به گزارش الف، دکتر احمد توکلی، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام دیشب درباره منابع ارزی و ذخیره طلایی که قربانی تصمیم های اشتباه مسئولان دولتی شده است با رادیو اقتصاد گفتگو کرد. متن این گفتگو را می خوانید.
سوال -سرنوشت ماجراي هدر رفتن 53 میلیارد دلار ارز کشور ، روشن نشد. شما نکاتی را مطرح کردید و ضرورتهای پرداختن به این موضوع را هم برشمردید. بیشتر توضیح میفرمایید؟
دکتر توکلی: یک اشتباهی در این خبر رخ داده؛ در 53 میلیارد دلاري كه عنوان شده، دو تا رقم نسبتا ناهمگن را با هم جمع کردند، آن 35 میلیارد دلار پولی بود که برای پایین نگه داشتن نرخ ارز به بازار تزریق کردند و به این میگویند ارز مداخلهای. آن 18 میلیارد دلاری که به حساب واردات دادند، ارز مداخلهای حساب نمیشود و آنجا هم یک طور دیگری پول هدر رفت. آنچه در جلسه همایش سراسریدیدهبان شفافیت و عدالت مطرح شد این بود که فساد همانطور که آقای روحانی گفت، مهمتر از مفسد است، ولی توجه ندارند فسادی که اتفاق میافتد، همیشه به دلیل کار غیرقانونی نیست، ممکن است دولت کار غیرعقلانی کند و نظر کارشناسی را رعایت نکند و تصمیمات مستبدانه بگیرد، در نتیجه باز هم فساد رخ میدهد.
مساله این است که وقتی بازار ارز تهران متلاطم شد و حتی به 19 هزار تومان هم رسید و بعد رسید به 11800 تومان، نمیگویند که ما قیمت ارز را سه برابر کردیم، این بزرگترین فساد کشور در سالهای اخیر است ، برای اینکه اختلافات طبقاتی را به شدت زیاد میکند، فقر را زیاد میکند، خروج سرمایه از کشور را زیاد میکند، خروج نخبگان را از کشور زیاد میکند و همه بدبختیها به دنبالش میآید. این فسادی که اتفاق افتاد، اینطوری بود که سیاست ارزی مداخلهای را دولت تغییر داد، در حالی که در مهر 96 کارشناسان بانک مرکزی تذکر دادند، من خودم در آبان 96 یک جلسه با معاون اول و با اعضای جلسه تذکر دادم که این کاری که شما دارید میکنید، ادامهاش امکانپذیر نیست. بانک مرکزی در مهرماه 96 به روشنی و به دلایل مختلف گزارش کرد که اگر اینطوری ادامه دهیم، اگر آخر سال بحران پیدا نکنیم، اول سال آینده حتما بحران پیدا میکنیم که اتفاقا از بهمنماه بحران شروع شد.
در این دو سال 35 میلیارد دلار در بازار ریختند، ولی آیا توانستند ارز را ثابت نگه دارند؟ اگر بحران ارزی پیش بیاید، کشورهای دیگر دو نوع سیاست را برعهده میگیرند. یا سیاست طرف عرضه را انجام میدهند که در این صورت باید حجم زیادی از ارز را به شکل تهاجمی وارد بازار کنند و بازار را آرام کنند. اگر این روش امکانپذیر نباشد شما بايد سیاستها را عوض کنید و برگردید به سیاستهای طرف تقاضا و تقاضا را کنترل کنید و اجازه واردات هر چیزی را ندهید، واردات لوکس را ممنوع کنید. در بحث کنترل تقاضا من جدیتر از بانک مرکزی اعتقاد داشتم و دارم كه نباید مي گذاشتند سرمایه فرار کند، در حالی که آقایان آمدند طرف عرضه را گرفتند و 18 میلیارد دلار در روزهایی که میدانستند دو ماه دیگر تحریم آمریکا تکرار میشود و این تحریم هم از طریق منع واردات بوسیله دلار و طلا است، 18 میلیارد دلار را در عرض 60-50 روز به اسم واردات فروختند که همه چیز هم در این واردات بود. 62 تن طلا را هم فروختند، به اسم اینکه بازار را میخواهیم آرام کنیم. کشوری این کار را میکند که قدرت مانور داشته باشد؛ یا وام بگیرد که وام به ما نمیدهند یا قدرت مانور داشته باشد، یعنی ذخیره زیاد داشته باشد. نکته این است که تمام کسانی که ذی مدخل هستند، هیچ کدام اینها با رویه خصمانه دولت آمریکا ناآشنا نبودند، هیچ کدام با رویه خصمانه اتحادیه اروپا ناآشنا نبودند و همه کسانی که در این حوزه مسئولیت داشتند، به صورت جمعی حقیقتا مخاطرات ناشی از این تصمیمات را هم در جریان بودند. پیامد این اتفاقات چگونه قابل پیگرد خواهد بود. به هر حال خسارت سنگینی به کشور وارد کرد و این پوشیده نیست. اتفاقا در مسیر مبارزه با فساد و برقراری عدالت، مردم منتظرند که ببیند واکنشهای منطقی چه خواهد بود.
