«روش‌شناسی پژوهش‌های فلسفی»، علی‌اصغر جعفری‌‌ولنی، نشر ققنوس چگونه یک پژوهش فلسفی انجام دهیم؟

سید طاها باقی‌زاده،   3990130157

قدمای ما تفکر را فرآیند کشف مجهول بر اساس معلوم دانسته‌اند. شاید به‌زبان خودمانی‌تر بتوان پیدا کردن سؤال‌های خوب و یافتن جواب برای آن سؤال‌ها را معادل این تعریف از تفکر دانست. با این حساب، چیستی تفکر روشن می‌شود. اما چرا باید به‌پرسش‌ها اندیشید، و چرا باید به‌آن‌ها پاسخ داد؟

چگونه یک پژوهش فلسفی انجام دهیم؟

«روش‌شناسی پژوهش‌های فلسفی»

نویسنده: علی‌اصغر جعفری‌‌ولنی 

ناشر: ققنوس، چاپ اول 1397

208 صفحه، 21000 تومان

 

فکر نمی‌کنم در این‌باره اختلافی نظری داشته باشیم که برای خوب انجام‌دادن یک‌کار، خوب است بدانیم کاری که قرار است انجام شود دقیقاً چیست، چرا باید انجام شود، و چگونه انجام می‌پذیرد. تاریخ فکر و اندیشه دیرینۀ زیادی دارد. در این مدت طولانی فیلسوفان به «تفکر» می‌پرداختند و حاصل بسیاری از این پرسش‌گری‌ها و پاسخ‌دادن‌ها در مکتوباتشان به‌جای مانده است. حال این تفکر چیست؟! آن‌ها دقیقاً چه‌کاری انجام می‌داده‌اند؟ چرا انجام می‌داده‌اند و چه‌گونه به ‌آن می‌پرداخته‌اند؟ امروزه راه درازدامنۀ پژوهش‌های فلسفی چگونه می‌تواند به‌درستی ادامه پیدا کند؟

قدمای ما تفکر را فرآیند کشف مجهول بر اساس معلوم دانسته‌اند. شاید به‌زبان خودمانی‌تر بتوان پیدا کردن سؤال‌های خوب و یافتن جواب برای آن سؤال‌ها را معادل این تعریف از تفکر دانست. با این حساب، چیستی تفکر روشن می‌شود. اما چرا باید به‌پرسش‌ها اندیشید، و چرا باید به‌آن‌ها پاسخ داد؟ و در گام بعد چگونه می‌توان این‌کار را با درست‌ترین شکل به نتیجه رساند؟ این‌ها سؤالاتی ساده از جنس روش‌شناسی هستند. هر علم پاسخ‌های مخصوص به‌خود برای این پرسش‌ها دارد. کار علوم تجربی به‌بیان ساده آزمودن و فرضیه را محک زدن است، این‌کار انجام می‌شود تا قواعدی حاکم بر طبیعت کشف شود، و برای ساختارمند بودن فرآیند آزمون و کشف قواعدی تعیین می‌شود. در روش‌شناسی علوم تجربی ادعاهایی که در این زمینه‌ها مطرح است، مورد تحلیل و نقد و توسعه واقع می‌شود. 

دربارۀ پژوهش‌های فلسفی، شاید موضوع به‌این روشنی نباشد. چگونگی یک فرآیند صحیح تفکر از منظر ارسطو به‌منطقی استوار بستگی دارد، اما بیکن چنین منطقی را عامل ناباروری فلسفه می‌داند. چالش در روش تفکر و چگونگی آن ریشه در چرایی تفکر دارد. وقتی که برای پرسش «چرا می‌اندیشیم؟» پاسخی بیابیم، با این پرسش مواجه خواهیم شد که حالا چه‌گونه می‌توانیم به هدف اندیشیدن دست پیدا کنیم. در سنت فلسفۀ اسلامی تأمل در باب روش پژوهش یا چگونگی مسیر تفکر فلسفی در آثار قدما کم‌تر مورد توجه و بحث بوده است. رئوس ثمانیۀ هر علم، به هشت مؤلفۀ مهم در ارتباط با آن علم می‌پردازد، که جای «روش» در میان آن‌ها خالی است. دست‌کم روش‌شناسی پژوهش به‌معنای امروزی برای انطباق یافتن بر تاریخ فلسفۀ اسلامی نیازمند تأملاتی است. «روش‌شناسی پژوهش‌های فلسفی»‌کتابی است که این چهارچوب را به‌روشنی پیش چشم مخاطب می‌گذارد.

