از فلسفه پزشکی تا تجارت با درد/ الگوی مطلوب ساخته ایم؟!

گروه اجتماعی الف،   3990602099 ۲۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
از فلسفه پزشکی تا تجارت با درد/ الگوی مطلوب ساخته ایم؟!

سردار حسین سلامی در مراسم گرامیداشت روز پزشک گفت: «در غرب فلسفه پزشکی مبتنی بر درمان بیماری است، اما در اینجا بر درمان بیمار متکی است نه بیماری یعنی آن رابطه شفا بخش بین پزشک و بیمار در این جا اتفاق می‌افتد که در شرایط ترس، اعتماد ایجاد می‌کند. در فضای ترس امید و آرامش ایجاد می‌کند... فلسفه متکی بر درمان بیماری یعنی مواجهه با یک موجود نفرت انگیز، اما فلسفه متکی بر نجات بیمار یعنی مواجهه با عشق، با دوست داشتنی‌ها، و این موفق است... حتی می‌گویند پزشکی که وقتی به صفحه کامپیوتر نگاه می‌کند با پزشکی که به چهره بیمار نگاه می‌کند دو تاثیر متفاوت در شفا بخشی ایجاد می‌کند، یکی جامعه گسسته تولید می‌کند جامعه‌ای که بر اساس رنج، انزوا و جدایی دفاعی است یعنی نقاط منفصلی از انسان‌ها که هیچ رابطه معنابخشی با هم ندارند و تنها بر اساس ارزش‌های تخصصی و حرفه‌ای عمل می‌شود.»

کاملا قابل درک است که ایشان در حال تببین «فلسفه» پزشکی و نوع نگاه «‌مطلوب» و مورد ادعای ما در این زمینه است اما نوع بیان یا دستکم تفسیر متکی بر مقایسه مخاطب به گونه ای است که گویی در حال سخن گفتن از امری محقق شده هستند و اینجاست که باید گفت با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود!

واقعیت این است که نظام درمانی ما در حال حاضر بیشترین شباهت را به نظام درمانی آمریکایی دارد. هزینه های کمرشکن درمانی عیلرغم اجرای نصف و نیمه طرح تحول سلامت همچنان به قوت خود باقی است؛ اگر اساسا به دوره قبل از اجرای این طرح بازنگشته باشد ! 

کافی است شما دچار بیماری سختی شوید تا هزینه های آن و تنهایی و بی پناهی ناشی از عدم حمایت های لازم شما را به مرز فروش خانه و سایر دارایی هایتان بکشاند. جدا از این مساله، ماهیت رابطه پزشکان  متخصص یا در واقع نظامات نهادی درمانی ما با بیماران اساسا غیر از آن چیزی است که جناب سلامی به آن اشاره کرده اند. معدود استثنائات در این زمینه بیشتر به نوع نگاه فردی و انسان دوستانه بخشی از متخصصان باز می گردد و آنچه در نظام درمانی کشور شاهد آن هستیم همان سوداگری بی ضابطه و تقدم رویکرد تجاری در این زمینه است. تا جایی که برخی متخصصان محترم حتی زیر بار دادن مالیات لازم هم نمی روند!

پزشکان متخصص، نوعا، دارای نفوذ زیادی در کشور هستند و گاه برخی تصمیم گیری ها در این حوزه کاملا تحت نفوذ منافع آنان شکل می‌گیرد. اثر منفی این امتیاز  اجتماعی را روی میل بی حد و حصر مشتاقان ورود به رشته پزشکی و خرج های آنچنانی والدین برای رسیدن به این هدف به عیان می توان دید. در واقع باید گفت در این زمینه نیز نوعی سرمایه گذاری در میان است که گاه تا چند صد میلیون را نیز شامل می شود و به محض رسیدن به هدف قابل برگشت است. این درحالی است که نظام درمانی و کادر درمان فقط از پزشکان متخصص تشکیل نشده بلکه پزشکان عمومی شریف و زحمتکش، پرستاران رنج کشیده و سایر کادر درمانی نیز نقش بسیار مهمی در این زمینه بر عهده دارند. 

وقتی می‌توانیم از آرمان‌ها و ارزش‌ها یا فلسفه اجتماعی ممتاز خودمان در حوزه های مختلف اجتماع سخن بگوییم و به آن ببالیم که دستکم نشانه ها و شواهدی که گویای حرکت در این مسیر است در دست داشته باشیم نه اینکه شواهد درست بر خلاف این موضوع حکایت کند.

در زمینه بحث ما نیز می‌توان به فرمانده محترم سپاه پیشنهاد داد که دستکم در حوزه بیمارستان های درمانی زیر نظر سپاه به  فلسفه پزشکی ارزش مدارانه ای که در سخنرانی خود به آن اشاره کرده اند بیشتر اهتمام کنند و نمونه قابل اشاره و اتکایی را برای پیروی سایر بخشهای درمانی کشور در این نهاد محقق سازند. 

اگر بخواهیم تعارفات را کنار بگذاریم  از خودگذشتگی و تلاش های کادر درمانی در دوره کرونا را نیز باید بیشتر به حساب پزشکان عمومی و پرستاران و اندک متخصصان و سایر فعالان کادر درمانی بگذاریم نه متخصصان تاجر پیشه ای که در این ایام اساسا در بیمارستانها حضور ندارند.

نکته مهمتر دیگر این است که معمولا در هر فرهنگ و تمدنی در مواقع استثنایی روحیه همکاری و تعاون و از خود گذشتگی تقویت می شود و مدار امور از حالت عادی خود خارج می شود و این امر اختصاصی به کشور ما ندارد. آنچه مهم است «نهادینه» شدن فلسفه پزشکی مورد ادعاست و اینکه در شرایط عادی شاهد غلبه این نگاه ارزشی و اخلاق مدارانه در این عرصه باشیم.