کیمیای مراقبت از سرمایه‌های ملی

عبداله اخوی، گروه تعاملی الف،   3981108016 ۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار
کیمیای مراقبت از سرمایه‌های ملی

جلای وطن از سوی یک نخبه و چهره ملی به ویژه اگر توام با پناهندگی باشد همواره موجب شرمساری و سرشکستگی وجهه جهانی کشوری خواهد بود که زادگاه و وطن آن شخص به شمار می رود. بدیهی است که مهم ترین سرمایه های هر کشوری - در درجه نخست و با تفاوتی فاحش با سایر شاخص های قابل دسترس - سرمایه های انسانی آن سرزمینند و ورزشکاران به ویژه مدال آوران عرصه های جهانی از جایگاه والایی در رده بندی سرمایه های انسانی هر کشوری برخوردارند .

چند روزی است که متاسفانه اخبار ترک وطن و سپس پناهندگی کیمیا علیزاده به کشور آلمان یکی از چند خبر پربازدید روزهای اخیر به شمار می رود. دارنده نخستین مدال زنان ایرانی در تمام ادوار المپیک، کیمیا علیزاده بود که با کسب جایگاه سوم تکواندو و مدال برنز در المپیک ریو حتی بیش از سایر مدال آوران و چند مدال طلای مردان، مورد توجه مردم و رسانه ها قرار گرفت تا جایی که فدراسیون تکواندوی ایران با توجه ویژه ای به این دختر جوان و اعطای سیل جوایز نقدی و غیرنقدی از سکه های طلایی که مختص صاحبان مدال نخست المپیک بوده تا یک دستگاه آپارتمان و موارد متنوع دیگر، زیرکانه و با درک فرصت پیش آمده، ناکامی‌های خود را در پشت موفقیت های کیمیا علیزاده پنهان کرد و در حالیکه مسئولان این رشته ورزشی خبر از تمرین و آمادگی روز افزون این زن ورزشکار برای شرکت در المپیک توکیو در ماه های آینده را می دادند ابتدا خبر ترک وطن و سپس پناهندگی کیمیا علیزاده، آن هم در این مقطع زمانی و روزهای پر التهاب که آکنده از شور وطندوستی و همدلی است موجب حیرت همگان شد.

پازل انتخاب اشتباه این دختر جوان که در ابتدا با صدور یک بیانیه معترضانه آغاز شد با کنفرانس مطبوعاتی و تخریب عامدانه تمام پل های پشت سر تکمیل گردید. کلمات انتخاب شده و انشای بیانیه ی نخست کیمیا علیزاده به شدت گزنده و تند وبی مهابا بود که به اذعان قریب به اتفاق کارشناسان رسانه یک بیانیه باقالب دیکته و یاقلم هر شخص ثالث دیگری به غیر از صاحب امضای انتهایی بیانیه است. بیانیه ای با تفکرات به شدت فیمینیستی، دین گریزانه و در تضاد کامل با ارزش ها و منافع ملی و وطنی کشور عزیزمان ایران که حتی موجب آزردگی خاطر خیل پرشمار هواداران این دختر ورزشکار در داخل و خارج از کشور نیز شد.

هر چند نقش دشمنان در تهیه سناریوی نخ نمای اغوای سرمایه های انسانی این سرزمین برای پشت کردن به وطن و ضربه زدن به حیثیت جهانی ایران همراه با تصاحب و به یغما بردن مهم ترین ثروت ملی ما از همان ابتدا واضح و آشکار بود اما توجه به چند نکته مهم و کلیدی برای مصونیت و یا دست کم، کاستن از تکرار موارد مشابه در آینده ضروری است:


