پایگاه خبری پراجکت سیندیکت گزارش می دهد: بحران سه‌گانه سرمایه‌داری در کوران کرونا

گروه اقتصادی الف،   3990125080 ۲۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۵ تکراری یا غیرقابل انتشار

پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ جهان، با پرداخت بهایی سنگین آموختیم وقتی دولت ها به جایِ ایجادِ شالوده و بنیانی استوار برای بهبودِ پایدار و فراگیرِ اقتصادی، اقتصاد را غرقِ در نقدینگیِ بی پشتوانه و نامحدود کنند، چه اتفاقی می افتد. هم اکنون نیز، بحرانی به مراتب وخیم تر در جریان است و ما با درس گرفتن از گذشته، نباید اشتباهات مشابه را تکرار کنیم.

بحران سه‌گانه سرمایه‌داری در کوران کرونا

به گزارش الف، "ماریانا مازوچاتو" استاد اقتصاد و نوآوری در "دانشگاه جهانی لندن" در مقاله ای برای پایگاه خبری پراجکت سیندیکیت، شیوع ویروس کرونا را پدیده ای بی سابقه توصیف کرده که بحرانی سه گانه را برای اقتصادهای حوزه سرمایه داری ایجاد کرده است. وی در این رابطه می نویسد: 

«سرمایه داری دست کم با سه بحران اصلی مواجه است. یک بحرانِ بهداشت و سلامت(ناشی از شیوعِ جهانی ویروس کرونا)، به سرعت جرقه یِ یک بحرانِ فراگیرِ اقتصادی با پیامدهای ناشناخته برای ثباتِ مالی جهان را زده است و همه اینها، در پس زمینه یِ بحرانی نظیرِ بحران آب و هوایی جهان ظاهر شده اند که نمی توان آن را در چهارچوبِ معادلاتِ عادی تجاری مخاطب قرار داد. تا همین دو ماهِ پیش، رسانه های خبری پر بودند از تصاویرِ آتش نشانانِ خسته(و نه پرسنلِ نظام های بهداشت و سلامت در کشورهای مختلف جهان) که در حال خاموش کردنِ حریق های گسترده، مثلا در کشوری نظیرِ استرالیا بودند. 

بحران های سه گانه سرمایه داری، باید همزمان با واکنش ما به بحرانِ شیوع جهانی ویروس کرونا مخاطب قرار گرفته و حل شوند. در غیراینصورت، ما مشکلاتی را در یک نقطه حل خواهیم کرد و مشکلاتی دیگر را در نقاط دیگر ایجاد خواهیم کرد. نمودِ این مساله را به عینه در جریان بحران مالی جهان در سال 2008 میلادی مشاهده کردیم. در آن زمان، سیاست سازان و تصمیم گیران، جهان را با سیلی از نقدینگی بی پشتوانه و بی هدف(بدون اینکه این نقدینگی را به سمت فرصت های مناسبِ سرمایه گذاری هدایت کنند) مواجه کردند. در نتیجه این امر، مثلا پول در یک بخش مالی تا حد زیادی افزایش یافت در حالیکه آن بخش برای مقابله با آثار زیانبارِ اقتصادیِ بحران مالی سال 2008، چندان مناسب نبود. 

بحران شیوع ویروس کرونا، نقایص و عیوب بیشتری از ساختار اقتصادیِ سرمایه داری را نمایان کرده است. در این زمینه می توان به بی ثباتی فضای کسب و کار و اشتغال، به دلیلِ افزایشِ سهمِ "اقتصاد گیگ"(اقتصادی که در آن مشاغل، ماهیتی موقتی دارند) و تضعیفِ قدرتِ چانه زنیِ کارگران در چند دهه اخیر اشاره کرد. دورکاری در شرایط کنونی، گزینه ای نیست که اکثرِ کارگران بتوانند از آن استفاده کنند و اشتغال خود را حفظ کنند. اگرچه دولت ها در حالِ افزایش کمک به کارگرانی هستند که قراردادهای منظم و درست(و نه موقت) دارند با این حال، در این شرایط امکان دارد آن دسته از افراد که با خوداشتغالی گذرانِ زندگی می کنند، خود را منزوی و رها شده تصور کنند. 

بدتر از همه اینکه در شرایط فعلی، دولت ها در حالِ ارائه وام به مشاغل و کسب و کارها در برهه ای از زمان هستند که بدهیِ بخش خصوصی به بانک ها، پیش از وقوع بحران نیز به نحو بی سابقه ای افزایش یافته بود. در ایالات متحده آمریکا، مجموعِ بدهیِ خانوارهای آمریکایی قبل از وقوع بحران شیوع ویروس کرونا، 14.15 تریلیون دلار بود که این میزان خود، 1.5 تریلیون دلار بیشتر از میزانی است که در جریان بحران مالی جهان در سال 2008 میلادی شاهد آن بودیم. نباید فراموش کنیم که بدهیِ بالای بخش خصوصی موجب شد که بحران مالی جهان در سال 2008 میلادی اتفاق بیفتد. 

