی میشود که نیروهای غربی، رژیمصهیونیستی و سعودیها در پی بحران کنونی که از انفجار عظیم بندر بیروت نشئت میگیرد به دنبال سقوط نظام سیاسی لبنان بودند و یا شکل گیری دورهای از بحران و جنگهای داخلی با چرخاندن انگشت اتهام این انفجار به سمت حزب الله و همچنین تحریک گروههای سیاسی برای سهمخواهیهای فراتر از چهارچوبی که قانون اساسی این کشور مشخص کرده است، اما طرح این گزینه و جلب نظر نیروهای سنی و هوشمندیِ سیدحسننصرالله و حمایت از او باعث نقش برآب شدن بسیاری از سناریوهایی شد که توسط دستگاههای اطلاعاتیِ دشمنان لبنان و مقاومت دنبال میشد؛
ج- نخستوزیر پیشین (حسان دیاب) درپی طی دورهای از اعتراضات عمومی جایگاه نخستوزیری را به دست آورده بود که با کنارکشیدن وی به دنبال انفجار بندر بیروت و تحریکهای بیرونی، اوضاع اجتماعی لبنان بار دیگر به سمت تزلزل و شروع دوباره این اعتراضات پیش میرفت، از این رو در این شرایط میتوان گفت ادیب از جمله بهترین گزینههایی بود که میشد برای تسلط بر اوضاع پیشنهاد داد، درعمل نیز با انتخاب او شاهد فروکشکردن اعتراضات عمومی در لبنان هستیم؛
د- مسیر پیش روی مصطفی ادیب با سه چالش اساسی نیز همراه خواهد بود: اولا تشکیل کابینه، که همواره از چالش برانگیزترین اقدامات نخستوزیران لبنان بوده است، چرا که با سهمخواهیهای گوناگون از سوی بازیگران داخلی و خارجی همراه است؛ ثانیا بحران اقتصادی گسترده و تورم لجام گسیختهای که روز به روز بر نارضایتی مردم می افزاید؛ ثالثا کارشکنی رقبای سیاسی و بازیگران داخلی و خارجی که با روی کار آمدن ادیب اهداف خود برای بحران آفرینی در لبنان را نقش بر آب میبینند.