شاهراه گذر از آشفتگی ها !

نسیم کاهیرده،   3981217183 ۱۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۹ تکراری یا غیرقابل انتشار
شاهراه گذر از آشفتگی ها !



از اهل فضلی شنیدم که  شاهراه گذر از آشفتگی های زندگی و رسیدن به آرامش و ثبات، انس با نهج البلاغه امیرالمومنین است؛ کتابی که نه تنها در گذر زمان در حصر شیعیان نمانده بلکه از قرائن بر می آید در روزگار ما از کف آنها رفته است!!! بسیاری از ما شیعیان علی هستیم فقط به نام و نه به عمل؛ چرا که رویه و نوع زیست فردی و اجتماعی مان از حکمت ها و تعالیم امام و مقتدای مان فاصله ی زیادی دارد!!! 

امروز  برای ملت مسلمان ایران که بواسطه برخورداری از فرهنگ و تمدن کهن، سهم عمده ای در بسط تعالیم اسلام داشته است، زنگ خطری به صدا در آمده است حاکی  از افزایش قدرت نفوذ عرفان های شرق و سخت شدن روز افزون رسوبات فکری غرب. وضعیتی که در آن جامعه ی جدید ایرانی به شکل نگران کننده ای از ریشه های فکری، فرهنگی و دینی خود دور می شود. 

قرائن و شواهد  نشان می دهد افراد زیادی نیستند که در فضای فکری جامعه ی امروز ما به خود این جسارت را بدهند که منابع دینی را  به عنوان پایه ها ی نظریه ای انتخاب کنند و با تلاش فکری به کاربردی کردن آن در جهت برآورده نمودن نیازهای جامعه در بخش های اجتماعی، روانشناختی  و ... امیدی داشته باشند. البته در این میان، بحث کلان اسلامی کردن علوم انسانی و ورود افراد غیر متخصص به این حیطه، افراطها و تفریط های فراوانی را به دنبال داشت که مهمترین اثر آن محرومیت جامعه ی ایرانی از محتوای الگو بخش متون دینی با ارزشی مانند نهج البلاغه امیر المومنین علی (ع) بوده است.

آنچه مسلم است جامعه در همه ی جلوه ها و ارتباطهایش در تغییر است اما در این تغییرات، چیزهایی در انسان ثابت می ماند که مربوط به جوهر وجودی او، مفهوم زندگی و به تجلیات فطری و نوعی انسان بستگی دارد؛ حقایقی که با آمدن صنعت و مدرنیته و سایر مظاهر تمدنی جدید، دچار زوال نمی شود و اتفاقا" همین حقایق، تعیین کننده ی نوع زندگی و سبک زیستن هر یک از ما برای رسیدن به آرامش و سعادتمندی هستند. اما این حقایق، موضوع هیچ علمی در جهان مدرن نیستند چرا که  اساسا" علم فقط به انسان خدمت می کند و هیچ گونه رسالتی را برای رهبری و خوب تر شدن و اصلاح انسان تعهد نمی کند. هیچ علمی در جهان نیست که غایت آن ساختن یک انسان متعالی باشد اما دین این وظیفه را برای بشر انجام داده است. 

 دین حقایق هستی و هدف از زندگی و  آنچه که پیش رویمان خواهد بود را به طور کامل تصویر  و راه و روش طی نمودن آن را نیز بیان نموده است اما این خود ماییم که نسبت به آن توجهی نداریم. از دین به پوسته و ظواهر اکتفا نموده ایم و اصول آن  را در متن زندگی و انتخاب های روزمره امان دخالت نداده ایم. 

بنابراین آنچه امروز در جامعه ی دینی ایران -به عنوان یک وضعیت قابل تأمل- با  آن مواجهیم از یک سو نفوذ دیدگاههای فکری بیگانه با فرهنگ اسلامی و ایرانی بر ذهن  افراد است و از سویی پایین بودن سطح آگاهی افراد از مفاهیم عمیق و آگاهی بخش اسلام است که توقف بخش قابل توجهی از جامعه در ظواهر و  مناسک دینی و قشری شدن دینداری را به دنبال داشته است. 

این وضعیت تا حد زیادی ناشی از تغییر ذائقه و بی رغبتی افراد برای مطالعه ی متون دینی می باشد.  برای اغلب ما شاید روز ها، هفته ها و یا سالها بگذرد که در حد تورقی به سراغ نهج البلاغه نرویم اما در مقابل ممکن است که ساعتها از وقتمان را صرف مرور سرخط خبرها یا حوادث روز و مطالعه کتاب های دیگر کنیم . اگر چه علاقه ی افراد به مطالعه را نیز نمی توان نفی کرد اما بواقع جای تأمل دارد که چرا حتی در حد مطالعه ی همین نوع از کتابها، برای آشنایی با منابع دینی با ارزشی مثل نهج البلاغه ی امام علی (ع)  وقت و انرژی صرف نمی کنیم ؟! مگر ما پیرو و شیعه ی او نیستیم؟ چگونه می توانیم پیروان و شیعیان خوبی برای امام علی باشیم وقتی که به درستی او را نمی شناسیم ؟