یک روز با جانباز شیمیایی

گروه عکس الف،   3990110039 ۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۴ تکراری یا غیرقابل انتشار

به سختی نفس می‌کشید، سرفه امانش را بریده بود، لوله اکسیژن به بینی اش وصل شده بود، نفس‌هایش را می‌شد شمرد. چند دقیقه‌ای صدایش میان سرفه‌های خشکش، خشک‌تر شد.

یک روز با جانباز شیمیایی
یک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایییک روز با جانباز شیمیایی