روایت نشریه آمریکایی از نقش "احساسات حسینی" در سیاست ورزی ایرانیان/ ترامپ از سرنوشت صدام درس بگیرد

گروه ترجمه الف،   3980608155 ۱۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار

نشریه آمریکایی نشنال اینترست نوشت سیاستمداران آمریکایی باید بدانند که لحاظ کردن نگرش ایرانی ها، از جمله روان شناسی تاریخی و ملی آنها که سیاست ورزی کشور را تعیین می کند، بخشی جداناشدنی از آنهاست. میراث امام حسین(ع) و اینکه چگونه احساسات ایرانی ها را شکل داده، کلید مهمی برای درک ماهیت ایرانی ها در شرایط بحران های شدید است.

روایت نشریه آمریکایی از نقش "احساسات حسینی" در سیاست ورزی ایرانیان/ ترامپ از سرنوشت صدام درس بگیرد

به گزارش الف مجله آمریکایی نشنال اینترست (منافع ملی) در آستانه ماه محرم در مطلبی به قلم عسل راد، محقق شورای ایران-آمریکا و دارنده دکترای تاریخ از دانشگاه ارواین کالیفرنیا به تحلیل نقش امام حسین و عاشورا در رفتار سیاسی ایرانیان پرداخته است .

مشروح این مطلب را با ترجمه گروه ترجمه الف بخوانید:

«  صدای حسین به زودی در همه جا شنیده خواهد شد
ما را با جنگ تهدید نکنید، ما زنده ایم

ما شمشیرهایمان را کشیده ایم تا به شما پاسخ دهیم
واژه "تسلیم" از دایره لغوی ما پاک شده است

اینها کلماتی است که یک مداح شیعه با شور و حرارت در سپتامبر 2018 در ایران فریاد می زد. شیعیان برای گرامیداشت ماه مبارک محرم، اغلب دور هم جمع شده و به سخنان احترام آمیز مداح درباره قهرمان بزرگ خود، امام حسین (ع) گوش فرا می دهند. عاشورا - دهمین روز از ماه محرم – روز عزاداری است؛ زیرا شیعیان سراسر دنیا در آن روز شهادت حسین و آن حماسه کربلا را از قرن هفتم زنده می کنند، واقعه ای که دینشان را تبیین و دیدگاهشان را در قبال مسایل دنیا یادآوری کند.

همان طور که در ابتدای این مدیحه سرایی به تصویر کشیده می شود، میراث حسین همچنان به عنوان منبع اقتدار عمل می کند، آن هم در شرایطی که ایرانی ها با چالش هایی دشوار نظیر تهدیدات جنگ روبرو هستند. گرچه دونالد ترامپ ممکن است مدعی شود که جنگ با ایران "زیاد طول" نخواهد کشید، اما تصمیمات سیاسی آمریکا جدا از هم نیست.

اگر سیاستمداران آمریکایی مصمم باشند سیاستی مشخص درباره ایران تشکیل دهند، باید بدانند که لحاظ کردن نگرش ایرانی ها، از جمله روان شناسی تاریخی و ملی آنها که سیاست ورزی کشور را تعیین می کند، بخشی جداناشدنی از آنهاست. تاریخ میراث امام حسین و اینکه چگونه احساسات ایرانی ها را شکل داده، کلید مهمی برای درک ماهیت ایرانی ها در شرایط بحران های شدید است.

تاثیر کربلا

پس از رحلت محمد(ص) پیامبر اسلام، اقلیتی از مسلمانان که برسر مساله جانشینی پیامبر دچار اختلاف شده بودند، از امامت علی (ع)، داماد پیامبر حمایت کرده و به مخالفت با رهبرانی برخاستند که به نظرشان غیرشرعی بود. این اقلیت به نام شعیه علی – رهروان علی- شناخته شدند، و امروز به عنوان شیعیان نامیده می شوند. در سال 680 میلادی، فرزند علی و نوه پیامبر که شیعیان وی را خلیفه قانونی می دانستند، به ندای رویارویی با خلیفه سرکوبگر اموی، یزید، پاسخ داده و راهی کربلا در عراق امروزی شد.

