چطور حاضرجواب باشیم؟ همراه با ۶ راهکار کاربردی

گزارش بازرگانی،   3990217089

خیلی از ما مواقعی برایمان پیش آمده که در آن لحظه نتوانسته‌ایم از خودمان دفاع کنیم و جواب فرد یا افراد مقابل را بدهیم و تازه بعد از اتمام آن بحث و گفتگو به این فکر افتاده‌ایم که چه پاسخی به طرف بدهیم. این به خاطر این است که ما بلد نیستیم چطور حاضر جواب باشیم و در نهایت احترام پاسخ مناسبی به حرف‌های فرد مقابل خود بدهیم.

 

در این مقاله آموزشی چند راه خوب برای حاضر جواب و رک بودن به شما یاد می‌دهیم. به صورتی که نه بی احترامی شود و نه منجر به حال بد خودمان شود. درعین‌حال بتوانیم در صورت لزوم به هر سؤالی، شوخی، طنز یا صحبتی پاسخی زیبا بدهیم.

 

آیا حاضر جواب بودن یعنی بی ادب بودن؟

راستش را بخواهید، در موضوعی مثل حاضر جواب بودن (حاضر جوابی کوتاه و یا به قولی شیرین زبانی) مرز بین خوش بیانی و بی‌ادبی بسیار باریک است؛ یعنی اگر بلد نباشیم به بهترین شکل ممکن پاسخ طرف مقابل را بدهیم، احتمالاً حمل بر بی‌ادبی یا خودستایی خواهد شد و به‌این‌ترتیب اوضاع ممکن است بدتر شود. پس این هنر ماست که بدانیم در چه شرایطی باید از مهارت‌های حاضر جوابی خود استفاده کنیم.

چه مواقعی به حاضر جوابی احتیاج داریم؟

در مواقعی که افراد اصطلاحاً گیر می‌دهند یا با ما شوخی‌هایی می‌کنند که ممکن است ما را ناراحت کنند. همچنین شاید در برخی مواقع در جمع کسی چیزی راجع به ما می‌گوید و جمعیت شروع به خندیدن به ما می‌کنند. برخی مواقع دیگر هم ممکن است فردی بی‌منطق با ما شروع به بحث کند. در چنین مواقعی به حاضر جواب بودن نیاز داریم.

 

حاضر جوابی ربطی به هوش هیجانی دارد؟

بله! کسانی که هوش هیجانی بالاتری دارد، معمولاً افرادی هستند که ذهنشان سریع‌تر به دنبال پاسخ می‌گردد. البته اگر حاضر جواب نیستید، اصلاً نگران نباشید! چون هوش هیجانی آموختنی و یاد گرفتنی است. همچنین شما می‌توانید برای سنجش هوش هیجانی خود، تست هوش هیجانی بدهید!

 

۶ راهکار عالی برای حاضر جواب و رک بودن

با هفت راهکار خوب و کاربردی برای حاضر جواب بودن همراه باشید:

 

راهکار اول: چه کار نکنیم؟

راه اول این است که چیزی که طرف مقابل می‌گوید را رد نکنیم. در حقیقت این کار را نباید انجام دهیم. مثلاً کسی یا یک دوست صمیمی که متأسفانه گویا کمی هم بی‌ادب هست به دوستش بگوید «چقدر تو خنگی!»

شاید یکی از بدترین جواب‌ها این باشد که بگویید: «من خنگ نیستم».

در حقیقت زمانی که بگوییم من این‌طوری نیستم یا شرایط این‌طوری نیست عملاً این موضوع را دارید تأیید می‌کنید. فرض کنید یک نفر پیش شما می‌آید و می‌گوید «ببین نگران نباش». چه اتفاقی می‌افتد؟! شما قطعاً نگران خواهید شد؛ بنابراین اینکه بگویید من این‌طور نیستم شاید خیلی جواب خوبی نباشد.

 

راهکار دوم: پاسخ با سؤال

 اگر هیچ‌چیزی به ذهن ما نرسد شاید خوب باشد که یک سؤال بپرسیم. مثلاً اگر کسی گفت: «چقدر خنگی» بپرسیم: «ببخشید منظورت چیه؟» و یا «می‌تونم بدونم چرا این حرف رو می‌زنی؟» و یا «دلیل اینکه الان اینو گفتی رو می‌تونم بدونم چیه؟».

راجع به سؤالات باید فکر کنیم و بسته به شرایط مختلف از سؤال خوبی استفاده کنیم.

