«عامل انسانی؛ هوش انسان در کار»؛ کریستف دژور، ترجمه عبدالحسین نیک گهر، نشر علمی و فرهنگی بگو چیست کار؟

محبوبه زمانیان،   3980612090 ۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

تصمیم دارم در همین ابتدا اعتراف کنم. اعتراف به این‌که هنگامِ مطالعۀ این کتاب بارها تصوّر می‌کردم ذهنِ من در مقابل ذهنِ تیز و باریک‌اندیش نویسنده، مانند ذهن کسی است که تنها تجربۀ او از آسمان، دیدن خورشید عالم‌سوز یا ماهِ جهان‌تاب بوده است

بگو چیست کار؟

«عامل انسانی؛ هوش انسان در کار»

نویسنده: کریستف دژور

ترجمه: عبدالحسین نیک گهر

ناشر: علمی و فرهنگی، چاپ اول 1397

118 صفحه، 15000 تومان

 

****

تصمیم دارم در همین ابتدا اعتراف کنم. اعتراف به این‌که هنگامِ مطالعۀ این کتاب بارها تصوّر می‌کردم ذهنِ من در مقابل ذهنِ تیز و باریک‌اندیش نویسنده، مانند ذهن کسی است که تنها تجربۀ او از آسمان، دیدن خورشید عالم‌سوز یا ماهِ جهان‌تاب بوده است. اما نویسنده حکم همان فضانوردی را دارد که کهکشان‌ها را درنوردیده است و مجموعۀ اطلاعاتش حالا در یک کتاب صد وهجده صفحه‌ای، سرشار از حرف‌های تازه و بکر و نکات بسیار مهمّی است. البتّه یک مسألۀ دیگر هم، ذهنم را مشغول کرده بود. با خودم فکر می‌کردم که ذهن ما برای تحلیل موضوعات مختلف از یک مدل و چارچوب خاص پیروی می‌کند. این بدین معناست که ما دارای عادات فکری‌ای هستیم که ما را در محدودۀ خاصِ فکری، محصور کرده است و با مطالعۀ این کتاب دریافتم که یک تحلیل‌گر و پژوهش‌گر علوم انسانی، بهتراست در دو زمینه توانایی خود را بالا ببرد. اولین توانایی، مطالعات بینارشته‌ای است که کمک می‌کند رویکرد و دیدگاه‌مان به مسائل گسترده‌تر و فراخ‌تر شود و دومین توانایی، پرورش روحیۀ جدال با مسأله است. به این‌صورت که اگر قصد داریم در زمینه‌ای تحقیق کنیم باید مانند فرمانده‌ای فاتح، شجاعت به خرج داده و نقشۀ مناسبی کشیده و از تمامی قوای خود برای به چنگ آوردنِ سرزمین مورد نظر استفاده کنیم. چنین روحیه‌ای باعث می‌شود اثری خلق کنیم که خواننده به هنگام مطالعه، احساس کند بر مسأله چیره شده است و مانند فاتحان خود را برای فتح سرزمین دیگری آماده کند.

نکاتی که در بالا ذکر شد روش فکری نویسنده را روشن می‌کند اما خوانندۀ این کتاب چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟

در بخش "سخنِ مترجم" شما می‌توانید جواب سوالات بسیاری را که دربارۀ کتاب دارید، پیدا کنید. مترجمِ توانمند نیز، علاوه بر تحلیلِ مختصر و کاملی که دربارۀ کتاب داده است مخاطبان اصلیِ کتاب را مشخص کرده است. همان‌طور که ایشان اشاره کرده‌اند جامعۀ مهندسین و مدیران در حیطۀ ایمنی در کار و کارشناسان و دانش‌آموختگان علوم انسانی ،از روانشناسی تا جامعه شناسی، بعد از مطالعه اندوختۀ فراوانی بدست خواهند آورد. نویسنده نیز در پیش‌گفتار و مقدمه‌ای بلند، روشِ کار و اهداف و فلسفۀ نگارش چنین اثری را به خوبی توضیح داده است. پیشنهاد می‌کنم بعد از مطالعه کتاب این بخش را دوباره مطالعه کنید. این کار سبب می‌شود مفاهیم و تحلیل‌های عمیق و گسترده‌ای که در متن اصلی کتاب می‌خوانید، با بازخوانی مقدّمه دوباره در ذهن‌تان طبقه‌بندی شوند و موضوع به طور کامل برایتان روشن شود.

