وقتی مدعیان دیپلماسی منافع ملی را به قربانگاه می برند!

امیرحسین رحمانی،   3981009165 ۵۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۵ تکراری یا غیرقابل انتشار
وقتی مدعیان دیپلماسی منافع ملی را به قربانگاه می برند!

یکی از ادعاهای دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه سیاست خارجی برخورداری از دیپلماسی حرفه ای و قوی جهت تامین منافع ملی بوده است. در این میان هر فردی در حوزه روابط خارجی ایراد یا نقدی مطرح می کرد با انواع و اقسام برچسب ها تلاش می شد تا صدایش خاموش شود.

اما اینک و بعد از گذشت شش سال به سادگی می توان قضاوت کرد دیپلماسی دولت یازدهم و دوازدهم تا چه میزان در جهت تامین منافع ملی و بالا بردن جایگاه و اعتبار ایران موفق عمل کرده است.

درباره برجام به عنوان مهم ترین دستاورد دولت باید گفت متاسفانه با وجود خروج آمریکا از توافق و بازگشت تحریم ها، زمینه ای برای تنبیه واشنگتن و تحقق منافع ایران در چنین شرایطی پیش بینی نشده است. اروپایی ها نیز بعد از انواع و اقسام وعده ها، هیچ کمکی به ایران نکرده اند و تا کنون نیز دلبستگی دولت به وعده های امانوئل ماکرون و شینزو آبه آورده ای به همراه نداشته است. 

اما نکته جالب اینجاست که روز یکشنبه و به صورت تصادفی دو روزنامه(یکی از اصولگرایان و یکی از اصلاح طلبان) در مصاحبه با دو فرد که اتفاقاً در دولت بوده اند یا به لحاظ فکری با آن همراهی دارند ضمن نقد سیاست خارجی، واقعیاتی را بیان کرده اند که جای تامل و تاسف دارد. این دو مطلب بیانگر این است چگونه پشت کردن به میراث و گفتمان نه شرقی و نه غربی و اتخاذ سیاست یکجانبه گرایانه ثمراتی تلخ و ناامید کننده برای کشور به همراه داشته است. 

***

ابراهیم رحیم‌پور، معاون سابق آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه در گفت‌وگو با صبح‌نو درباره نقصان دیپلماسی سیاسی در توجه به حوزه شرق همسان با جبهه غرب گفت: این سؤال را باید از آقای روحانی و بقیه دوستان در دولت بپرسیم که چرا توجه به شرق و به‌ویژه چین کاهش یافت؛ به نظر من دلیل این کاهش توجه، بدسلیقگی دولت بود.

پدرام سلطانی، نائب رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران نیز در گفت و گو با روزنامه سازندگی عنوان می کند: « نوع رویکرد و برخورد آقای روحانی با چین مناسب نبود، به خصوص زمانی که شی جین‌پینگ به ایران آمد استقبال خوبی از او صورت نگرفت.همین موضوع تا ماه ها روی روابط چین با ایران تاثیر گذاشت. به نظر من هرچند این برخورد تا حدی به تبختر آقای روحانی بر می‌گردد اما این باور که چون روابط ما با کشورهای دیگر مرتفع شده، دیگر نیاز چندانی به تحویل گرفتن چینی‌ها نیست نیز در اتخاذ این رویکرد بی تاثیر نبوده است. به شخصه این نقل واقعه را در چند جا شنیده بودم  که قطعا نشان از بی تدبیری و فقدان نگاه آینده نگرانه و بی برنامگی ما دارد».

***

این دو مطلب ثابت می کند عدم اتخاذ سیاست متوازن در رابطه با کشورهای مختلف و قرار دادن تمام تخم مرغ ها در سبد غربی ها موجب شده که منافع ملی در تنگنای نگاه های ایدئولوژیک زده گرفتار شود. دقیقاً به همین دلیل است که در حال حاضر نه چرخ سانتریفیوژ و نه چرخ اقتصاد نمی چرخد. البته هنوز هم در این باره درس گرفته نشده و دلبستگی به آمریکا و اروپا برخلاف سياست نه شرقي و نه غربي تمامی ندارد.