نگاهی به مرگ محمد مرسی

مجتبی اسمعیل زاده،   3980328143 ۶۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۶ تکراری یا غیرقابل انتشار
نگاهی به مرگ محمد مرسی

دکتر محمد مرسی اولین رئیس جمهور منتخب مردم مصر دوشنبه در حین برگزاری جلسه محاکمه اش درگذشت. 

پس از بیداری اسلامی و پیروزی انقلاب مردمی مصر، محمد مرسی و سایر همراهانش در اخوان المسلمین قدرت را در دست گرفتند، اما در بحران‌های پسا انقلاب، توسط کودتای ارتش برکنار شدند. علت برکناری دولت مرسی را نمی‌توان ناکامی در سامان بخشی به اوضاع اقتصادی جامعه مصر دانست، بلکه تاخیر و تردید در قوانین جدید بود که به کودتایی موفق علیه وی منجر شد؛ زیرا دولت جدید هم باید احکام اسلامی را در نگارش قوانین جدید جای می‌دادند و هم حقی برای سکولارها قائل می شدند.

اما اگر بخواهیم این ناکامی را در بعد شخصیتی مرسی جستجو کنیم، او را با اینکه سعی می‌کرد شخصیت مذهبی خود را برای اسلام خواهان و شخصیت ضد افراط خود را برای سکولارها حفظ کند، فردی منفعل خواهیم یافت.

در این میان ارتش مصر که با ادعای الهام بخشی جهان عرب و همسایگی با رژیم صهیونیستی اینگونه القا کرده بود که مصریان بقا و سلامت خود را در مقابل بیگانگان مدیون آنها هستند، برای خود سهمی قائل بودند که همین امر باعث شد تا برای مشروعیت ارتش نیز جایی در دولت در نظر گرفته شود.

بدیهی است مهم‌ترین ضعف مرسی نظام سازی بود که نتوانست ارتباطی میان دولت اسلام گرایانه(اخوانی)، ارتش و تفکر سکولار موجود در جامعه پیدا کند. بنابراین محمد مرسی سعی کرد با قرار دادن ژنرال عبدالفتاح السیسی به عنوان فرمانده ارتش، هم رابطه خوبی را که بعد از قرار داد کمپ دیوید شکل گرفته بود حفظ کند و هم نارضایتی افراد سکولار در جامعه را آرام کند تا بتواند از فشارها بر دولت اخوانی بکاهد، اما با این‌حال سرنوشت تراژیک اولین رئیس جمهور قانونی مصر آنجایی رقم خورد که هم اعتماد به غرب به اختلاف افکنی داخلی منجر شد و هم کودتا علیه وی توسط کسی صورت گرفت که بعنوان فرمانده ارتش منصوب گردیده بود.

از طرفی دیگر چون جنبش اخوان المسلمین علاوه بر پذیرش قرردادهای حکومت‌های سادات و مبارک، نخستین سفیر خود را همراه با نامه‌ای محبت آمیز به تلاویو فرستاد، شکست معنوی را نیز در میان حامیان مذهبی دولت در پی داشت.

از این روی با اطمینان باید گفت که چنین دولتی دیگر نمی‌تواند روی پای خود بایستد. کشوری آشفته از لحاظ اقتصادی و اجتماعی که رئیس جمهورش در اذهان عمومی که به دنبال ارتباط خوب با غرب و همپیمانان عرب زبانش در خلیج فارس شده بود.

در پایان باید به این نکته تاکید کرد که نباید شکست انقلاب مصر را به شکست بیداری اسلامی تعمیم داد؛ زیرا اولین موج این بیداری با عنوان انقلاب اسلامی در دهه پنجم خود قرار دارد و با اقتدار مسیر خود را در عرصه بین‌المللی طی می‌کند.

پرواضح است که نقطه تاریک انقلاب مصر که به کودتا و مرگ غم انگیز مرسی در دادگاه ختم شد، عدم استقلال و عدم اعتماد به آموزه‌های دینی بود که اگر امام خمینی نیز مانند او رفتار می‌کرد امروز نامی از انقلاب و جمهوری اسلامی در جهان بر زبان کسی نمی آمد.