ساختار دموکراتیک

گروه سیاسی الف،   3980519126
ساختار دموکراتیک

ناصر ایمانی تحلیلگر و فعال اصولگرا طی یادداشتی در روزنامه صبح نو نوشت: اجازه بدهید که زمان را به سه سال قبل برگردانیم. اگر در آن زمان به مردم جهان و تمامی اندیشمندان و صاحب‌نظران و آکادمی‌های سراسر عالم، گفته می‌شد که به‌زودی فردی به‌عنوان رییس‌جمهوری آمریکا انتخاب خواهد شد که تمامی هنجارهای بین‌المللی و حتی قطع‌نامه‌های سازمان ملل متحد و پیمان‌های چندجانبه و دوجانبه آمریکا را به هم خواهد ریخت و با رفتاری شبه‌توتالیتر و عوام‌فریبانه، حکومت ایالات متحده آمریکا را شبیه حکومت‌های ارتجاعی و پادشاهی و خودکامه اداره خواهد کرد، پاسخ تمامی نخبگان و تئوریسین‌های نظام‌های دموکراتیک جهان این بود که این امر امکان ندارد زیرا ساختارهای حکومت‌های دموکراتیک در جهان و در رأس آن آمریکا، اجازه نخواهد داد که یک رییس‌جمهوری بتواند رفتاری کاملاً توتالیتری در یک ساختار محکم و قدیمی دموکراتیک مانند کنگره و مجلس نمایندگان و سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی عریض و طویل و شوراهای متعدد حکومتی داشته باشد.

اما این اتفاق افتاد و تمامی این ساختارهای دموکراتیک نتوانستند مانع از ظهور و فعالیت چنین رییس‌جمهوری شوند! به‌راستی چرا این پدیده اتفاق اتفاد؟ پاسخ به این سؤال بسیار مهم، می‌تواند دگرگونی‌های جدی در تئوری‌های دموکراسی به‌وجود آورد.

ترامپ در دو سال و اندی گذشته، بسیاری از قطع‌نامه‌های سازمان ملل نظیر برجام و قدس شریف و جولان را زیر پاگذاشت. بسیاری از موافقتنامه‌های بین‌المللی مانند پیمان آب و هوایی پاریس و نفت و موشک‌های میان‌برد را پاره کرد. همانند امپراطوران چند هزار سال قبل در چین، در مرز مکزیک با آمریکا دیوار کشید و خلاصه به‌گونه‌ای رفتار کرد که حاکمان صددرصد خودکامه و پادشاهی نظیر بن‌سلمان در عربستان هم رفتار نکردند، اما هیچ مانع قانونی در داخل نظام دموکراتیک و چندلایه در حاکمیت آمریکا برای او به‌وجود نیامد!

به تعبیر دیگر، نظام‌های دموکراتیک باوجود ادعاهای تئوریک صد سال اخیر، کاملاً مستعد تبدیل‌شدن به نظام‌های نیمه‌توتالیتر هستند بدون آنکه ظاهر آن‌ها تغییر یابد!

این قلم درصد نفی تئوری دموکراسی و مردم‌سالاری نیست بلکه به ضرورت آن در تشکیل هر حکومتی اصرار دارد، اما فقط در پی آن هستیم که پایه‌های بی‌نقص بودن و مطلق بودن آن را کمی سست کنیم.

اگر تدبیری برای شرایط حاکمان سیاسی در کنار رأی مردم اندیشیده نشود، قطعاً با شرایطی نظیر وضع کنونی مواجه می‌شویم که در رأس بزرگترین قدرت اعتقادی و نظامی جهان، فردی تکیه می‌زند که جهان را به سوی خطرجویی‌های اقتصادی و نظامی سوق می‌دهد.

به یاد داشته باشیم که هیتلر نیز با سازوکاری کاملاً دموکراتیک به حکومت رسید و حدود هفت میلیون نفر از مردم جهان را به کام مرگ کشاند.