اگر ما روی شفافیت اصرار داریم، بايد وقتي خواستند ارز 4200 تومانی بفروشند، حداقل به خودشان زحمت میدادند که بگویند این طرف پارسال چقدر ارز گرفته برای این جنسی که میخواهد وارد کند. همین! کمترین چیزی که میشد انجام داد. همین را شفاف میکردند، به عنوان نمونه برای واردات یک کالایی که مواد اولیه داروی خاصی بود سال قبلش سه میلیون دلار واردات مواد اولیه داشتیم که 11 تا شرکت هم این سه میلیون را دریافت و وارد کردند اما امسال به یکی از این 11 تا شرکت 11 میلیون دلار برای همان مواد اولیه پول تخصیص دادند و حتی در این حد که پارسال این آقا چقدر پول گرفته هم شفافسازی نکردند.
سوال - آیا اینها جزو موارد ویژهای است که مستلزم پاسخگویی مسئولان مربوطه است یا اینکه از اشتباهاتی است که نیازمند اقدامات عاجلی برای مهارش است؟
نمي شود گفت اشتباه بوده. من خودم در این باره پنج نامه به سران سه قوه نوشته ام و اینها احتیاج به کار اطلاعاتی دارد چون تعمد در کار بوده است.
سوال - یعنی ممکن است یک برنامه از پیش ترسیم شدهای باشد؟
بله، برای اینکه وقتی مسئولان میدانند ما از چند روز دیگر نمیتوانیم دلار خودمان را از خارج جابجا کنیم، وقتی اسکناس هایمان را هدر میدهیم، وقتی میبینیم نمیتوانیم در سال آینده جنس وارد کنیم و طلا را بر باد میدهیم، اینها نمیتواند تعمد باشد؟ ما در حال جنگ اقتصادی هستیم. در جنگ اقتصادی تعارف نمی کنند.
آقای احمدعراقچی را در حالی گرفتند که در مهرماه نامه نوشته و گزارش کارشناسی خودش را ارجاع کرده به آقای سیف رئیس بانک مرکزی و گفته این کار غلط است و باید برویم طرف تقاضا و نباید ارز تزریق کنیم به بازار. آقای سیف هم این را میپذیرد و نامه مینویسد به رئیس جمهور ولی آقای روحانی برخلاف مشی عاقلانه در حاشیهاش مینویسد این گزارش را بیخود گفتهاند، حرفهای نامربوط زدهاند، وضع ارزی ما خیلی هم خوب است! اینجا آقای عراقچی به نظر من نباید تعقیب و محکوم شود، برای اینکه به رئیس خودش حرف كارشناسي را گفته و چون باید امر میبرد، امر خودش را انجام داد، ولی آقای سیف مامور رئیس جمهور نبود، رئیس بانک مرکزی مستقل است، با معرفی وزیر اقتصاد و دارایی و رأی دولت تعیین میشود و رئیس جمهور برایش آمریت ندارد و سیف نباید این کار را میکرد. سیف باید به مردم و دادگاه پاسخ دهد.
