«راهنمای خواندن بنیادگذاری مابعدالطبیعه اخلاق کانت»
نویسنده: پل گایر
مترجم: سیدعلی تقوینسب
ناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ اول 1396
304 صفحه، 28000 تومان
****
جمله ابتدای کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو مشهور است: «چنین مینماید که غایت هر دانش و هر فن، و همچنین هر عمل و هر انتخاب، یک خیر است. از این رو، به حق، خیر غایت همه چیز نامیده شده است». به همین صورت، امروزه نیز جمله آغازین کانت در کتاب بنیادگذاری مابعدالطبیعه اخلاق برای همه اهل فلسفه آشناست: «در جهان و بیرون از جهان نمیتوان چیزی را بیقید و شرط خوب تصور کرد، مگر اراده خوب». ماجرا از چه قرار است؟
اخلاق ارسطو چیزی در حدود 2300 سال سیطره بلامنازع داشت. منظور سیطره در حوزه فلسفه است؛ به این معنا که تنها فهم فلسفی از اخلاق همان چیزی بود که ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوس عرضه کرده بود. این سیطره در سال 1785 به پایان رسید؛ همان سالی که ایمانوئل کانت کتاب بنیادگذاری مابعدالطبیعه اخلاق را منتشر کرد. کانت در این کتاب نظریه اخلاقی جدیدی را به جهان فلسفه عرضه کرد که وظیفهگرایی نامیده شد و برای همیشه با نام خود او گره خورد: وظیفهگرایی کانت.
وظیفهگرایی به این معناست که خوبی و بدی کارها در خود آنهاست و از چیزی بیرون از آنها نشأت نمیگیرد. به عبارت دیگر، ملاک خوبی و بدی یک فعل ناشی از ویژگی خاصی خود آن فعل است و نه مثلا نتایج، فواید، لذت و سودی که در پی میآورد. بر همین اساس، کانت میخواهد اخلاق را بر عقل محض بنا کند. یعنی پای دین، خدا، سنت، فرهنگ، احساسات و عواطف و کلا هر آنچه را که غیر از عقل باشد، به عنوان ملاک اخلاقی بودن کارها از اخلاق بیرون کند. بنابراین برای اثبات و توجیه نظریات خود باید فقط و فقط از عقل استفاده کند. بدین جهت روشهای اثبات او طولانی و پیچیده میشود؛ چیزی شبیه به حل معادلات دشوار ریاضی. از طرف دیگر، او توضیح زیادی نمیدهد و مطالب را مختصر میگوید و به همین سبب ابهام زیادی به جای گذاشته است. به اصطلاح، ناگفتههای فلسفی او کم نیست. با این همه، نظریهای که کانت در اخلاق پرورانده به قدری مؤثر واقع شده که امروزه هر کسی بخواهد به فلسفه اخلاق بپردازد، باید با آن روبهرو شود. حتی اگر کسی بخواهد نظریه جدیدی ارائه کند، چارهای ندارد جز اینکه در ابتدا تکلیف خود را با این نظریه روشن کند و آن را مردود سازد. در یک کلام، هر کسی با هر قصدی در فلسفه اخلاق کار کند، باید نظریه کانت را به خوبی بفهمد؛ یعنی باید کتاب بنیادگذاری مابعدالطبیعه اخلاق را بفهمد.
کتابهایی که برای آنها راهنمای خواندن تهیه میکنند غالبا قطور هستند و نیز پیچیده و دشوار. این کتاب ویژگی اول را ندارد، اما دوم را چرا. نکته جالب همین است که این کتاب برخلاف تصور اولیه، بسیار کوچک است. ترجمه فارسی آن 139 صفحه است. اگرچه کانت در نوشتن کتابهایی با ویژگی اول کم نگذاشته است، اما این کتاب فقط در ویژگی دوم قابل توجه است و به همین دلیل نیاز به راهنمای مطالعه دارد.
دشواری و پیچیدگی این متن مشکلاتی به بار میآورد. منظور فقط مشکلات علمی و تئوریک نیست. نظریه کانت نظریه مهم و پرکاربردی است و در عمل بهکار میآید. اما پیچیدگی تنیده در آن باعث میشود که در عمل بد استفاده شود و مورد سوءاستفاده قرار گیرد. متأسفانه چنین چیزی هم رخ داده است. بعد از جنگ جهانی دوم این نظریه به همین علت مورد نقدهای جدی قرار گرفت؛ زیرا در دوران جنگ به استناد آن جنایتهای بسیاری توجیه شد. برای مثال آیشمن در جریان محاکمه مشهور خود برای دفاع از قتلعامهایی که کرده بود بارها به اخلاق وظیفهگرایانه کانت استناد میکرد. لذا از این جهت نیز باید نظریه کانت را با دقت مطالعه کرد و درست فهمید.
