زلزله بر هژمونی غرب

حسن مرادخانی، گروه تعاملی الف،   3980902001 ۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
زلزله بر هژمونی غرب

امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در 27 آگوست 2019 در بین سفرای این کشور در پاریس اشاره کرد: «ما شاهد پایان هژمونی غرب بر جهان هستیم. ما از قرن هجدهم به نظامی مبتنی بر هژمونی غربی عادت کرده ایم که رهبری آن نیز بر عهده فرانسه و جنبش روشنگری بود. در قرن نوزدهم، این رهبری به واسطه انقلاب صنعتی در اختیار بریتانیا قرار گرفت و در قرن بیستم هم به واسطه دو جنگ جهانی و استیلای اقتصادی ایالات متحده، رهبری به آمریکا رسید. اوضاع تغییر کرده است. غربی ها مرتکب اشتباهاتی شده اند. در جریان بحران ها، برخی تصمیمات غلط اتخاذ شده است. برخی از تصمیمات و اقدامات غلطی از سوی آمریکا اتخاذ شد که تبعاتی داشت و تصور می کردیم این تبعات غیرملموس خواهد بود، در حالی که باعث شد تا اوضاع شروع به تغییر کند. در نتیجه امروز واقعیات ژئوپلیتیکی تغییر کرده است و با ظهور قدرت های جدیدی روبرو هستیم که آن ها را دست کم گرفته بودیم.

در وهله اول چین. علاوه بر این، روسیه که در سال های اخیر راهبردهای موفق تری از ما داشته است. علاوه بر قدرت های اقتصادی، قدرت های سیاسی ای نیز ظهور کرده اند که خود را تمدن هایی می دانند که در حال تغییر نظم بین المللی هستند و بر اقتصاد جهانی نیز اثرگذارند. به چین، هند و روسیه بنگرید که انگیزه های سیاسی به مراتب قدرتمندتری از اروپایی ها دارند. آن ها با فلسفه، منطق و تصوراتی عمل می کنند که ما آن ها را از دست داده ایم و این مسئله، ما را نیز دستخوش تغییر و تحول می کند».

مکرون با اشاره به تغییرات عمده ای که در سطح جهانی در حال وقوع است و تمام سطوح اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی و نظامی کشورها را تحت تأثیر قرار می دهد، فروپاشی هژمونی غرب را صراحتاً پذیرفته است. جامعه غرب در طول ده سال گذشته، زیر سایه نظام سرمایه داری به بحران معنای بسیار پیچیده ای دچار گشته که فلسفه های غربی نیز از درمان آن عاجز مانده اند. تعریف زندگی غربی، معنای خود را از دست داده است و مردمان کشورهای اروپایی به دنبال هویت های جدید می گردند. همچنین مفاهیم جدیدی از سوی برخی کشورها در نظام جدید بین الملل ایجاد شده است که ضربه مهلکی بر پیکره غرب بود؛ مفاهیمی چون مقاومت. بحث مقاومت در برابر هژمون غرب، اولین بار به معنای واقعی کلمه با انقلاب اسلامی ایران به دنیا عرضه شد و بعد از چهل سال از عمر این انقلاب و ایستادگی در برابر تمام فشارهای غربی، واژه مقاومت بازتعریف شد. این مقاومت در درون خود، خودباوری هایی را به تمام دنیا نشان داد که ماحصلش اعتراف مکرون رئیس جمهوری فرانسه به پایان هژمونی غرب می باشد.

در مجموع می توان فروپاشی هژمون غرب را با قدرت گیری اقتصادی چین و هند با اتکا به سبک شرقی خود و افزایش توان نظامی روسیه و آغاز ورود به حیات خلوت های آمریکا و غرب در نقاط مختلف دنیا و به ویژه دمیدن روح مقاومت و خودباروی به مردمان ملت های مختلف توسط جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر اصول توحیدی- اسلامی تعریف کرد. هژمون غرب با رخدادهای اخیری که در سطح شرق جریان داشته است به سمت فروپاشی نزدیک شده و در حال انتقال این هژمونی به شرق است. با انتقال این هژمونی به شرق، پارادایم های غربی جای خود را به پارادایم های شرقی خواهند داد که برای انسان بحران زده امروزی که به دنبال معنایی برای زندگی می گردد، نقش جمهوری اسلامی ایران در ارائه تصویری از انسان ناب براساس دین ناب می تواند تأمل برانگیز باشد.