در این کتاب، آسیب‌شناسی پژوهش‌های فلسفی به‌مثابۀ طرح مسئلۀ خود کتاب در فصلی مطرح می‌شود. فهرست قابل اعتنایی از آسیب‌های رایج در پژوهش‌های فلسفی ما، در این بخش به‌چشم می‌خورد که توجه به آن‌ها برای پیشگیری از تکرارشان ضروری به‌نظر می‌رسد. این آسیب‌ها را کم یا زیاد در بسیاری از پژوهش‌های فلسفی منتشرشده به‌زبان فارسی می‌توانیم ببینیم، و خودِ این موضوع اهمیت فراگیری روش‌شناسی دقیق و تعیین روش درست در پژوهش را به ما نشان می‌دهد. پس از این طرح مسئلۀ، که با آسیب‌شناسی وضع موجود آمیخته است، در پیوندی که میان مؤلفه‌های فکر فلسفی در تاریخ این علم با روش‌شناسی پژوهش به‌زبان معاصر برقرار می‌کند، به چیستی، چرایی و چگونگی پژوهش فلسفی می‌پردازد و در نهایت خطر افتادن در ورطۀ مغالطه را در صورت عدم مراعات ملزومات پژوهش گوشزد می‌کند و نشان می‌دهد. برای جایگاه تاریخی روش پژوهش فلسفی به رئوس ثمانیه اشاره می‌شود و برای جایگاه منطقی آن، تمامیت منطق مدنظر قرار می‌گیرد. تعریفی که در این اثر برای پژوهش فلسفی پیشنهاد می‌شود، با تعریف فکر و مراحل آن در منطق تطابق دارد. در ذیل هر کدام از این بحث‌ها به گستردگی، به انحاء مختلف روش‌ها در علوم مختلف اشاره می‌شود و جایگاه پژوهش فلسفی تبیین می‌گردد. در پژوهش فلسفی هم انواع مختلفی از روش را می‌توان یافت. به‌عنوان مثال روش مناظره، روش قیاسی،‌ روش استقرایی و روش ریاضی و کاربست آن در تاریخ سنت‌های گوناگون فلسفی در گام نخست این کتاب که بررسی جایگاه تاریخی و منطقی روش تحقیق فلسفی است مورد توجه است.

این اثر، چیستی پژوهش‌های فلسفی را بر اساس تعریف فکر پاسخ می‌دهد، و رئوس ثمانیه و مطالب منطقی را ضامن چرایی یک پژوهش فلسفی می‌داند. با ذکر مثال و اشاره به مصادیق نمونه‌هایی از مسئله و موضوع در فلسفه مورد اشاره قرار می‌گیرد و تمایز آن‌ها را بررسی می‌کند. در این قسمت طرح پژوهش که به‌قول مؤلف وجود ذهنی تحقیق فلسفی است مد نظر است. پس از آن به چگونگی تحقیق فلسفی بر اساس مراحل فکر و مطالب منطقی پرداخته می‌شود که دربرگیرندۀ وجود عینی و وجود کتبی پژوهش فلسفی خواهد بود، و چگونگی «اجرا» و «تدوین» طرح پژوهش را مرور می‌کند.

از امتیازات این اثر، مصداقی پیش‌رفتن مباحث است. تلاش برای کاربردی بودن مطالب ارائه شده، باعث شده است تا با مثال‌های واقعی موضوع پیش برده شود. در پایان کتاب نیز با دو نمونۀ موردپژوهانه مواجهیم که فهم مطالب را برای به‌کار بستن آسان‌تر می‌کند. از روش‌شناسی تا تعین معرفتی حکمت متعالیه، و تصحیح متون فلسفی به‌عنوان پژوهش مسئله‌محور دو نگاه موردی از روش تحقیق است که در ضمیمۀ کتاب به‌آن پرداخته شده است.

از لوازم یک پژوهش مسئله‌محور مفید و کارآمد برای توسعۀ علم احاطه به کاری است که تا به‌حال انجام شده است، اما این کافی نیست. سوی دیگر احاطه پژوهشگر بر چگونگی کارهای انجام‌شده، و توانایی فهم و ارزیابی روش‌هاست. «روش‌شناسی پژوهش‌های فلسفی» با یک توجه همه‌جانبه نگرانه تلاش کرده است تا پژوهشگر فلسفه را به لازمۀ دوم مجهز کند. تذکر این نکته نیز لازم است که تأکید این اثر بر فلسفه‌های کلاسیک و به‌طور خاص فلسفه در سنت اسلامی است.