فرو نشستن غبار ١٠ ساله

ميرزاسعدين داورپناه، گروه تعاملی الف،   3980911018 ۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
فرو نشستن غبار ١٠ ساله

قصد داشتم درباره این بنویسم که توحش عريان اخیر، علی‌رغم هزینه‌هایش براي ايران، شايد كه نمادي از پایان یک دوران شود که با حوادث خرداد ۸۸ آغاز شده بود. ناگهان زايش توهم میرحسین هم از غیب به شهادت آمد و تصور بازه زماني ٨٨ تا ٩٨ آسان‌تر شد. 

سال ۹۸ سال خوبی نبود اما پس از انتخابات مجلس در اسفندماه، به عنوان سالی پر معنی در تاریخ ایران به ثبت خواهد رسید. سالي كه در آن عده اي وطن ستيز متوهم آتش بر افروختند و در مقابل، اكثريت مردم به صندوق راي رونق بخشيدند. 

وطن ستیزان کمک کرده‌اند تا از این پس چينش صحنه عيان باشد و تشخيص مرز میان حاميان توحش و کنشگران سیاسی آسان تر شود. کمتر زمانی ایرانیان چنین یکصدا علیه وطن ستیزان سخن گفته اند. محكوميت توحش و هرج و مرج را مي توان در هر جمعي شنيد. راهپيمايي محکومیت اشرار در سراسر ایران هم از جنس ديگري بود. هفته بسيج بستر ساز شكل گيري سريع اجتماعات ضد اغتشاش شد و پشت كردن مردم به وطن ستيزان دوشادوش بسيجيان، جاي هيچ اميدواري براي بدخواهان باقي نگذاشت. اينبار بسياري از مردم به سرعت دست وطن ستیزان را خواندند و به این پشتوانه، حکومت هم تامین امنیت را با قاطعیت و بدون نگرانی چه در فضای مجازی و چه در خیابان پی گرفت. با اين تجربه، مقبول است كه حكومت از اين پس طي انجام وظيفه خود در قبال حقوق مردم، سريع تر و دقيق تر و سختگيرتر باشد. سركوب بي درنگ آشوبگران، سالم سازي فضا براي اعتراضات مدني را هم در پي خواهد داشت كه پاسداري از حقوق ملت محسوب مي‌شود.

در ابتداي اين بازه ١٠ ساله مفروض، گزارش خرابکاری طي تظاهرات اعتراضی شرم آور بود و هر اتهام تخريب به معترضين، با دقت و وسواس انکار می شد. گفته مي‌شود كه كمي تخريب در كنار هر تظاهرات اعتراضي، گريز ناپذير است و بايد تحمل شود. اما شاهديم که وطن ستیزان بی شرمانه به وسعت و كثرت عملیات خود به قصد تخریب ايران افتخار می‌کنند. گويي كه در نسخه نهايي ايشان، كمي ابراز اعتراض مدني، پيش درامد احراق و تخريب و اغتشاش شده است. اينبار انكاري در كار نبود و حتی برای توجیه حمله اشرار به آمبولانس‌ها، شایعه «دستگیری دانشجویان به وسيله آمبولانس» از رسانه هاي پر طمطراق وطن ستيزان مخابره شد.

آنچه با ٤٨ ساعت آشوب بر پا شد، پايان يك بازه ده ساله را رقم زد كه طي آن شناخت وطن ستيزان و مشاهده نتايج فعاليتشان، دشوار بود. عربده كشي واكنشي وطن ستيزان بازنده در رسانه هاي روسياه نيز به زودی فرو خواهد نشست و بسیاری از این نادان های خودنما، ديگر چیز نظرگيري در چنته نخواهند يافت، آنچنان که چندی است شاه پرستان از گردونه سیاست بیرون هستند. تفاوت دو راهی توحش و تمدن روشن است. سیاست ایران با گذر از اين تجربه، در آستانه ورود به عصری است که طي آن، جيغ يا دروغ هيچ كاري از پيش نخواهد برد. همین واقعیت سبب دستپاچگي متوهمین ساده لوح در كنار وطن ستیزان حرفه ای شده است، كساني كه جز دروغ و جيغ و خودزني، ابزاري براي جلب ترحم و توجه ندارند.