حاضر جوابی با پرسیدن سؤال، می‌تواند یک راه خیلی خوب باشد... بلدید چطور سؤال بپرسید؟

 

راهکار سوم: استفاده از طنز

روش استفاده از طنز، این روش خیلی خیلی خوب جواب می‌دهد و در بسیاری از اوقات می‌توانیم به خوبی از آن استفاده کنیم. مثلاً فرض کنید بینی شما خیلی بزرگ است و به خاطر آن مسخره می‌شوید. شما می‌توانید با طنز پاسخ آن‌ها را بدهید. به‌این‌ترتیب عملاً نقطه‌ضعفتان را به نقطه قوتتان تبدیل خواهید کرد. ضمن اینکه با این کار چیزهایی که همیشه به خاطرش مسخره شدید را فراموش خواهید کرد و احساس بدی برایش نخواهید داشت.

مثلاً آر کسی به خاطر کچل بودن شما را مسخره کرد، به او بگویید: «کله یا جای مو است یا جای عقل!»

 

وقتی دیگران بدانند که مشکلی با نقص‌های بدنی ندارید، دیگر شما را مسخره نخواهند کرد.

طنز، کاربردهای دیگری هم دارد. مثلاً کسانی که حس می‌کنند به هر دلیلی لزومی ندارد که دارای فرزند باشند و نمی‌دانم دیگران چرا و به چه اجازه‌ای اما حق خودشان می‌دانند که وسط جمع بگویند: «راستی شما نمی‌خوای بچه دار بشی؟» و این که کار بدی است و دور از آداب معاشرت است، ما فعلاً به این موضوع کاری نداریم.

حالا اینکه چطور به این بحران پاسخی بدهیم واقعاً مساله‌ای خاص است، روش‌های مختلفی وجود دارد که می‌شود به آن پاسخ داد مثلاً اگر جمع خودمانی است و شرایط خیلی سنگین نیست با طنز می‌شود گفت: «اوه چه نکته جالبی! اصلًا یادم نبود خوب شد یادم انداختی حتماً در دستور کار قرار میدم!»

این کار می‌تواند تنش را کاملاً از بین ببرد البته به این بستگی دارد که شخص مقابل ما چه کسی باشد؟

مثلاً اگر بزرگ خاندان این سؤال را از ما بپرسد و ما این جواب را به آن شخص بدهیم مطمئناً یک فاجعه آفریده‌ایم؛ بنابراین شخصی که این سؤال را می‌پرسد خیلی مهم است.

 

راهکار چهارم: به آن فکر کنیم!

همیشه بعد از اینکه اتفاقی برای شما افتاد، فردی به شما گیر داد و یا شوخی کرد، بعد از آن وقتی برنامه تمام شد با خودتان فکر کنید که چه پاسخ‌هایی می‌توانستید به او بدهید که هم محترمانه باشد و هم دندان‌شکن!

این می‌تواند عالی باشد و به شما کمک کند که جواب‌های بیشتری یاد بگیرید.

 

راهکار پنجم: دیگران چه کار می‌کنند؟

حتماً در بین دوستان یا افراد نزدیکتان، کسی را دارید که خیلی حاضر جواب است. چند وقتی صحبت‌ها یا واکنش‌های او را تحت نظر بگیرید و ببینید دقیقاً از چه واژه‌ها یا تکنیک‌هایی استفاده می‌کند.

اصلاً شاید بتوانید حرف‌ها یا پاسخ‌های او را بهتر کنید. به‌طورکلی مجاورت با افرادی که حاضرجواب‌اند می‌تواند خیلی خوب به شما کمک کند.

 

راهکار ششم: آمادگی برای سخنرانی بداهه

 اگر ما یاد بگیریم که چگونه بداهه صحبت کردن و سخنرانی را انجام بدهیم به احتمال بسیار زیاد توانمندی مغزمان این‌قدر زیاد خواهد شد که بدون هیچ نگرانی در هرجایی حاضر جواب باشیم یا حداقل خودمان را از آن بحرانی که وجود دارد خارج کنیم.

 

بنابراین توصیه ما این است که «مهارت‌های سخنرانی بداهه» را در سایت بیشتر از یک نفر یاد بگیرید تا مغز خودتان را تقویت کنید.

 

نکته آخر...!

تمام این مطالب قطعی نیستند. بسته به شرایط، اینکه شما که هستید؟ و اینکه مخاطبتان چه کسی است، می‌تواند واقعاً تأثیرگذار باشد و شرایط متفاوتی را رقم بزند.

امیدواریم همیشه مهارت‌های خوب صحبت کردن و حاضر جوابی محترمانه را داشته باشید تا کسی نتواند از شما سواستفاده کند.