«تلنگر»
(تصمیماتی بهتر در خصوص سلامت، دارایی و شادمانی)
نویسندگان: ریچارد اچ. ثیلر و کاس آر. سانستاین
مترجم: مرتضی رستمی
ناشر: علمی و فرهنگی، چاپ اول 1397
426 صفحه، 20000 تومان
****
آیا حاضرید یک کتاب خیلی خیلی خوب را به نصف قیمت بخرید؟ اگر جوابتان مثبت است، فوری این کتاب را تهیه کنید!
با این وضعیت فجیع قیمت کاغذ و کتاب، باید آثار انتشارات علمی و فرهنگی را غنیمت شمرد. در وضعیتی که تهیه کتابها برای اهل مطالعه روزبهروز دشوارتر میشود، یک کتابخوان با خیال راحت میتواند کتابهای این انتشارات را بخرد؛ زیرا با احتساب قیمت کاغذ در این ایام، کتابهای این نشر کهنه و کارکشته تقریبا نصف قیمت دیگر ناشران است. به عبارت دیگر این کتابها با پنجاه درصد تخفیف فروخته میشوند! نمونه یک ناشر دولتی خوب. البته این بدین معنا نیست که فقط بهخاطر هزینه باید به سراغ این انتشارات رفت، بلکه خود کتابها نیز آثاری فاخر و پرمایه هستند. نمونهاش همین "تلنگر" است. این کتاب ممتاز از هر جهت ارزش خرید و خواندن را دارد. شک نکنید!
بخشی عظیم و نظرگیر از بازار نشر ایران به کتابهای شادی و موفقیت و ثروت و بوس و پول و لبخند اختصاص دارد. اما هر چقدر که عامه مردم به این نوع کتابها اقبال زیادی نشان دهند، خردهگیری اهل نظر – فیلسوفان و روانشناسان و جامعهشناسان – بیشتر میشود. در برخی موارد این خردهگیری به حد نفی و نفرت و تهوع میرسد. اما من برخلاف آن اهل نظر، اینگونه کتابها را نفی نمیکنم. برعکس، به گمانم مفید هستند و – از شما چه پنهان – آنها را خوانده و میخوانم. به هر حال خواندن آنها از کتاب نخواندن که بهتر است. اما باید در نظر داشت که آن کتابها خالی از ایراد نیستند و برای استفادهی درست باید حسابی غربال شوند؛ چراکه سه اشکال عمده در آنها وجود دارد: 1- ناظر به فرهنگ جامعه غربی، بهویژه آمریکا، هستند که تفاوتهای ماهوی و بنیادی با فرهنگ کشور ما دارد؛ 2- مباحثشان بهگونهای ارائه میشود که گویی اصول و قواعدشان ثابت، مطلق و خدشهناپذیر است؛ 3- خوانندگان آنها را "غیرانتقادی" میخوانند و لذا در برابر آنها کاملا منفعل هستند. از همین جا میتوان به ارزش این کتاب پی برد. "تلنگر" هم مزایای آن کتابها را در بالاترین سطح دارد و هم از آن آسیبهای سهگانه مبراست. البته اشتباه است اگر کسی این کتاب را در ردیف آن آثار قرار دهد. تلنگر در رده کتابهای علمی، پژوهشی، مستند و معتبر است. نویسندهاش بهخاطر نظریهای که در این کتاب مطرح کرده دو سال پیش برنده جایزه نوبل اقتصاد شد؛ ریچارد اچ. ثیلر. چهره او را روی تصویر کتاب میتوان دید با نگاه و غبغبی کاملا مناسب برای آن جایزه و جایگاه.
این کتاب درباره تصمیمگیری است؛ سرشت آن، چگونگی و سازوکارهایش. مبنای همه اینها نیز رد نظریه "انسان اقتصادی" است؛ نظریهای که میگوید انسان موجود کاملا عقلانی، هوشمند، آگاه و محاسبهگری است که در تصمیمهای خود مثل کامپیوتر پیشرفته عمل میکند. کسانی که با مباحث جدید علوم انسانی و بهویژه اقتصاد آشنا هستند، میتوانند حدس بزنند که این اثر مربوط به حوزه جالب "اقتصاد رفتاری" است که در چند سال گذشته توجه بسیاری را برانگیخته. نویسندگان هم که از بزرگان این حوزه هستند، آن باور رایج اقتصادی را رد میکنند و میگویند انسانها همیشه درست، دقیق، کامل و همهجانبه نمیاندیشند و در هر شرایطی بهترین گزینهها را انتخاب نمیکنند و چه بسا گاهی به ضرر خود نیز تصمیم میگیرند. حال با توجه به این وضعیت غیرآرمانی، مسئله این است که چگونه برای خودمان تصمیم بگیریم و چگونه به دیگران کمک کنیم تصمیمات بهتری بگیرند؛ تصمیماتی خوب و خلاقانه. ایده اصلی کتاب این است که ما میتوانیم با یک تلنگر کوچک به خودمان و دیگران کمک کنیم تصمیمات خیلی بهتری بگیرند بدون اینکه آزادی انتخاب آنها را بگیریم. به عبارت دیگر این کتاب راهنمای کسانی است که نویسندگان آنها را "معمار انتخاب" مینامند.
