تجربه ۴ روز در استانبول

گزارش بازرگانی،   3990312085

ترکیه یک کشور مسلمان اما هیچ ارتباطی با سایر کشورهایی با مذهب ندارد. ترکیه کمتر محافظه کار است ، بسیار بیشتر از فرهنگ غربی نشات گرفته است و بیشتر به سبک اروپایی توسعه می یابد تا سبک خاورمیانه. این یک نفس هوای تازه از ورود به تور استانبول و شاهد سرزندگی این شهر بود که به عنوان مرکز بین 2 قاره عمل می کرد.

اقامت در استانبول ، ترکیه

روز اول: کاوش در استانبول از سمت اروپا

روز دوم: بازدید از ایا صوفیا و موارد دیگر!

روز سوم: کاوش در میدان تقسیم

روز چهارم: کاوش در استانبول از طرف آسیایی

در مورد اسکان ، ابتدا در Bada Bing Hostel اقامت کردم اما آن را خیلی دوست نداشتم. میهمانان زیادی در مهمانی برگزار می شدند و شب شلوغ بود. آنچه بیشتر از اینها دوست نداشتم این بود که آنها یک آژانس مسافرتی را از طرف خود اداره می کردند و هر وقت از آنها می پرسید که چه کاری باید در ترکیه انجام دهم ، آنها سعی می کردند مرا به خرید بسته های تور ارزان استانبول خود (به خصوص تور آبی کروز) سوق دهند.آنچه من توصیه می کنم میزبان جهانی در نزدیکی برج گالاتا است. اتاق های بسیار مناسب ، کارکنان دوستانه و اتاق های بزرگ. امنیت اولویت اصلی آنهاست و واقعاً نشان داد. آنها قفل های دیجیتالی را در هر طبقه دارند. آنها صبحانه رایگان به شما می دهند و همچنین یک کافه را در کنار آن اجرا می کنید. من همیشه خودم را می بینم که در کافه نشسته ام و قهوه می خوردم در حالی که تماشای انواع و اقسام مردم در خیابان گالاتا که در حال قدم زدن میباشند لذت بخش است.

روز اول: کاوش در استانبول از سمت اروپا

یک مورد که من از پرواز به استانبول آموختم این است که پرواز ساعت 3 صبح به این معنی است که شما آن شب هیچ نخواهید خوابید. من مجبور شدم که ساعت 1 صبح کیفم را تحویل بگیرم.من مستقیم بعد از خواب به خوابگاه رفتم و چرت خوردم. بعد از اینکه بیدار شدم ، تصمیم گرفتم که یک روز آفتابی خوب را هدر ندهم و در امتداد بسفر حرکت کردم. این یک تصمیم عالی بود زیرا آن روز تنها آفتابی بود که داشتم.ترکیب بین معماری قدیمی و مساجد بی نظیر همان چیزی است که استانبول را مشخص می کندهیچ چیز مانند نشستن در مسجدی که به صداهای شهر گوش نمی دهد و دعاهای حل شده در یک ریتم هارمونیک است لذت بخش نیست.من یک ذرت کباب شده از یک فروشنده خیابانی خریداری کردم و در کنار این مسجد نشستم زیرا در آن روز زیبا از ذرت و خورشید لذت می بردم بعد از آن به Grand Bazaar رفتم و همانطور که ممکن است شما آن را حدس زده باشید ، هیچ وقت گم نشدماستانبول در مقایسه با همسایگان محافظه کارتر مانند قاهره و امان هوای تازه ای داشت تصمیم گرفتم برای غروب آفتاب از برج گالاتا بالا بروم یک خط طولانی در برج وجود داشت و تقریبا 30 دقیقه طول کشید تا اینکه بتوانم از برج بالا بروم کاملاً ارزش صبر کردن را داشت به ویژه در یک روز آفتابی مانند این ، می توانید یک نمای 360 شهر از بالا به اینجا را ببینید.بسیاری از افراد در بالای برج حضور داشتند هرگز خیلی ناراحت کننده و شلوغ نبودهمانطور که خورشید غروب خورشید بود ، تمام آسمان به رنگ آبی و بنفش درآمده است.مردم آنرا ساعت آبی خواندند و من می توانم ببینم چرا.

روز دوم: بازدید از هاگیا سوفیا و موارد دیگر!

اولین درس که آن روز آموخته است ، در واقع املا صحیح این مکان است که ایا صوفیه است است نه هاگیا سوفیا!یکی از رویاهای زیادی که داشتم این بود که داخل ایا صوفیه را ببینم ، حالا که آنجا بودم ، احساسم خیلی غیر واقعی شد بعضی اوقات ، شما از خود میپرسید و تعجب می کنید ، "این ترک ها چطور این مکان را ساختند؟آیا یک کلیساست؟ مسجد است؟ دیگر کسی قیمت تور استانبول ارزان را نمی داند.هم طبقه همکف و هم طبقه دوم هاگیا سوفیا به یک نمایشگاه هنری تبدیل شده اند که بزرگترین اثر هنری اسلامی را نشان می دهد.خیلی بد است ، وقتی من آنجا بودم ، نیمی از مسجد تحت مراقبت قرار داشتند و من شنیده ام که آنها هنگام تبدیل آن به مسجد ، سعی در بازیابی نقاشی های دیواری داشتند که پوشیده شده بود.از طبقه دوم می توانید مسجد آبی را با زاویه بسیار خنک مشاهده کنیداز آنجا که باران در بیرون باران می بارد ، من یک ساعت و نیم در ایا صوفیه گیر کردم. من این را نمی دانستم. من داشتم خواب می دیدم!با کم شدن بارش باران ، تصمیم گرفتم به سمت ورودی مخزن باسیلکا ، بزرگترین صد مخزن باستانی که در زیر شهر استانبول قرار دارد ، دویدم.در مخزن ، 2 سر مدوس را زیر دو ستون خواهید دید. هیچ کس دقیقاً نمی داند که از کجا آمده و چرا یکی از آنها به صورت کج شده است. عجیب و غریب!در مرحله بعد ، مسجد آبی که چند دقیقه با Hagia Sophia فاصله دارد

روز سوم: کاوش در میدان تقسیم

روز بعد ، تصمیم گرفتم خیابان معروف Taksim ، خیابان Istiklal را کشف کردم بدون اینکه بدانم آنجا است. در صبح افراد زیادی وجود نداشتند اما در طول عصر ، مکان شلوغ شد.

روز چهارم: کاوش در استانبول از طرف آسیا.

به سمت آسیا ، یک کشتی را از Eminonu به Uskudar طی کردم که 20 دقیقه طول کشید تا بتوانم از آن دور شوم. از آن نقطه به بعد ، ما به سادگی به خوردن هر آنچه که در مسیرمان بود می پرداختیم.دلیلی وجود دارد که طرف آسیایی آنچنان در بین گردشگران محبوب نباشد. بسیاری از بناهای تاریخی و جاذبه های قابل توجه در این طرف وجود نداشت اما به همین دلیل ، همه چیز در این سمت ارزان تر است.