از آغاز اغتشاشات اخير، سازمان مجاهدين خلق با تجربه چند ساله در دروغ پردازي، بلافاصله مشغول اعلام آمار كشتهها شد. آمار ابتدا اندك و چند نفره بالا ميرفت تا اينكه گويي حوصلهشان سر رفت و مشغول رند كردن آمار شدند! منافقين تحت عنوان شوراي عالي مقاومت، طي اطلاعيه شماره ٤٣ در تاريخ ١٢ آذرماه، به عدد ٧٥٠ كشته رسيدند. يك روز كافي بود تا اطلاعيه شماره ٤٤ منتشر شود و شماره به ١٠٠٠ برسد. يك هفته بعد، ٢٠ آذرماه ١٣٩٨، برايان هوك، مسئول ويژه ايران در وزارت خارجه آمريكا ادعاي سازمان مجاهدين را تاييد كرد و گفت بيش از ١٠٠٠ نفر در ايران به دست نيروهاي رژيم كشته شده اند! او طي اظهارات خود حتي همان روايت مضحك منافقين درباره پول فشنگ را تكرار كرد.
سازمان عفو بين الملل هم بيكار نبود و شماره تلفن و فراخوان منتشر ميكرد اما بالاخره در تاريخ ٢٤ آذرماه (ساعاتي پيش از انتشار گزارش سازمان عفو بين الملل) منافقين به سيم آخر زدند؛ اطلاعيه شماره ٥٥ شوراي ملي مقاومت صادر شد و شمار كشتگان را بيش از ١٥٠٠ نفر شمردند. شگفت اينكه همين آمار اكنون در گزارش پر از ضد و نقيض خبرگزاري رويترز بازنشر شده است، گزارشي بر اساس ادعايي مشابه ادعاهاي ابلهانه منافقين درباره دسترسي به منابع مطلع از محرمانه ها!
اين اولين اقدام رويترز در بازنشر اخبار ساختگي منافقين نيست و يك نمونه جنجالي ديگر تكرار ادعاي وجود اسناد همكاري هستهاي ايران با كره شمالي بود كه هيچوقت اسناد مويد اين ادعا منتشر نشد. واقعيت اين است كه عملكرد منافقين بيش از همه اقدامات وطن ستيزان ديگر به چشم ميآيد. حتي گفتمان آنها را ميتوان از زبان برخي وطن ستيزاني شنيد كه به مريم رجوي هم ناسزا ميگويند.
نفوذ ادبيات منافقين به سخنان ضد ايراني ترامپ طي اولين سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل، شاهدي بر وزن ايشان در جبهه ضد ايراني است. موقعيت جولياني و بولتون نزد ترامپ، در حالي كه اين دو از سخنرانان علني تجمعات منافقين هستند هم جالب توجه است. البته بولتون زماني كه مشاور امنيت ملي رئيس جمهور امريكا بود، طي مصاحبهاي يادآوري كرد كه اوباما و هيلاري كلينتون بودند كه منافقين را از ليست تروريستي آمريكا خارج كردند.
نيكي هيلي، سفير وقت آمريكا در سازمان ملل بود كه آن جلسه كذايي شوراي امنيت درباره حوادث دي ماه ١٣٩٦ برگزار شد. او هم در كنفرانس خبري خود پس از آن جلسه، شعارهايي را به معترضين ايراني نسبت داد كه از سال ها پيشتر در رسانههاي منافقين سرهم بندي و تكرار ميشد. حتي تلويزيون بي بي سي فارسي نيز طي گزارشهاي خبري خود در دي ماه ١٣٩٦، گاه تصاويري با لوگوي مربوط به تلويزيون مجاهدين پخش ميكرد. ميتوان رديفهاي اين فهرست را ادامه داد اما همين مقدار هم كافي است براي آنكه نشانههاي پيشتازي و سلطه منافقين بر جبهه ايران ستيزي را ديد.
منافقين در سال ١٣٩٦ پيمانكار اصلي آشوب جهت فراهم كردن زمينه اقدامات ضد ايراني ترامپ (خروج از برجام و تحميل تحريم ها) بودند، اينبار قرار است با ساختن و بزرگنمايي يك پرونده حقوق بشري عليه ايران، اروپا را به همراهي با امريكا هل دهند. پس از چند روزنامه اروپايي، اكنون رويترز از شهرت خود براي مشاركت در تكميل اين پازل حقوق بشري هزينه كرده است. ايشان بي ترديد شطرنج سياست را خواهند باخت چون بار كج دروغ و خباثت هرگز به مقصد نرسيد و نخواهد رسيد.
لااقل تاكنون بي اعتباري بقيه دكانهاي وطن ستيزي آشكار شده است. دكان داران فارسي زبان ضد ايراني حتي براي رقابت با منافقين منفور، بسيار كم بضاعت و بي عرضه و تنبل هستند. شفاف تر شدن صفبنديهاي ضد ايراني و صراحت دوگانه توحش و تمدن، يكي از محصولات خرابكاري هاي اخير محسوب ميشود. حماقت و شرارت رسانههاي بين المللي و سازمان هايي نظير عفو بين الملل هم مدتها پيشتر معلوم شده بود.
آيت الله خميني در ٢٥ مهرماه ١٣٦١ درباره اينان به درستي چنين گفت:«سازمان عفو بین المللی، که من باید بگویم "سازمان جعل بین المللی"، "سازمان کذب بین المللی"، در یک بیانیه ای که صادر کرده است، همان تهمتهایی که در صدر اسلام به اسلام، به رسول خدا و به اولاد و اتباع او میزدند، زاید بر او را بر کشور ما زدهاند. همان دروغهایی که اتباع یزید منتشر میکردند، امروز همین سازمان عفو بین المللی - به اصطلاح - منتشر میکند یک همچو دروغهایی را. انسان خجالت میکشد که بگوید ما در یک کشورهایی و در یک زمینی زندگی میکنیم که اینها رسانههای گروهیاش است و اینها هم سازمانهای عفو بین المللی و سازمانهای دیگرش است.»
گفته ميشود كه علت ناكامي آمريكا در تلاش براي تغيير حكومت كوبا، اپوزيسيوني است كه حتي از شرورترين خلافكاران هاوانا بدتر هستند. اخيرا از قول مايك پمپيو نقل شد كه يكي از علل ناكامي واشنگتن در كنار زدن نيكلاس مادورو اين است كه حتي در صورت كناره گيري او، لااقل ٤٠ نفر از اپوزيسيون ونزوئلا خواهان جانشينياش هستند. درباره ايران نيز بر اپوزيسيون منفور و بي اعتبار سرمايهگذاري كردهاند كه تنها از ميان اشرار ايران سرباز گيري ميكند.
اگر چه خائنين و وطن ستيزان هر سه كشور، سر در يك آخور دارند اما ايران با كوبا و ونزوئلا بسيار تفاوت دارد. ايران وارث تمدني كهن است كه در برابر شديدترين طوفانهاي تاريخ خم شد اما نشكست. دشمنان ايران دچار اختلال شناختي هستند در حالي كه قدرت ايران امروز در برابر اين توطئههاي حقيرانه ايشان حتي متزلزل هم نشد و نخواهد شد.