معمار انتخاب کسی است که مسئولیت سازماندهی شرایطی را دارد که افراد در آن شرایط دست به انتخاب میزنند. با این تعریف کلی تقریبا همه انسانها برای عدهای معمار انتخاب هستند. والدین برای فرزندان، مدیر یک ساختمان برای ساکنان، معلمان برای شاگردان، مدیران برای کارمندان، رهبران برای شهروندان، دوستان برای یکدیگر و... . یک معمار انتخاب باور دارد که تصمیمات بهتری وجود دارد و افراد به دلایل گوناگون آنها را انتخاب نمیکنند. معمار انتخاب آنان را وادار به گزینش آنها نمیکند، بلکه با ترفندهایی کمکشان میکند که خودشان آن تصمیمات بهتر را اتخاذ کنند. دوراهی اجبار و رها کردن غلط است و میان این دو حد افراط و تفریط گزینههای بسیاری وجود دارد. یعنی اینطور نیست که والدین یا باید فرزندان خود را وادار به کار خاصی کنند یا اصلا کاری به کار آنها نداشته باشند. حرف ثیلر این است که در این موقعیت و موارد مشابه میتوان بدون وارد کردن هر گونه اجباری به افراد کمک کرد گزینههای بهتر را انتخاب کنند. اما یک شخص چگونه میتواند دست به چنین کاری بزند؟ پاسخ: فقط با یک تلنگر. تلنگر چیست؟ تلنگر هر عاملی است که به طرز معناداری رفتار انسانها را تغییر دهد اما به هیچ وجه آنها را ملزم و مجبور نمیکند. برای مثال ما میتوانیم تنها با جابجا کردن کردن جای گزینهها در یک فهرست، انتخاب افراد را تغییر دهیم. اصلا اگر خوب دقت کنیم، متوجه نکته مهم و ظریفی میشویم و آن نکته این است که طرح بیاثر و خنثی وجود ندارد و ما هر کاری که بکنیم به هر حال بر انتخاب دیگران اثر میگذارد. حال که اینگونه است پس چه بهتر که دخالتهای ما تأثیر نیکی داشته باشد.
این کتاب یک مقدمه و پنج بخش دارد. در مقدمه مباحث مقدماتی و در بخش اول اصول و کلیات توضیح داده میشود. از بخش دوم تا چهارم به ترتیب مسائل مربوط به پول، سلامتی و آزادی طبق آن اصول و کلیات بررسی میشوند. مشکلات مربوط به مدرسه، آموزش و پرورش و ازدواج در بخش اخیر به بحث گذاشته شدهاند. موضوع و عنوان بخش پنجم "توضیحات تکمیلی و مخالفتها" است. علاوه بر ذکر "یک دوجین تلنگر" جدید، در فصل کاملی ایرادات و اشکالاتی پاسخ داده میشوند که درباره نظریات کتاب طرح شدهاند. البته شاید همگان مایل نباشند این کتاب را بخوانند. همه آنها که مایلاند هم شاید زمان یا توان مطالعه آن را پیدا نکنند. من که آن را چندبار خوانده و بررسی کردهام برای همگان یک پیشنهاد شخصی دارم: اگر نمیتوانید همه کتاب را از ابتدا تا انتها بخوانید، دستکم مقدمه و بخش اول را به دقت و با حوصله مطالعه کنید. این دو بخش رویهمرفته 150 صفحه بیشتر نیست.
در همه بخشها، همه مباحث همراه با مثالهای واقعی است و علاوه بر این، نتیجه همه مطالب پیشنهادهای عملی برای بهبود زندگی است. همچنین به جزئیات جالبی اشاره میشود که در زندگی تأثیر قابل توجهی دارند. چراکه جزئیات کوچک و بیاهمیت میتوانند تأثیر زیادی بر رفتار افراد داشته باشند. به همین دلیل باید بپذیریم که همه چیز در مقیاسی بزرگتر مهم است. به دیگر سخن، تلنگر کوچک اثرات بزرگی دارد.
البته تلنگر زدن به افراد خیلی هم چیز غریبی نیست و در خیلی از موقعیتها ناآگاهانه و بدون شناخت همهجانبه مورد استفاده قرار میگیرد. متأسفانه این امر بیشتر توسط حقهبازان بهکار میرود که با استفاده از تلنگرهای بد مردم را سرکیسه میکنند. نویسندگان به این تلنگرهای بد هم اشاره میکنند. اساسا یکی از کارهایی که نویسندگان انجام دادهاند این است که انواع خطاهای شناختی را به ما گوشزد میکنند؛ خطاهایی که در زندگی روزمره بهطور مرتب مرتکب میشویم و از تأثیر آنها بر انتخابهای خود غافلیم. بهطور کلی آموختن سازوکارهای تلنگر هم از فریبخوردگی جلوگیری میکند و هم چگونگی بهرهبرداری مثبت را نشان میدهد.
آنچه که در این کتاب گفته میشود در همه عرصههای زندگی و در همه سطوح مفید است؛ زندگی فردی، حیات اجتماعی و حتی سیاستهای کلان دولتی. افراد در زندگی شخصی، شرکتها و نهادها و مؤسسات دولتی برای کارکنان خود، مسئولین دولتی برای کل کشور میتوانند از تلنگرهای مناسب برای کمک به اتخاذ تصمیمهای خوب و ساختن زندگی بهتر بهره گیرند.
نتیجه عملی این همه سخن آن است که فرهیختگان و اهل فرهنگ میتوانند با خیالی راحت و در روز روشن این کتاب را بگیرند و بخوانند بدون اینکه نگران باشند دیگران آن را در دستهایشان ببینند.
*دکترای فلسفه