1- مسئولان اصلی کشور باید بپذیرند که جنگ علنی دشمن با ما منحصر به جنگ اقتصادی و تحریم و اخیرا نیز ترور و حذف فیزیکی چهره های محبوب و کارآمد نظام نبوده و شامل ابعادی به مراتب گسترده تر و متنوع از سایر طیف های موجود است که در اتاق های فکر جبهه متخاصم برای انتخاب گزینه های عملی و در دسترس و موثر، بحث و تصمیم گیری می شود.
2- پرچمداران کاروان های اعزامی به مسابقات جهانی باید به دقت و با وسواس و حساسیت های شایسته 80 میلیون ایرانی انتخاب و گزینش گردند تا ضمن برخورداری از ظرفیت های کافی برای تحمل این امانت گرانسنگ، از درک بالایی برای فهم ارزش و هویت پرچمی که بر دوش و سردست خود می گیرند دارا باشند تا دیگر هیچ گاه شاهد پرچمداری نباشیم که با فاصله کوتاهی از پرچمداری در میادین جهانی، آن را از بالای سرخود به پایین کشیده و سینه ستبر و فراخ نماد میهن را آماج کلمات سخیف خود سازد.
3- مسئولان فدراسیون های ورزشی موظف گردند که ابتدا خود و سپس معاونت های اجرایی و فرهنگی را تفهیم نمایند که ورزشکاران در کنار تمرین های روزانه خود به طور مستمر آموزش ببینند که آنان سربازان وطن به شمار می روند و لباس ملی آنان نیز دقیقا همان لباس سربازی است. آنان فرزندان این اب و خاک وسرزمینند با تمام کاستی ها و کمبودها و حتی نامهربانی هایی که گاهی از روی کوتاهی و اشتباه و گاهی نیز گریز ناپذیز که ناشی از دشمنی خارجی است، می بینند اما هرچه هست همه ما سر یک سفره و آن هم سفره وطن نشسته ایم و اگر کم وکاستی در پذیرایی از ما وجود داشت نمی شود ونباید از سر این سفره برخاست و به قهر نزد بیگانگان و سفره پرو پیمان دشمنان نشست که این در وهله نخست به دور از جوانمردی و منش پهلوانی و در غایت نقطه مقابل خصلت وطن دوستی ما ایرانیان در خلال تاریخ پر فراز و نشیب آن است. به قول یک هموطن عزیز " وطن هتل نیست که هر گاه از خدمات آن ناراضی بودی بشود ترکش کرد و به هتل بهتری رفت ".
4- کیمیای علیزاده و کیمیاهای دیگری که تاکنون جلای وطن کرده و رفته اند یا هنوز غیرتمندانه مانده و با تعصب و افتخار در زیر پرچم ایران برای کسب وجهه میهن و سربلندی آن تلاش می‌کنند، همگی سرمایه های اصلی میهن به شمار می روند که در یک طرف این معادله قرار دارند و در سوی دیگر، سایر هموطنان به غیر از آنان قرار دارند. عقل حکم می کند که هر انسان باتدبیری با دقت مراقب حفظ و نگهداری سرمایه های ارزشمند زندگی خود باشد. همه ما بنا به مسئولیت و نسبتی که با سرمایه‌های گرانبهای انسانی این کشور داریم موظف به وظایفی هستیم که مهم‌ترین بخش آن مراقبت و حفظ این سرمایه هاست. مراقبت از یک ورزشکار قهرمان تنها در رسیدگی پزشکی و ارائه خدمات مادی و جسمی به وی خلاصه نمی‌شود که در اصل مهم ترین عنصر مراقبت شامل رسیدگی به نیازهای روحی و معنوی آنان است . رشد یک نخبه علمی یا ورزشکار در ارتقای سطح دانش و یا توانایی های جسمی اگر بدون رشد سایر سطوح فکری، اعتقادی و روحی وی نباشد قطعا زیانبار و همراه با کژی و گمراهی است و در نهایت خروجی آن مواردی شبیه به کیمیا علیزاده و برخی جوانان مشابه وی می‌شود. خانواده و والدین نقش اصلی در تغذیه روحی و رشد معنوی و تحکیم مبانی اعتقادی و سایر موارد ارزشمند دیگری مانند وطن دوستی و غیرت و ایمان را دارند و پس از آنان، مربیان و مسئولان مرتبط با این عزیزان هستند که قطعا کوتاهی آنان نیز موجب خسارات زیادی به این کشور می شود که شاهد این مدعا نیز هستیم.
5- سخن پایانی این که باید با هوشیاری و وسواس به مراتب بیشتری در مقیاس ابعاد وسیع ترفندها و نقشه های دشمنان ایران عزیز، به همه نقاط آسیب پذیر و مصون سازی زوایای آنها پرداخت که همواره جبران همه خسارات غیر ممکن است.