کانت کتاب کوچک بنیادگذاری مابعدالطبیعه اخلاق را چهار سال بعد از انتشار عقل محض منتشر کرد. مباحث این یک هم در ادامه مطالب آن دیگری است و هم به نوعی بر آن ابتنا دارد. این ابتنا بدین صورت است که پشتوانه نظریه اخلاقی کانت متافیزیکی است که در آنجا پایهگذاری شده است. حال اگر آن متافیزیک زیر سوال برود، نظریه اخلاقی کانت نیز متزلزل میشود. در واقع نیز چنین چیزی رخ داد. متافیزیک پیشنهادی کانت با ایرادات و اعتراضهای زیادی روبهرو بوده و هست. آیا بر این اساس باید به همان صورت هم از نظریه اخلاقی کانت دست شست؟ این مسئله چالش سختی برای طرفداران اخلاق کانتی است. پل گایر در ضمن شرح کتاب به این مسئله اساسی میپردازد که آیا بدون در نظر گرفتن متافیزیک کانت، میتوان اخلاق کانتی را نگه داشت یا خیر؟ طبیعتا پل گایر، فیلسوف 71 ساله آمریکایی، بهتر از هر کسی صلاحیت این را دارد که به این پرسش پاسخ دهد؛ زیرا این کانتشناس بزرگ و برجسته مترجم برخی از مهمترین آثار کانت از جمله نقد عقل محض است. ترجمه او اینک بهترین ترجمه انگلیسی از اصل آلمانی بهشمار میآید و به عنوان ترجمه مرجع محوریت پیدا کرده است.
از دیگر نکات کلیدی این کتاب آن است که گایر نشان میدهد نظریه اخلاقی کانت از مؤلفههایی ترکیب شده که به خودی خود ارزش مستقلی دارند. در میان آنها "خودآیینی" اراده از همه بارزتر است. این مفهوم مهم امروزه حتی به قلمرو روانشناسی نیز وارد شده و باعث ایجاد نظریات نوینی شده است. نویسنده در ضمن تذکر محوریت آن، ارزش نظریه اخلاقی کانت را مبتنی بر پذیرش آن میداند. یعنی اگر کسی ارزش والای آن را تصدیق کرد و آن را به عنوان والاترین غایت پذیرفت، اخلاق کانت را خواهد پسندید. در غیر این صورت، در پی گزینههای دیگری خواهد رفت.
رویهمرفته، پل گایر راهنمای بسیار خوب و روشنگری نوشته است. نقاط مبهم و نکات مجمل را بهخوبی توضیح میدهد. همچنین هر جا لازم باشد به دیگر مطالب میپردازد؛ مطالبی که در فلسفه کانت برای فهم اخلاق کانتی ضرورت دارد. از نقد هم هیچ ابایی ندارد و در موارد متعددی کانت را نقد میکند. از نقدهای دیگران هم غافل نیست. البته اگر نقدهای آنان را درست نداند، پاسخ میدهد و از کانت دفاع میکند. بهطور کلی بیدلیل جانب کانت را نمیگیرد. انتقادها قابل توجه است و علاوه بر اینکه در سراسر متن پخش شدهاند، بخش جداگانهای در هر فصل به آنها اختصاص یافته که دیدگاه کانت را در آن فصل خاص ارزیابی میکند. بنابراین این کتاب یک خوانش انتقادی از اخلاق کانتی نیز هست.
با همه این اوصاف چه لزومی دارد کسی کتاب بنیادگذاری مابعدالطبیعه اخلاق را بخواند تا برای مطالعه آن نیاز به راهنمای خواندن داشته باشد؟ در پاسخ میتوان دلایل دانشگاهی و مطالب تخصصی در زمینه فلسفه کنار هم چید و از قضا این دلایل کم هم نیستند. ولی من ترجیح میدهم دلیل متفاوتی را نقل کنم. برنارد ویلیامز (1929-2003)، فیلسوف اخلاق انگلیسی، در یکی از آثارش بر فیلسوفان خرده گرفته و نوشته که آثار ممتاز در زمینه فلسفه اخلاق که برای زندگی مفید باشند از تعداد انگشتان یک دست بیشتر نیستند. بعدها از او پرسیدند دقیقا چند کتاب را مدنظر دارد و آنها کدامند؟ پاسخ داد دقیقا پنجتا. یکی از آن پنج مورد همین کتاب کانت بود. علاوه بر این کانت درسگفتارهای متعددی در زمینه مسائل عملی اخلاق ایراد کرده که برخی از آنها به فارسی ترجمه شده است. فهم درست و کامل آنها نیز در گرو فهم دقیق مباحث همین کتاب است. خلاصه آنکه این کتاب کلید ورود به ساحتی از اخلاق فلسفی است که میتواند زندگی خردمندانهای برای انسان فراهم سازد.
*دکترای فلسفه