نیروهای یزید کاروان حسین را در صحرای کربلا متوقف کردند. بعد از ده روز محاصره وی یا باید تسلیم و یا همراه 72 تن از یارانش کشته می شد. حسین با خودداری از تسلیم، مسیر شهادت را برگزید و مانند یک شهید، کشته شد. جانشینان محمد، به منظور بیان صریح تفکراتشان، نوه پیامبر را سربریدند.

این لحظه حساس دو مفهوم برای شیعیان داشت: نخست این که امام حسین سمبل کاملی از شهادت و مقاومت علیه جائران است. دوم، خودداری کوفیان از همراهی با حسین در این جنگ، لکه ننگی برای آنها بود، کسانی که قول دادند دیگر به چنین ندایی پاسخ منفی نخواهند داد.

در سال 1501 شاه اسماعیل حکومت صفوی را در ایران بنا نهاد و تشیع را به عنوان مذهب رسمی حکومت در آن منطقه اعلام کرد. امروزه، بیش از 90 درصد ایرانی ها مسلمان شیعه هستند. در طول چندین قرن، تشیع با سایر عناصر فرهنگ ایرانی درآمیخت و به تار و پود تاریخ فرهنگی غنی و هویت ایران تبدیل شد. در دهه های 1960 و 1970 که شاه ملی گرایی مبتنی بر آریایی، سلطنتی و نوین گرایی غربی را به ایران تحمیل کرد، مخالفان ایرانی در مخالفت با شاه، از ترجیح بندهای شیعه، به عنوان یک عامل بومی فرهنگی استفاده می کردند.

بعد از پیروزی انقلاب 1979،... جمهوری اسلامی ایران که پرچم دار حسین است، همچنان خود را حامی مظلومان دانسته و با جنبش های مقاومت در سراسر دنیا، متحد شده است.

ترامپ، یزید زمان

دولت ترامپ و دشمنان ایران در واشنگتن، تلاش می کنند وانمود کنند که جنگ با ایران سریع و آسان است. جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا پیش از سال 2019 در جمع طرفداران سازمان مجاهدین – که زمانی آمریکا آنها را سازمانی تروریستی نامیده بود- مدعی شد تجمع مشابهی در تهران برپا خواهد شد، به این معنا که سرنگونی رژیم ایران غریب الوقوع است. "تام کاتن" سناتور تندرو و جمهوری خواه آرکانزاس که به ضدایرانی بودن مشهور است، با قاطعیت گفته بود که آمریکا با دو حمله، در جنگ با ایران پیروز خواهد شد، "نخستین حمله و آخرین حمله." ترامپ خود از تهدید "پایان رسمی ایران" خبر داده و گفته بود جنگ با ایران کوتاه خواهد بود.

با وجود ابراز اطمینان در این لفاظی ها، شواهدی در تایید این امر وجود ندارد. آخرین جنگ تمام عیار ایران، بعد از تهاجم عراق در سال 1980 بود. صدام حسین هم مانند دولت ترامپ در آن زمان تصور می کرد می تواند برای پیروزی بر ایران، از نقاط ضعف ایران و بی ثباتی پس از انقلاب، استفاده کند. گرچه عراق در ابتدا پیروزی هایی به دست آورد و خرمشهر را اشغال کرد، اما تهاجم بیگانه مردم را تشویق به اقدام کرد و با تمرکز مردم به دفاع از سرزمینشان، جمهوری اسلامی استحکام یافت.

دفاع ایرانی ها جنبه های کاملا ملی گرایانه یافت و البته با سمبل های تشیع همراه شد. در حالی که عراق آماده تر، سازمان یافته تر و از حمایت قوی ترین کشورهای دنیا برخوردار بود، ایران از ایدئولوژی بسیار قوی بهره مند بود. جمهوری اسلامی قطعا از گرایشات دینی مردم خود برای این آرمان بهره برد. برخلاف مردم کوفه، که حسین را در میدان نبرد تنها گذاشتند، ایرانی ها تسلیم را نپذیرفتند و آماده شدند جان خود را فدا کنند، و زیر پرچم حسین جنگیدند .

