به گزارش الف، وبگاه عراقی براثا در یادداشتی به قلم محمود الهاشمی تحلیلگر عربی، درباره حضور ایران در عراق نوشت:

1- اطراف (مشخصی) برای مقصر دانستن ایران در شکست تجربه ی سیاسی عراق تلاش و برای این موضوع دلایلی را مطرح می کنند از جمله اینکه احزاب اسلامگرای عراق که هم اکنون در صحنه سیاسی عراق هستند برای مدت زمانی در ایران حضور داشته اند. این گفته تا حدودی درست است از آن رو که آنان با حضور در ایران، از تجربه انقلاب اسلامی این کشور استفاده کرده وبه عقاید آن ایمان آورده وتحت تاثیر شخصیت برخی مقامات این کشور قرار گرفته اند وپس از به قدرت رسیدن در عراق، در صف ایران علیه آمریکا ایستادند. 

2- باید اذعان کرد که انقلاب اسلامی در ایران تجربه منحصر به فردی است. با یک نگاه می توان به این واقعیت پی برد که ایران در 40 سال عمر انقلاب اسلامی، به خودکفائی رسیده است. مهر "ساخت ایران" بر همه کالاهای این کشور اعم از صنایع سبک وسنگین، به چشم می خورد همچنانکه این کشور توانسته است به موفقیت های قابل توجهی در پزشکی، مهندس وبسیاری از علوم جدید، دست پیدا کند.  

3- ایران در کنار تمامی این موفقیت ها، توانست از تاریخ، دین، آداب ورسوم وفرهنگ خود محافظت کند. خدمات رسانی نیز در این کشور، چشم گیر است، وهرکسی که به ایران سفر می کند، به دلیل تمیزی، مرتب بودن وفراهم بودن امکانات، گمان می کند به یکی از کشورهای اروپایی سفر کرده است.   

4- حال این پرسش مطرح می شود که معارضین اسلامگرای عراقی (که اکنون در حاکمیت هستند) آیا فقط در ایران حضور داشتند؟ پاسخ به این پرسش این است که آنان پیش از آنکه در ایران زندگی کرده باشند، در اروپا وسوریه حضور داشتند. کنفرانسی که در آن تصمیم به اشغال عراق گرفته شد، در لندن برگزار شد با این وجود باز باید ایران را مسئول شکست تجربه سیاسی خودمان بدانیم. نه ایران ونه اروپا دوره آموزشی "فساد" برای "سیاستمداران" ما نگذاشتند. همه آنان از کشورهای متمدن بازگشتند نه ازکشورهای کم تجربه، بی تاریخ وبی فرهنگ.

5- ایرانی ها می گویند هرچند معارضین اسلامگرا برای مدت زمانی در ایران زندگی کردند ولی عملا با رسیدن به قدرت در عراق، از تجربه ی "ولایت فقیه" برای مدیریت کشورشان بهره نبرده وبه تجربه غرب و "نظام لیبرال" متکی شدند.  

6- منکر تنش میان ایران وآمریکا برای نفوذ هرچه بیشتر در عراق نیستیم ولی ایران مانع هیچ پیشرفتی در عراق نبوده است. اسلام هرگز دلیل شکست تجربه ی سیاسی هیچ کشوری نبوده است. تجربه ایران وترکیه که که یکی از "ولایت فقیه" ودیگری از "عدالت وتوسعه" پیروی می کند،  این را نشان می دهد. 

7- شکست تجربه سیاسی عراق که "شیعیان" آن را رهبری می کنند، به نفع ایران نیست. ایران قطعا به وجود کشور شیعی وشیعیان موفق در همجواری خود افتخار می کند وآن را امتداد حکومت ائمه معصوم ومقدمه ای برای ظهور، می داند. 

8- من معتقدم (نویسنده) که ملت های عرب،افراد سست وتنبلی هستند ونمی توانند با چالش ها مقابله کنند. آنان نه از موقعیت کشورهایشان، نه از تاریخ و نه از ثروت های موجود استفاده می کنند. در میان کشورهای عربی، هیچ کشوری به عنوان الگوی قابل اقتدا، دیده نمی شود.      

9- عراق هم یکی از همین کشورهاست. این کشور علاوه بر جنگ های بی حاصلی که درگیر آن شد، بارها مورد حمله آمریکا قرار گرفت وتمامی تاسیسات زیربنایی آن ویران شد. 

10- بهتر است به جناح سیاسی خود بگوییم "بره بره" (بروید بیرون) و دیگران را مسئول شکست های خودمان معرفی نکنیم!! حال این پرسش مجددا مطرح می شود که آیا ایران مسئول شکست تجربه ی سیاسی عراق است؟