کارناوال نفتکش های ایرانی در اقیانوس ها

معصومه پورصادقی، گروه سیاسی الف،   3990306061 ۷۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
کارناوال نفتکش های ایرانی در اقیانوس ها

شاید زود باشد که اسپند برای ۵ نفتکشی دود کنیم که هزاران مایل را در آب های خروشان اقیانوس ها پیمودند تا ۵ بار پرچم برافراشته بر عرشه خود را از دل دریاها و اقیانوس ها عبور بدهند و به سواحل ونزوئلا برسانند. شاید باید بگذاریم هر ۵ کشتی به سلامت به سواحل دورترین متحد ایران برسد آن وقت خوشحالی مان را نمایان تر بروز خواهیم داد.

خیلی بیراه نیست اگر بگوییم بعد از حمله موشکی به پایگاه های آمریکایی ها در عراق (سیلی به اقدام واشنگتن در ترور سردار سلیمانی)، گسیل داشتن کارناوالی از نفتکش های غول پیکر ایران به ونزوئلا، دومین و کاری ترین ضربه ای بود که کشوری مثل ایران می توانست به یکجانبه گرایی و زورگویی های آمریکا بزند. رهسپار کردن این تعداد نفتکش ها از مبدایی که تحت شدیدترین تحریم های واشنگتن قرار دارد به مقصدی که نه تنها همین شرایط تحریمی را دارد بلکه در منطقه جغرافیایی و حریم راهبردی آمریکا هم قرار دارد، به خودی خود و در درون، دارای ریسک است که تهران تصمیم به پذیرش آن گرفت و فعلا نیمی از این راه پر ریسک را پیموده و امید می رود نیم دیگر راه هم به همین منوال، با موفقیت بپیماید. 

اقدام جسورانه ارسال نفتکش ها به ونزوئلا را باید در وهله اول یک ظرفیت سازی جدید در سیاست خارجی و مناسبات بین المللی ایران تلقی کرد. ساخت این ظرفیت به خودی خود ارزشمند است. ظرفیتی برای ثبت در مناسبات بین المللی. ممکن است چنین اتفاقی در آینده ای نزدیک تکرار نشود و به نظر می رسد تهران هم فعلا قصد تکرار آن را نداشته باشد اما تا همین جای کار هم، باید به این امر صحه گذاشت که پهلو گرفتن موفقیت آمیز نفتکش ها را نباید معلول یک یا دو عامل داخلی دانست. 

تحلیل جامع این موضوع را باید با در نظر گرفتن عوامل مختلف داخلی ایران، بین المللی و داخلی ایالات متحده آمریکا دانست. محدود کردن این اتفاق که قطعا می توان آن را تا اینجای کار موفقیتی برای ایران تلقی کرد، ما را به بیراهه خواهد بود و این امکان را از کارگزاران و تحلیل گران سلب می کند که بهره برداری درست و مناسبی از آثار و نتایج آینده آن بکنند و حتی ممکن است موجب دست زدن به اقدامات اشتباهی بشود که حتی دستاوردهای اقدام اخیر را هم از بین ببرد. در تحلیلی اولیه، ۴ عامل اصلی را می توان در ارتباط با این اقدام ایران مورد توجه و بررسی قرار داد:

 ۱. سیلی موشکی: تنها سه روز بعد از ترور سردار سلیمانی در شامگاه ۱۳ دی سال گذشته، ایران چند ده فروند موشک را از نقطه ای در غرب ایران روانه چند پایگاه آمریکا در خاک عراق کرد. حداقل از بعد از جنگ جهانی دوم رکوردی در تاریخ سلطه آمریکا ثبت نشده است که کشوری به اهداف آمریکایی حمله کند و این حملات بدون پاسخ باقی بماند. اما جمهوری اسلامی ایران این کار را کرد. تردیدی نیست که بعد از این حملات موشکی موضوع «اقدام تلافی جویانه» تهران در صدر عوامل موثر در اتخاذ هرگونه تصمیمی علیه ایران از سوی مقامات سیاسی و نظامی آمریکا قرار گرفته است. منطقا دور از ذهن است که آمریکایی ها در اقداماتی که قصد انجامش علیه ایران را دارند، این عامل را نادیده بگیرند. 

