یک عکس، یک شرح / قهرمانان زندگی

گروه اجتماعی الف،   3990317084 ۲۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۶ تکراری یا غیرقابل انتشار

این عکس را در اختیار دو تن از همکاران رسانه ‌ای خود قرار دادیم تا آنچه با دیدن این عکس از ذهنشان عبور میکند را برای ما و شما بنویسند . شما هم میتوانید شرحی بر این عکسها بنویسید و برایمان ارسال کنید(در قالب کامنت)

 

فرزانه زنگیان :

عکس تو را در آب می بینم با صورتی خسته و ابروانی گره خورده ، با چارقدی سفیدو ساده و  با دست هایی فرورفته درآب ، به دنبال سهم کوچکی از رزق و روزی ، سهم کوچکی از زندگی و سهم کوچکی از بهانه های ساده خوشبختی!

به دست هایت نگاه می کنم که ظرافت و لطافت زنانگی را از دست داده و به چهره خودم در آب می نگرم که از پشت تو را محکم تر از هر زمان دیگر در آغوش گرفته ام ..‌. تا کی به خانه بازگردیم و دوباره لقمه های کوچک نان و برنج به دهانم بگذاری ! تا آه بکشی و بگویی : این درد زانو و دست و پا آخر مرا می کشد !

مستوره برادران نصیری :


اگر همین زن مثلا یکی از سران کشورهای توسعه‌یافته بود و حین کار فرزندنش در آغوشش بود، حتما عکس یک همه خبرگزاری‌های دنیا می‌شد، ولی خب زنان شالی‌کار قهرمان زندگی خودشان هستند و بس.