۱؛ «حق اعتراض شهروندان» و «پاسخگویی مسوولان»، دو اصل مهم در حکمرانی خوب و شایسته در جوامع امروزی است. قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل ۲۷ «آزادی اجتماعات و راهپیماییها» را برای بیان اعتراضات و صداها و مطالبات مختلف به رسمیت شناخته است. بیانات حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری مملو از سفارش به مسوولان جهت شنیدن صدای مردم است چرا که در جمهوری اسلامی ایران «مردم» نقش تشریفاتی ندارند؛
۲؛ در سالیان پس از انقلاب هر ۱۰ سال شاهد «اعتراض و جنبش هایی» بودهایم که بهدلیل فقدان سواد رسانهای جامعه، کارکرد نادرست رسانهها، ناتوانایی احزاب سیاسی و عدم آموزش لازم برای مردم، این اعتراض ها همراه با آشوب و شورشهایی بوده است که خسارات فراوانی را برای کشور بهوجود آورده است:
سال ۱۳۵۸؛ غائله بنیصدر، ضدانقلاب و گروهک های تجزیهطلب و منافق که با وحدت مردم و امام توطئه ها خنثی شد؛ اگرچه خساراتی بوجود آورد.
سال ۱۳۶۸؛ پایان جنگ تحمیلی، ارتحال حضرت امام خمینی (ره) و عزل آیتالله منتظری از قائممقامی رهبری که پیامدهایی را به دنبال خود در کشور ایجاد کرد.
سال ۱۳۷۸؛ حادثه کوی دانشگاه، اعتراض دانشجویان به توقیف برخی مطبوعات؛ اما باز هم آشوب، درگیری و اغتشاش و ایجاد ناامنی در کشور زیر سایه مطالبات دانشجویان پس از چند روز با حماسه ۲۳ تیر ماه و خروش مردم در سراسر کشور علیه اغتشاشات و در حمایت از نظام و رهبری خاتمه یافت.
سال ۱۳۸۸؛ بعد از انتخابات ریاستجمهوری، هشت ماه کشور (البته نه همه استان ها) درگیر مسائل انتخابات و فتنه آن شدند که نظام را تا لبه پرتگاه بردند؛ اما قیام و حماسه ۹ دی هم فتنهها را نقش بر آب کرد و با وحدت امت و رهبری اینبار نیز مردم بودند که بر مسائل فائق شدند.
سال ۱۳۹۶؛ که در ابتدا اعتراض به مسائل و مشکلات معیشتی و گرانی و تورم در مشهد آغاز شد اما موضوع به بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک کشور سرایت کرد و موجی از ناامنی و آشوب را به همراه خود آورد و البته آنچه در این میان مفقود شد همانا «مطالبات بحق مردم و صدای اعتراض آنان» بود که به محاق رفت.
سال ۱۳۹۸؛ متعاقب سهمیهبندی بنزین و افزایش قیمت آن و که بدون «آگاهسازی و اقناع افکار عمومی» یکشبه توسط دولت به اجرا درآمد، علاوه بر صدای اعتراض مردم به خصوص تهیدستان، عدهای اوباش، منافق، اجیرشدگان سلطنتطلبان و بیگانگان طبق برنامهریزی های از قبل تعیینشده که دنبال فرصت مناسبی برای آشوب و ناامنی در ایران بودند، این فرصت را یافتند. باز در این حادثه صدای اعتراض مردم بود که به حاشیه رفت
۳؛ بهراستی اگر مردم نسبت به برخی مسوولان، نهادها، سیاست ها و عملکردهای آنان اعتراض داشته باشند، چگونه باید این «صدای اعتراض» را به مسوولان منعکس کنند و آنان را مکلف به پاسخگویی بدانند؟ راهکارهای زیر برای این مهم عبارت است از:
« *حق پاسخگویی* »؛ در برخی از کشورها چون ژاپن سالیان زیادی است با تصویب قانون حق پاسخگویی، مسوولان مکلف به شنیدن و پاسخ دادن به اعتراض و مطالبات مردم شده اند.
« *نقش رسانه ها* »؛ رسانهها، مطبوعات، سایتهای خبری، خبرگزاریها و بهطور اخص رادیو و تلویزیون حلقه ارتباطی و پل میان مردم و مسوولان هستند. رسانه مستقل، آزاد، بصیر و وظیفهشناس باید به موقع و بهطور مستمر مطالبات مردم را به مسوولان منعکس و آنان را پاسخگو کند.
« *احزاب سیاسی کارآمد* »؛ احزاب سیاسی چرخ دنده دموکراسی هستند. آنان نقش بایستهای در دریافت مطالبات و تقاضاهای مردم، فرموله کردن، دسته بندیکردن و انتقال و اخذ پاسخ از مسوولان دارند.
« *نهادهای غیردولتی* »؛ بسیاری از مطالبات صنفی و اقشار مختلف از طریق مسالمتآمیز و صنفی در این سازوکار قابل حلشدن است . N.G.O ها (سازمانهای مردمنهاد) یا همان «سمن ها» که در عرصه های غیرسیاسی و البته حوزه تخصصی و صنفی خود کار میکنند را باید به رسمیت شناخت و تقویت کرد.
« *گسترش فرهنگ امر به معروف* »؛ قرآن کریم تاکید دارد که «شماها بهترین امت هستید چرا که امر به معروف میکنید».
« *ایجاد مکان برای اعتراض* »؛ اگر در هر شهر پارک یا مصلای نماز جمعه یا یک میدان یا مکانی در برابر استانداریها و فرمانداریها و در تهران نیز در مقابل مجلس شورای اسلامی یا یکی از میادین و پارکهای بزرگ و حتی مصلای تهران را برای این کار منظور کنیم، کاری شایسته است.
منبع: صبحنو