۲. برجام: فضای بین المللی ایجاد شده به نفع جمهوری اسلامی ایران بعد از نهایی شدن برجام و تداوم نسبی این فضا حتی بعد از خروج آمریکا از این توافق و بازگشت تحریم های یکجانبه این کشور عامل موثری دیگری است که نباید مغفول بماند. «فضای بین المللی برجامی» ایجاد شده ناشی از برداشته شدن تحریم های سازمان مللی علیه ایران براساس قطعنامه 2231 است. پایبندی ایران بسیاری از کشورها و بخش عظیمی از جامعه بین المللی را در طرف ایران نگه داشته است. علی رغم خروج آمریکا از این توافق، ایران و دیگر اعضا در آن باقی ماندند و آن را پیش بردند. به تبع آن، تحریم های بین المللی که از ۶ قطعنامه شورای امنیت ایجاد شده بود، همگی معلق شدند. پس، تردد نفتکش های ایرانی با پرچم جمهوری اسلامی از آب های داخلی ایران و ورود آن به آب های داخلی ونزوئلا و عبور آن از آب های بین المللی هیچ منعی براساس حقوق بین الملل ندارد و حتی تحریم های یکجانبه آمریکا هم نمی تواند مانع آن شود. وقتی تخلفی از نظر بین المللی و از قطعنامه های شورای امنیت انجام نشده باشد حجت بر بسیاری از کشورها تمام است که اقدامی مثل اعزام نفتکش ها به ونزوئلا، حداقل چشم خود را بر روی آن ببندند و خود را به امورات مهمتر کشورهای خود مشغول کنند.

۳. تضعیف توان اجماع سازی آمریکا: روی کار آمدن ترامپ و طرح و پیشبرد شعار «اول آمریکا» به مرور ظرفیت های ایجاد شده در سیاست خارجی این کشور بعد از جنگ جهانی دوم برای اجماع سازی حول موضوعات و چالش های بین المللی و جهانی را تحلیل برد و حتی موجب فاصله گرفتن تدریجی  تعدادی از متحدان این کشور شد. امروز متولیان سیاست خارجی آمریکا از پایین ترین سطح توان اجماع سازی در موضوعات بین المللی برخوردارند. از دست دادن این قدرت و توان، فرصت خوبی برای بخشی از جامعه بین المللی ایجاد کرده است که با پایبند کردن خود به قواعد حقوق بین الملل و چارچوب های سازمان مللی، از خطر اجماع سازی آمریکا علیه خود، فاصله بگیرند. امروز جامعه بین المللی و هسته مرکزی و توسعه یافته آن یعنی اروپا و حتی بخشی از متحدان دیرینه واشنگتن، همچون چند سال گذشته و تا قبل از دوران ریاست جمهوری ترامپ، به سادگی و راحتی تن به درخواست های کاخ سفید، که همراه با چاشنی نیش های کنایه دار و ادبیات بسیار غیر دیپلماتیک ترامپ هم هست، برای اجماع سازی بر روی چالش هایی که آمریکا قصد برجسته کردن آن را دارد، نمی دهند.

۴. فضای کرونایی نظام بین الملل: جامعه جهانی با بی سابقه ترین بحران بهداشتی و فراگیرترین اپیدمی دهه های اخیر روبرو شده است که تمامی بخش ها و زوایای زندگی فردی و اجتماعی و جمعی تمامی کشورهای جهان را متاثر از خود کرده است. کرونا به اندازه چندین جنگ جهانی و بحران طبیعی و دست ساخت بشر، به اقتصاد جهانی و کشورها آسیب وارد کرده است. در این شرایط، هیچ کشوری به دنبال وارد شدن به بحران و تنشی که سختی های جدید برای آنها ایجاد کند و موجب صرف منابع شان در بحرانی تازه شود، نیست. آمریکا هم شاخ و نشان می کشد اما قطعا در شرایطی که تعداد کشته های کرونا در این کشور به صد هزار نفر رسیده است، هیچ بخش داخلی این کشور نمی پذیرد که کشورش وارد بحران جدیدی از جنس تنش با ایران و ونزوئلا شود و این امر می تواند مشکلات و بحران های داخلی که در حال حاضر ترامپ با آن دست به گریبان است را تشدید کند که قطعا به نفع سرنوشت او برای انتخاب مجدد در انتخابات سال آینده نیست.

عوامل چهارگانه فوق نباید مانع توجه به این نکته هم باشد که کسانی که در حال حاضر در کاخ سفید قدرت آمریکا را در دست دارند، اگر خود را در وضعیت سقوط و از دست دادن قدرت ببیند، دور از ذهن نیست که دست به اقداماتی بزنند که در شرایط تحلیلی عادی، دور از ذهن به نظر می رسد. در اینکه لنگر انداختن موفقیت آمیز نفتکش ها در سواحل ونزوئلا موفقیتی حساب شده و به موقع برای وجهه ایران است، تردیدی نیست اما باید این مراقبت را هم کرد که متاثر از این اقدام، خودمان با دست خودمان آمریکایی ها را تحریک به واکنش و تلافی نکنیم. مهم عبور بی تنش از آب های بین المللی با پرچم جمهوری اسلامی ایران و رساندن نیازمندی های ونزوئلا به دست این کشور بود که انجام شده است.