سوال - با توجه به اینکه درآمدهای ارزی کشور کاهش پیدا کرده، این پرسش وجود دارد که بانک مرکزی چطور میتواند باعث حفظ ثبات نسبی در بازار ارز شود و به قول آقای همتی که گفتند بر بازار مسلط هستیم و بازار سازیم، این سوال مطرح میشود که واقعا چطور این اتفاق افتاده؟
ما هشدار دادیم که این ارز سه برابر شده، جایزه برای خودتان در نظر نگیرید و برای خودتان کارت پستال صادر نکنید ما در 9 ماه آخر 97، 747 هزار تا شاغل بیکارشده داریم که این فاجعه است.
- در اجلاس قم نکاتی را مطرح کردید از جمله اینکه اشاره کردید که سیاستهای دولت، فسادزا است و با دو لایحه ضدفساد نمیشود همه فعالیتهای ضدفساد را نشان داد و اشاره کردید به پارهای از اقداماتی که واقعا در این سیاستها وجود دارد و مخل هستند. میتوانید چند تا از آنها را نام ببرید و علت بیان این موضوع از سوی شما دقیقا چه بود ؟
اولا من بگویم که دولت آقای روحانی در این چهار سالی که ما دیدهبان شفافیت و عدالت را تاسیس کردیم و یک سازمان مردمنهاد است، انصافا در مجموع با تذکرات و اصلاحاتی که پیشنهاد کردیم برای حذف ساختار فسادزا، مثبت برخورد کرده و من از آنها تشکر میکنم، ولی همه کار با دو تا لایحه حل نمیشود، به ویژه اینکه الان مفسدها قوی شدهاند، شبکهای شدهاند، سازمانیافته هستند و جلوی کار را میگیرند که این را هم آقای روحانی توجه ندارد که قوه قضاییه یک کار بسیار زیبا دارد انجام میدهد که موانع راه اصلاح ساختار را حذف میکند. نکته دیگر اینکه یک مثال بزنم. سیاست حذف کارت سوخت که ما اصرار کردیم، بیانیه دادیم، رفتیم و مذاکره کردیم، من خودم رفتم پیش آقای جهانگیری و به ایشان گفتم این کارت سوخت هفت، هشت اعمال سیاست و قدرت دولت را بالا میبرد، سیاست محیط زیستی را میتواند کنترل کند، سیاست سفر را میتواند کنترل کند، سیاست فرهنگی را میتواند کنترل کند، سیاست مصرف را میتواند کنترل کند و... چرا این مساله به این مهمی را از دست میدهید؟ گفت این حرفها که خیلی خوب است، چرا زنگنه مخالفت میکند؟ گفتم از ایشان بپرسید که چرا مخالفت میکند. ما مدام دلیل میآوردیم و آقای زنگنه بدون هیچ منطقی مخالفت میکرد. فقط همین کار حداقل سه میلیارد دلار قاچاق اضافه کرده است. این فساد نیست؟ فساد سازمانی - سیستمی است، یعنی شما تصمیم غلطی میگیرید که توزیع درآمد را به شکل بسیار نامتعادلی درست میکند. از 403 میلیون حساب سپرده بانکی اشخاص حقیقی، چهار دهم درصد افراد مالک 52 درصد میزان سپردهها هستند؛ و 99 و شش دهم درصد افرادمالک 48 درصد مابقی سپردهها هستند. این فاجعه است، این نکبت است و فساد ساختاری یعنی همین.
سوال- یعنی آقای رئیس جمهور خودشان در جریان جزئیات و پیامدهای پارهای از این تصمیمات افراد در بخشهای اجرایی نیستند؟
نمیدانم چی بگویم، من پیشنهاد کردم در این بازار وحشتناکی که قیمتها تا سه برابر رشد میکند، شما نمیتوانید مردم را تنها بگذارید و گفتم باید کارت هوشمند دستشان بدهید و کالای هوشمند بدهید که این کار را آمریکا دارد میکند. نگوييد من بدم میآید، شما بدت میآید برای اینکه داری، سیر هستی!