صدها هزار نفر از مردان و جوانان ایرانی، که به قدرت اعتقاداتشان و عشق به میهن مجهز بودند، در جنگ هشت ساله شهید شدند. ایران با این ایثارگری ها بود که توانست قدرت دفاعی خود را افزایش داده، و نهایتا خرمشهر را ازاده کرده و جنگ را به سرزمین عراق بکشاند. گرچه ایران حس می کرد که حق دارد بر چالش های وحشتناک در مقابل همه مشکلات غلبه کند، اما تلفات انسانی آن زیاد بود. بعد از جنگ خونین هشت ساله، حدود یک میلیون نفر کشته شدند؛ و هیچ برنده ای وجود نداشت.

امروز، نیروهای مسلح ایران کاملا مجهیز و سازمان یافته و گسترده تر بوده، از قدرت بیشتری در منطقه برخوردارند. گرچه میان ایرانی ها ناخرسندی زیادی وجود دارد، اما سیاست های دولت ترامپ به تندروهای ایرانی بهانه داده است. ترامپ با خروج از برجام، اعمال تحریم های ظالمانه که به مردم عادی آسیب می رساند، و توهین کردن به احساسات غرورآمیزشان، خود را به یزید مدرن تبیدل کرده است، یعنی تصویری از بی عدالتی و سرکوبگری.

ترامپ باید دربرابر ایران از تاریخ درس بگیرد 



واکنش ایران به این سیاست ها، از مسیری پیروی کرده است که انتظار می رفت. بعد از خروج آمریکا از برجام، ایران همچنان یک سال دیگر به آن پایبند ماند، تا به دیگر طرف های معاهده زمان دهد به تعهداتشان عمل کنند. ایران بعد از یک سال "خویشتن داری استراتژیک"، به راهبردی تهاجمی تر روی آورد. مانند حسین که هنگام سرگرفتن ندای طرفدارانش، یزید را به چالش کشید، ایران پس از آنکه منافعش تامین نشد، به اقدام روی آورد و مردم ایران به تدریج به دلیل تحریم ها با مشکلات بیشتر مواجه شدند. تخطی حساب شده ایران از برجام، با نیت به دست آوردن نفود و نه تولید بمب، به سادگی قابل برگشت است. گرچه حملات پهبادی و توقیف کشتی ها اقدامات خطرآفرین به نظر می رسند که می تواند به بروز مناقشه بینجامد، اما چنین اقداماتی در چارچوب کاملا دفاعی دیده می شود زیرا ایران در حال دفاع از سرزمین و آب های خود است.

درحقیقت دولت ایران آشکارا اعلام کرده که مایل به مذاکره است اما نه با تهدید، و نه با امتیازدهی در امور حاکمیت خود. زبان مقامات ایرانی هم با تاریخ معاصر آن آشناست، یعنی تاکید بر حفظ استقلال. همان طور که رئیس جمهور روحانی اخیر گفته استف "ما همواره برای مذکراتی آماده هستیم که عادلانه و قانونی بوده و برای مردم و حقوقشان احترام قائل باشد. ولی ما حاضر نیستیم تحت پوشش مذاکرات، پشت میز تسلیم بنشینیم."

این مساله که انعکاسی از مداحی است، حاوی این پیام آشکار است: جایی برای تسلیم وجود ندارد. حماسه کربلا میراث مقاومت علیه بی عدالتی است، که قهرمان اصلی آن به خاطر مخالفت با استبداد بسیار قابل احترام است. لحظه قربانی شدن حسین، وی را ماندگار ساخت. در هرگونه تحلیل از هزینه های جنگ با ایران، ضروری است قدرت این تصویرپردازی درنظر گرفته شود. همان طور که حمید دهباشی به درستی درباره تشیع می گوید، "وقتی که آماده نبرد باشد، بسیار موفق خواهد بود و نبردی بسیار شدید به راه خواهد انداخت."

دولت ترامپ باید با تدبیر عمل کرده و به سیاست "فشار حداکثری" خود پایان دهد و به راه حلی مبتنی بر گفت و گو، نه تسلیم، امیدوار باشد. ترامپ باید تجربه صدام حسین را به یاد داشته باشد که تقریبا چهل سال پیش به ایران حمله کرد؛ وی باید هشیار باشد تا به سرنوشت او گرفتار نشود.