نویسنده، پروفسور کریستف دژور، رشتۀ جدیدی در زمینۀ روانشناسیِ کار و سلامت به نامِ "پسیکودینامیک" یا به تعبیر مترجم "روان پویای کار"، پایه‌گذاری کرده است که در "انستیتوپسیکوماتیک پیِر مارتی" صاحب کرسی این رشته است. هم‌چنین او رئیس شورایِ علمیِ بنیاد "ژان لاپلانش، انستیتوی فرانسه" است. او که به بررسی موقعیت انسان در کار، تأثیر انسان بر رنج و لذت در محیط کار و بالعکس و همین‌طور عوامل تأثیرگذار بر مقولۀ کار پرداخته است، با به کار بردن شیوه‌ای جدید در شناختِ مسأله کار و انسان، دنیای جدیدی را برای پژوهشگرانِ عامل انسانی ایجاد کرده است.

در این اثر مهم و کابردی، عامل انسانی در محیط کار با به کارگیری نظریات انتقادیِ جامعه‌شناسی مانند کنش، ساختار، مردم‌نگاری صنعتی و هم‌چنین با رویکردهای فلسفی مانند رویکرد پوزیتیویسیتی و (تأویلی) هرمنوتیک و معرفت‌شناختی، مورد پژوهش قرار گرفته است و به همین دلیل، این کتاب را می‌توان در زمرۀ کتاب‌های جامعه‌شناسیِ انتقادی و اثر فلسفی عمیق در حیطۀ مطالعات انسانی به حساب آورد.

اگر به فهرستِ کتاب نگاهی بیاندازید، مجموعه‌ای از عناوین مختلفی را خواهید یافت که نظرتان را جلب خواهد کرد. به عنوان مثال به این عناوین توجه کنید: "پیش فرض‌های مربوط به الگوی انسان، فناوری، مفهوم فن و مفهوم ناتوانی انسان، محیط واقعی کار و هوش حیله‌گر، مفهوم خردمندی و هوش کاربردی در قرنطینه (با ارائه آراء افلاطون در این زمینه)، حکمیت و همکاری، و همچنین هرمنوتیک به روایت ریکور و حقیقت کاربردی از دیدگاه دیویدسون"؛ موضوعاتی که هر کدام می‌توانند مسیر جدیدی برای پژوهش و تحقیق به روی محققان بگشایند.

با این‌ که شما با یک کتاب قطور و پرحجم روبرو نیستید، اما این یک اثر تخصصی و سنگین است که با توجه به زحمت فراوانی که مترجم برای ترجمۀ این کتاب کشیده است، مطالعه آن کار سختی نیست. اصولاً مطالعۀ آثار پرمحتوا و ارزشمند نیازمند صبوری است. قطعاً کسی که چنین اثری را برای مطالعه انتخاب می‌کند هدفی جز پیشرفت در آگاهی و آموختن ندارد و ذهنِ کنجکاو و پرسشگری دارد. چنین خواننده‌ای خوب می‌داند که مطالعۀ این دسته از آثار مکتوب، ارزش زمان گذاشتن و سروکله‌زدن با مفاهیم و جملات را دارد.

نویسنده در بخش انتهایی کتاب، خواننده را به بازگشت دوباره به الگوی انسان دعوت می‌کند. بعد از یک بحث حسابی و چالش برانگیز، او شما را تنها نخواهد گذاشت. در انتهای کتاب و در صفحات پایانی نیز، وقت آن است که دیدگاه‌ها و رویکردهای بیان شده برای نقد و بررسی موضوع اصلی کتاب، یعنی عامل انسانی، با زبانی شیوا و روان بیان شوند تا کتاب شکل مستحکم‌تر و مستدل‌تری به خود بگیرد. البته، او به خوبی از پس این کار برآمده است.