گفتگو با دکتر مهدی نساجی پژوهشگر دین و فلسفه ایران و غرب در نوع مواجهه با کرونا

نسیم کاهیرده،   3990107145 ۱۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۰ تکراری یا غیرقابل انتشار
ایران و غرب در نوع مواجهه با کرونا

کرونا و درد و رنجی که بر بشریت امروز تحمیل کرده است مانند تمام رخدادهای رنج آور دیگر مستعد تاملات وجودی است. انسان ها در این موقعیت ها فرصت می یابند که خارج از عادات و زندگی روزمره بیندیشند و عمل کنند. پیرامون نوع مواجهه ی جامعه ی انسانی  با بحران کرونا و تفاوت آن در ایران و غرب با دکتر مهدی نساجی عضو هیات علمی پژوهشکده علم و دین در دانشگاه کلیسای مسیح کانتربری گفتگو کرده ایم.

به عنوان یک  استاد فلسفه ، چگونه به موضوع کرونا نگاه می کنید؟ 

به گمان من ماجرای کرونا، که هنوز هم به پایان نرسیده و ابعاد آن مشخص نیست، از جنبه های مختلف پرسشهای اساسی ای را مطرح کرده است. از جمله آنها، مساله شر است. این که ما باید حادثه کرونا را یک خیر، یا شر بدانیم و اگر شر است، چرا خدا چنین شری را به این وسعت در جهان گسترده کرده است. پاسخ کوتاه من به این پرسش این است:  اساسا خیر و شر، وصف اشیاء و پدیده ها و به طور کلی جهان خارج نیستند، بلکه خیر و شر در «رابطه» انسان با جهان خارج معنا پیدا می کنند. یعنی شما هیچ چیزی را نمی توانید در جهان پیدا کنید که مستقل از انسان، بتوانیم به آن وصف خیر یا شر بدهیم. این انسان است که در نوع رابطه ای که با اشیاء و پدیده ها ایجاد می کند، آنها را تبدیل به خیر و یا شر می کند.
مثلا همین کرونا برای عده ای شر است، چون موجب سقوط آنها می شود و برای عده ای خیر است چون موجب رشد و تعالی آنها می شود. کسی که با بی اخلاقی و فرصت طلبی به دنبال سوء استفاده ازاین موقعیت است، کرونا برایش شر است و پزشک یا پرستار و یا نظافت چی ای که از جان خود می گذرد تا دیگران را نجات دهد، این حادثه برای او خیر است، حتی اگر موجب پایان زندگی موقت این جهانی او بشود. ما اگر بپذیریم که خیر و شری مستقل از انسان وجود ندارد، بلکه نوع موضع گیری ما نسبت به هر پدیده، به آن وضعیت معنا می بخشد و آن را خیر و شر می کند، در این صورت، به محض وقوع یک حادثه، به دنبال برچسب گذاشتن (خیر یا شر) روی آن نیستیم بلکه تلاش می کنیم، موضع گیری درستی دربرابر آن پدیده داشته باشیم تا آن پدیده برای ما خیر باشد. 


بنظر شما  موضوع کرونا، چه چیزی را در مورد جامعه غرب و مردم آنها به ما نشان داد ؟

به تعبیر هایدگر، انسان خاصیت در-جهان-بودگی دارد، یعنی ما نمی توانیم برای انسان ذات قایل شویم، بلکه  انسان حقیقتش در نسبت با جهان پیرامون مشخص می شود. بنابراین من با عباراتی مثل این که مردم فلان کشور ذاتا، دروغگو هستند، تنبل هستند، فرصت طلب و ....  مخالفم. این شکل برخورد با رفتارهای انسانی در حقیقت توضیح ندادن آنها و ارجاع پدیده به امری ذاتی که اصلا مشخص نیست آن ذات چیست، می باشد.
اگر شما می بینید مردم ایران مثلا در صف دلار می ایستند و یا بیش از حد انرژی مصرف می کنند، این نه به دلیل یک امر ذاتی در ایرانیان، بلکه محصول شرایط  و مکانیزم های اقتصادی است.
من معتقدم که اگر مردم سایر نقاط جهان هم در شرایطی مثل ایرانیان قرار بگیرند، کمابیش مثل ایرانیان عمل می کنند. در ماجرای کرونا دیدیم که شرایط نسبتا پایدار اقتصادی در برخی کشورهای غربی، تا حدی دچار بحران شد و این بحران خودش را در رفتار جامعه در شتاب به سمت فروشگاههای مواد غذایی و انبار کردن نیازهای ضروری نشان داد. ضمن این که ما دیدیدم ایرانیان احتمالا به دلیل تجربه تنش ها متفاوت، تاب آوری بیشتری از خود نشان دادند و متانت بیشتری در خریدهایشان نشان دادند. 


آموزه های دینی، چه مقدار در نوع رفتار جوامع تاثیر گذار هستند؟ آیا می توانیم بگوییم صبوری مردم ایران در تهیه وسایل ضروری زندگی در مقایسه با کشوری مثل انگلیس، به دلیل ایمان و توکل بیشتر مردم ایران است؟


بسیاری میان معنویت و اخلاق  و دین تمایز قایل می شوند و خود را انسانهای معنوی و اخلاقی می دانند بدون این که دیندار و یا حتی خداباور باشند. در دوران تحصیل در مقطع دکتری، خانمی که استاد راهنمای من بودند،  دیندار نبودند و حتی باور به خدا هم نداشتند.
ولی من موارد بسیاری از بخشش و از خود گذشتگی و حتی دفاع از مردم مظلوم فلسطین را از ایشان دیدم.
به عنوان نمونه، ایشان گرچه دارای درجه علمی بالا بودند، تمامی اساتید دانشگاههای اسراییلی را بایکوت کرده بودند و معتقد بودند که ما نباید با کسانی که سرزمین مردمان دیگر را اشغال کرده اند، همچون سایر مردم دنیا رفتار کنیم. این کار برای ایشان هزینه داشت، ولی ایشان کوتاه نمی آمد. 
در همین قضایای کرونا، با فراخوان دولت بریتانیا، ظرف بیست چهار ساعت، چهارصد هزار نفر از مردم بریتانیا، برای یاری سالمندان و کسانی که در این حادثه احتیاج به کمک دارند، اعلام آمادگی کردند. بسیاری از خودگذشتگی ها که ما در میان پزشکان و پرستان در ایران می بینیم، در غرب هم قابل مشاهده است. 
البته برای من که کم و بیش با پرسشهای فلسفی سروکار دارم، کماکان این پرسش وجود دارد که آیا می توان بدون باور به خدا و موجودی برتر، پایگاهی مستحکم برای امور اخلاقی ایجاد کرد یا نه. من هنوز نتوانستم پاسخی برای این پرسش پیدا کنم و گمان می کنم حتی اگر اخلاق را بتوان فراتر از باورمندی یا عدم باور به خداوند تعریف کرد، بازهم ایمان به خدا،پشتوانه محکم تری برای امور اخلاقی است.
من گمان می کنم اگر روزی شرایط بسیار سخت شود و انتخاب میان مرگ و زندگی باشد، در مجموع باورمندان به خدا، اخلاقی تر از غیر باورمندان عمل می کنند. ما هنوز با آزمونی جهانی مواجه نشده ایم که بتوانیم این فرضیه را تایید یا رد کنیم. ماجرای کرونا، تا این لحظه به نظر من به این حد از سختی و سنگینی نرسیده است که ببینیم آیا میان رفتار اخلاقی مومنان به خدا و غیرمومنان تمایزی معنا دار وجود دارد یا نه.