تلویزیون و کاهش احساس ناخشنودی مردم از ماندن در خانه

نسیم کاهیرده،   3990104110 ۱۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۴ تکراری یا غیرقابل انتشار
تلویزیون و کاهش احساس ناخشنودی مردم از ماندن در خانه

در ایام قرنطینگی  و در خانه ماندن اجباری که همگی کم و بیش در ین روزها تجربه می کنیم، موضوع پر کردن وقت  اهمیت بیشتری پیدا کرده است مضاف بر آن که هر سال در این ایام بساط دور همی ها و دید و باز دید های  فامیلی نیز برقرار بود و اکنون نوعی احساس محرومیت از امکان شاد شدن همراه با اضطراب و نگرانی ناشی از شیوع بیماری کرونا هم ذهن افراد را مشوش می سازد. البته  میزان بروز چنین نگرانی و تشویش ذهنی برای اقشار مختلف جامعه یکسان نیست و شاید عمومیت هم نداشته باشد اما قطعا"بخش قابل توجهی از مردم به آن دچار می شوند

در چنین شرایطی افراد به فراخور سبک زندگی و نوع معاشرتهای فردی و اجتماعی اشان عکس العمل های متفاوتی دارند . بخشی از جامعه که در روزهای عادی  سال بیشتر فعالیتهای شغلی اشان درخانه انجام می شود قطعا"کمترین دغدغه را برای این ایام قرنطینگی دارند ؛این دسته از افراد طبیعتا" مطابق روال عادی و مالوف زندگی اشان   رفتار می کنند و کمتر شکایتی از شرایط میش آمده دارند. اما به استثنای این دسته از افراد جامعه، بقیه ی مردم نیاز دارند که برنامه ریزی خاصی برای گذراندن این روزها داشته باشند. قشر تحصیلکرده و با سوادتر جامعه معمولا" خوراک فکری و ذهنی اش را خود  تامین می کند آنهم از طریق مطالعه کتاب و دیدن فیلم های خاصی که این روزها در حلقه های دوستانه ونیز صفحات اجتماعی  به اشتراک گذاشته می شوند.

اما اقشار دیگر جامعه به ویژه افرادی که توانمندی های لازم را برای استفاده ازفضای وب و امکانات دیجیتالی ندارند غالبا" تماشاچی برنامه های تلویزیون و یا ماهواره هستند. برای این بخش از جامعه که جمعیت قابل توجهی را هم تشکیل می دهند قطعا"برنامه ریزی دقیقی لازم است. بنظر می رسد در این ایام تلویزیون می بایست بیش از گذشته برای تولید برنامه هزینه نماید؛ برنامه هایی  شاد و مفرح که مضامین امید بخش و مثبتی را به مخاطب القاء نماید . اما مسئله اینست که تعداد فیلم های ایرانی و سریالهای خوب به اندازه ای نیست که نیاز مخاطب را تامین کند. متآسفانه در اکثر فیلم های ارزشی و خانوادگی ما مدام پیامهای اخلاقی در قالب دیالوگهای کلیشه ای به صورت مستقیم به مخاطب منتقل می شود و یا از آنطرف ما با حجمی از فیلم های مبتذل روبروییم که دال محوری آن خیانت و ثروت است؛ خیانت زن و شوهر یا برادر به برادر یا شریک به شریک و .... 

این در حالیست که تلویزیون بخاطر محدودیتهایی که در زمینه ی نمایش فیلم هایی خارحی  با مضامین خانوادگی، عاطفی و عاشقانه ( به دلیل حجم قابل توجهی از تصاویر جنسی در اینگونه از فیلمها)  دارد ناخواسته به سمت نمایش فیلم های خشن یا پلیسی و ژانر وحشت کشیده شده است که پخش آن در این ایام نه تنها کمک کننده نیست بلکه منجر به  ایجاد احساس اضطراب و کلافگی در مخاطب می شود

 بنابراین در شرایط پیش آمده  ضرورت ایجاب می کند که دولت و نهادهای دیگر به کمک تلویزیون بیایند و ضمن تامین امکانات مود نیاز، بودجه ی خاصی را برای تولید محتوا در اختیار دست اندرکارانش قرار دهند  تا تلویزیون مجبور نباشد برای تامین بودجه جاری اش مدام آگهی های تبلیغاتی را پخش کند که اغلب انگیزه برای خروج منزل را در مخاطب القاء می کنند!