«پایتخت»، محبوب همگان اما...

رضا گلین شریف دینی*،   3990118110 ۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار
«پایتخت»، محبوب همگان اما...

حتی اگر نخواهیم به نتایج نظرسنجی برای تعیین میزان محبوبیت یک برنامه تلویزیونی توجه کنیم، گشت و گذاری کوتاه و پرس و جو در اماکن شهری و روستایی و همین طور محافل شخصی و خانوادگی، جایی برای تردید باقی نمی گذارد که سریال «پایتخت» محبوب همگان است و آوازه آن حتی به کیلومترها آن طرف جهان می رسد، جایی که بسیاری از ایرانیان دور از وطن با آن همذات پنداری کرده و زندگی سنتی و خانوادگی جدا افتاده خود را در آن جستجو می کنند. علاوه بر این در سال های اخیر شبکه های اجتماعی کار قضاوت را آسان کرده و به عنوان ابزار تشخیص محبوبیت برنامه ها تبدیل شده اند. ششمین قسمت سریال تلویزیونی «پایتخت» در حالی نیمه کاره به اتمام رسید که در روزهای تلخ شیوع ویروس «کرونا»، مهمان گرم خانواده های ایرانی شد که از قبل برای نمایش آن لحظه شماری می کردند و ضرورت قرنطینه سراسری و اجبار خانه نشینی لذت تماشای آن را دوچندان کرده بود. 

گروه تولید مثل همیشه با دست پر به صحنه آمدند از همان ابتدا سنگ تمام گذاشتند تا با نمایش موضوعات جذاب مخاطب را غافل گیر کنند، چیزی که در پنج قسمت قبلی آن را به اثبات رساندند. پرداختن به موضوعات مختلف زندگی اجتماعی و ارتباط زیرکانه آن به مسائل روز کشور در قالب طنز، قبل از هر چیز هنر نویسندگان مجموعه است که ذائقه مخاطب امروزی را می شناسند و با تیپ سازی هر کدام از بازیگران، خنده را به لبان مردم می نشانند و در یک اصلاح کلی تضاد سنت و مدرنیته را به تصویر می کشند. در سری ششم مجموعه پایتخت این موضوع مشهود بود تا جایی که می توان گفت در این قسمت ساختارشکن عمل کرد. 

این روزها در گوشه و کنار، نقدهایی بر این مجموعه وارد می شود که توجه به آنها می تواند تامل برانگیز باشد. برخلاف قسمت های گذشته سریال، که در آن یک موضوع و داستان مشخص مطرح بود و سایر حوادث حول آن می چرخیدند، این بار پراکندگی موضوعات و گاهی نیمه کاره رها کردن و عدم پرداخت کامل آنها مخاطب را سردرگم و گاهی عصبی می کرد. داستان حج رفتن و حاجی شدن نقی و راننده نماینده مجلس شدن، زندانی شدن ارسطو و حضور ناخواسته او در باند مواد مخدر، ادامه ماجرای نامزدی فهیمه و رحمت، بازگشت بهبود و بیماری سندروم دست بیقرار، فوت بابا پنجعلی و اهدای عضو و... شاید هر کدام یک موضوع جداگانه و جذاب بودند که قابلیت پرداختن بیشتر و نمایش جداگانه در یک مجموعه را داشتند. 

با این که هر کدام از بازیگرها در موقعیت های مختلف به خوبی ایفای نقش می کردند ولی پراکندگی موضوعات و از این شاخ به آن شاخ پریدن ها، سریال را از جذابیت همیشگی خالی کرده بود. به همه اینها نمایش برخی هنجارشکنی های خانوادگی در عمل و گفتار را هم اضافه کنید که موجبات شگفتی و گاهی ناراحتی اولیا و مربیان را فراهم کرد. این درست که مسائل فوق در جامعه وجود دارد ولی پرداختن یکباره و بیش از حد به آنها در یک خانواده سنتی که اتفاقاً جمع صمیمی خانواده های سنتی به تماشای آن نشسته بودند، زیبنده نبود. این موضوع برای نسل جوان امروزی شاید عادی و جذاب به نظر برسد ولی برای نسل میانسال و سالمند طبیعی نیست. به نظر می رسد برخی از عوامل ناخواسته از جمله شیوع ویروس کرونا و تعجیل در اجرای کار به کیفیت نهایی سریال لطمه زد.

ضمن سپاس از همه دست اندرکاران مجموعه یادآوری می کنیم؛ سریال «پایتخت» با همه تلخی ها و شیرینی ها روایتگر زندگی هر کدام از ما در موقعیت ها و شرایط مختلف است که در این سال ها جایگاه خود را در میان خانواده های ایرانی حفظ کرده و خاطرات آن تا سال ها در اذهان باقی خواهد ماند. کاستی ها را به حرمت شاد کردن محفل خانواده ها فراموش می کنیم و به امید روزهای بهتر به انتظار می مانیم.
*روزنامه نگار