متاسفانه در دهه گذشته، بسیاری از کشورها، سیاست های ریاضت اقتصادی را در پیش گرفته اند. نتیجه این رویکرد این بوده است که بسیاری از نهادها و موسساتِ بخش عمومی که به آن ها در برهه هایِ حساسی نظیر شیوع ویروس کرونا نیازمندیم، به شدت تضعیف شده اند. از سال 2015، انگلستان بودجه بخش بهداشت و سلامت عمومی را تا 1.2 میلیارد دلار کاهش داده که این امر، بارِ زیادی را بر دوش پزشکان در بحثِ آموزش(چنانکه بسیاری از آن ها از بخشِ دولتیِ بهداشت و درمان خارج شده اند) قرار داده و سرمایه گذاری ها در حوزه بهداشت و درمان را نیز که بایستی تضمین کننده درمان بیماران در فضا و تاسیساتی امن، مدرن، و با پرسنلِ بهداشتی کافی باشد، با چالشی جدی مواجه کرده است. به طور خاص در آمریکا نیز، دونالد ترامپ رئیس این جمهور این کشور، قبل از شیوع ویروس کرونا، سال به سال از بودجه مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری های ایالات متحده آمریکا کاسته است که این مساله، توانایی دولت آمریکا در مقابله با ویروس کرونا را در برهه کنونی به شدت تضعیف کرده است. 

در شرایط فعلی، خبرِ بد در مورد بحران کووید 19 این است که که این بحران با وقوعِ خود، تمامی این مشکلات را بدتر کرده است. خبر خوب هم در این رابطه این است که ما می توانیم از وضعیت فوق العاده(اضطراری) کنونی استفاده کنیم تا اقتصادی فراگیرتر و پایدارتر ایجاد کنیم. نکته اصلی در این میان این نیست که حمایت های دولتی را به تاخیر اندازیم و یا متوقف کنیم. ما باید سعی کنیم تا این حمایت ها را به نحو درستی ساختاربندی کنیم. ما باید از اشتباهاتی که در دوره پس از بحران مالی جهان در سال 2008 مرتکب شدیم، دوری کنیم. در آن دوره، طرح های حمایتی دولتی(موسوم به طرح های نجات) به شرکت ها این اجازه را دادند تا به محضِ خاتمه یافتنِ بحران، سودهای به مراتب بیشتری را به جیب بزنند. در حالیکه به بنیانگذاریِ بنیان هایِ درست برای ایجاد یک اقتصادِ قدرتمند در دوره پسابحران هیچ کمک و توجهی نداشتند. 

این دفعه، اقداماتِ نجات دهنده باید به صورت مشروط ارائه شوند. این بدان معناست که برای بحرانِ حاضر باید راه حل های فوری ارائه کرد اما این راه حال ها، بایستی در خدمتِ منافعِ بلندمدتِ جوامع باشند(و نه در خدمت منافعِ شرکت های ثروتمند). 

برای مثال، برای حمایت دولت ها از کسب و کارها باید شروطی تعیین شود. شرکت هایی که از حمایت های دولتی برخوردار می شوند باید کارگران و کارمندان خود را حفظ کنند و تعهد دهند به محض اینکه بحران خاتمه یافت، در بحثِ آموزش کارگران و بهبود وضعیت کاری، سرمایه گذاری خواهند کرد. اضافه بر این، نظیر آنچه در دانمارک اتفاق می افتد، دولت باید از کسب و کارها حمایت کند تا همچنان حتی در شرایط کنونی، دستمزد کارگران و کارمندان خود را حتی زمانی که آن ها کار نمی کنند پرداخت کنند و در عینِ حال، با کمک به خانوارها جهتِ حفظِ درآمدهایشان، زمینه را برای جلوگیری از شیوع گسترده ویروس کرونا فراهم کنند و راه را برای از سرگیریِ هرچه سریع ترِ تولید، به محض اینکه بحران خاتمه یافت، هموار کنند. 

در شرایط کنونی ما بیش از هر زمان دیگری به دولت های خلاق و کارآفرین نیز نیازمندیم. دولت هایی که سرمایه گذاریِ بیشتری روی نوآوری و خلاقیت(در زمینه هایی نظیر هوش مصنوعی، بهداشت و سلامت عمومی و انرژی های تجدیدپذیر) انجام می دهند. به طور کلی، ما به دولت هایی نیاز داریم که به جایِ باج دادن به منافع شرکت های بزرگ، خیر و منفعت عمومی را در نظر بگیرند و در راستای منافع عامه مردم حرکت کنند. 

یک ویروس قاتل نظیر کووید 19 توانسته نقایص عمده در اقتصادهای سرمایه داری غربی را بیش از پیش نمایان کند. اکنون که دولت ها قدم به میدان مبارزه با ویروس کرونا گذاشته اند، ما با فرصتی بی نظیر برایِ رفع این نقایص مواجه هستیم. اگر ما از این فرصت استفاده نکنیم، شانس چندانی برای غلبه بر بحران سوم(که در ابتدای مقاله به آن اشاره شد یعنی تغییرات آب و هوایی) و زندگی بر روی کره زمین نیز نخواهیم داشت و سال به سال و دهه به دهه، با هزاران بحران بزرگ و کوچکِ دیگر دست به گریبان خواهیم شد.

***نویسنده: ماریانا مازوچاتو، وی استاد اقتصاد و نوآوری در دانشگاهِ جهانی لندن است. 

*لینک: https://www.project-syndicate.org/commentary/covid19-crises-of-capitalism-new-state-role-by-mariana-mazzucato-2020-03