خوب می داند که این روزها بیشتر از گذشته در کانون توجه است و ظاهرا از این توجه هم سخت شادمان است! اما چیزی را که احتمالا نمی داند این است که این توجه چندان هم ناشی از «تحسین» نیست بلکه دنیا منتظر است ببیند این «کودک کت و شلوار پوش کراواتی» چگونه از مخمصهای که خود را در آن قرار داده بیرون می آید؟!
علیرغم فانتزی «سوپرمن گونه ای» که از خود ساخته، طی یک سال و چند ماه گذشته با اظهارات و اقداماتی شتابزده، قدم به قدم خود را به ورطه ای نزدیک کرده که نه طاقت ماندن در آن را دارد نه روی بازگشتن از آن را.
انتخابات پیش رو او را مجبور کرده است که یا بلوفهایش را عملی کند یا دنبال راهی باشد برای نشان دادن اینکه حریفش از بیم این بلوفها کوتاه آمده. علی رغم میل این کودک به «بازی با آتش» بزرگان قومش او را از خطرات این کار آگاه کرده اند و برای او راهی جز گزینه دوم نمانده است.
امروز تا ساعاتی دیگر او در سازمان ملل سخنرانی خواهد کرد و از پیش گفته است «چیزهای زیادی در پیوند با ایران در حال رخ دادن است؛ بسیار بیشتر از آنچه در جریان هستید» و قرار است «کمی از آنها» را بیان کند!
باید منتظر ماند و دید که آیا او راهی را برای اجرای نمایش پیروزی اش بر حریف یافته است یا این هم صرفا بلوفی است علاوه بر بلوف های پیشیناش؟