نکند امام هم «التقاطی» بود؟!

علی اباذری،   3990313106 ۳۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
نکند امام هم «التقاطی» بود؟!


 31 سال از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی می گذرد و در تمام سال های فقدان ایشان آنچه که به عنوان «راه امام» در میان جامعه شناخته می شد به عنوان راهنمای عمل در عرصه‌های مختلف معرفی شده است. اما این روزها که فقر و تبعیض و شکاف طبقاتی در جامعه بیش از سال های گذشته و بیشتر از سایر مشکلات احساس می شود برای افکار عمومی این پرسش مدام در حال تکرار است که وضعیت کنونی جامعه از لحاظ عدالت ورزی تا چه حد با میراث فکری امام خمینی سازگاری دارد و در اختلافات نظری که در این زمینه در میان اداره کنندگان کشور وجود دارد حق با کیست.

 عده ای مخالفت های امام با اردوگاه کمونیستی شرق و مالکیت اشتراکی و نامه انتقادی ایشان را به گورباچف دلیلی بر تایید نظام اقتصادی سرمایه داری دانسته و به صراحت از تعابیری چون سرمایه داری اسلامی یاد می‌کنند و عده ای دیگر با تفاوت قایل شدن بین کمونیسم روسی و سوسیالیسم و تاکیدات ایشان بر عدالت، برداشت های سرمایه دارانه را از منظومه فکری بنیانگذار جمهوری اسلامی نادرست توصیف می کنند و آن را خطری برای دور شدن نظام از آرمان ها و اهداف اولیه انقلاب اسلامی می دانند.

واقعیت این است که با مراجعه به متن اظهارات ایشان در این زمینه ها  آنچه که می توان «محکمات» انقلاب در این زمینه ها خواند روشن است و کمتر پژوهنده منصفی است که در ترسیم آرمان های بنیانگذار انقلاب مفهوم «عدالت» و توجه به محرومان را که نشات گرفته از توصیه های دینی به خصوص در روایت شیعی است، نادیده بینگارد. مکتوبات و اظهارات امام خمینی مشحون است از رسیدگی به امورات فقرا و توجه به نیازمندان و حق بسیار بزرگی که آنان بر گردن انقلاب دارند. 

از نظر ایشان حتی پیروزی و به ثمر رسیدن انقلاب بیش از آنکه با محاسبات مادی و صرف خرج کردن ثروت ثروتمندان تحلیل شود مدیون مجاهدت های طبقات محروم و باورهای خالصانه دینی آنان است. اینکه از نظر ایشان یک موی کوخ نشینان به همه کاخ نشینان برتری دارد صرفا یک توصیه اخلاقی در جهت مدارای فردی با محرومان نیست بلکه ریشه در باور عمیق ایشان برای تاسیس ساختارهایی است که به نفع طبقات فرودست عمل کند و چنانکه در دنیای امروز مرسوم است در خدمت فرادستان و قدرتمندان سیاسی و اقتصادی نباشد. 

ایشان با تیزبینی و فراست حتی خطر تحریف‌ها و مقاومت هایی که در این راه وجود دارد را پیش بینی کرده اند و به پویندگان این راه دشوار چنین توصیه کرده اند که :‌

«...مسئولین نظام ایرانِ انقلابی باید بدانند که عده‌ای از خدا بی خبر برای از بین بردن انقلاب هرکس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فوراً او را «کمونیست» و «التقاطی» می‌خوانند. از این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر داشت، و تمام همّ و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید...»

ممکن است گفته شود (و غالبا نیز می‌گویند) که امام خمینی به همان اندازه که از خطر گرایش به سرمایه داری پرهیز داده اند نسبت به فرو افتادن به ورطه کمونیسم و اقتصاد دولتی نیز هشدار داده اند. این نکته نادرستی نیست اما عموما کسانی که به این نکته توجه می دهند خود در زمره مدافعان سیاست های سرمایه سالارانه و بلکه در شمار مقصران اصلی نابرابری ایجاد شده در کشورند، آن هم نه با ثروت های حاصل از کار و کوشش و تولید بلکه با دست اندازی‌های بیشتر به درآمدهای نفت و با برخورداری از رانت های سیاسی و اقتصادی مختلف. بنابراین به نظر می رسد از این سخن حق برای تحقق اراده ای باطل سود می‌جویند.

 آنچه در میراث فکری امام خمینی در این زمینه شایسته توجه است تاکید ایشان بر به رسمیت شناختن مالکیت و کسب ثروت به صورت محدود و مشروط است نه ثروت های نامحدود که ریشه برخورداری دیگر طبقات اجتماعی را اساسا به همین ثروت اندوزی نامحدود و مدام طبقات بالاتر گره بزند. 

در اندیشه ایشان چنین نیست که ثروتمندان برای افزایش ثروت خود هیچ محدودیتی نداشته باشند و برای توجیه و مشروعیت خود فقط نیاز به اخذ مالیات (ولو گزاف) از آنها باشد. حاکم اسلامی در این زمینه بر خلاف نظام لیبرال سرمایه داری نباید خودش را کنار بکشد و به ایفای یک نقش سلبی و تنظیم کننده مقررات و نظارت بر حسن اجرای آن اکتفا کند بلکه باید به گونه ای ایجابی و فعال در بهبود امورات طبقات محروم «مداخله»‌ کند و این مداخله نیز صرفا در قالب کمک رسانی های خیریه ای و موسمی نیست بلکه مداخله ای «پایدار» و موثر است به گونه ای که نیازمندان را توانمند کند.

بنابراین آنچه در میراث فکری امام در زمینه اقتصاد سیاسی شایسته عنوان «محکمات» است همین تاکید بر عدالت و سیاست ورزی به نفع محرومان است که متاسفانه در این زمینه طی سه دهه گذشته چنانکه در تعابیر رهبر انقلاب نیز به دفعات مورد اشاره قرار گرفته است اداره کنندگان جامعه نمره قابل قبولی نکرده اند و باید با سرعت و جدیت بیشتری به جبران خطاهای گذشته اهتمام داشته باشند.