برخلاف اظهارات سید عباس عراقچی، معاون وزارت امور خارجه، حضور برادران افغانستانی نهتنها به ضرر اقتصاد کشور در برهه کنونی نبوده، بلکه خروج ایشان از کشور موجب ایجاد رکود و نیز افزایش تورم در بخشهایی از اقتصاد ایران میگردد.
این نوشتار به دنبال است تا به تبیین چرایی این ادعا بپردازد؛
۱- درست است که مهاجران افغانستانی در حال حاضر بیش از ۲.۵ میلیون فرصت شغلی (بنابر نقل آقای عراقچی) در کشور را در اختیاردارند اما این تحلیل که بازگشت ایشان موجب افزایش فرصتهای شغلی برای بیکاران موجود کشور گردد، غیرواقعی هست، چراکه بخش اعظم مهاجران افغانستانی در حوزه خدمات شهری و نیز شغلهای پاییندستی صنعت ساختمان و عمران کشور مشغول هستند و این ردههای شغلی با شرایط و ویژگیهای نیروی جویای کار ایران تناسبی ندارد.
۳۸درصد بیکاران کشور را فارغالتحصیلان دانشگاههای کشور تشکیل میدهند و سایر آنها نیز اغلب دارای تحصیلات دیپلم میباشند ضمن آنکه یکی از دلایل بیکاری جوانان بخصوص فارغالتحصیلان کشور، انتظارات شغلی آنها و عدم تمایلشان برای هرگونه شغلی است. بنابراین یک بررسی ساده آمار و شرایط بیکاران موجود و نیز ردههای شغلی مهاجران افغانستان، حاکی از ناصواب بودن این تحلیل است و خروج افغانستانیها بههیچعنوان در افزایش فرصتهای شغلی برای قشر بیکار موجود کشور تأثیری ندارد.
۲- این احتمال وجود دارد که در صورت خروج مهاجرین، به سبب اینکه بخش قابلتوجهی از شغل این عزیزان در شهرهای بزرگ است، به جهت جذابیتهای شهری، موجب مهاجرت کشاورزان و روستائیان به شهرها جهت تصاحب فرصتهای شغلی پیشآمده گردد و این امر مهاجرت روستاییان و حاشیهنشینی شهرها را افزایش میدهد.
۳- نیروی کار افغانستانی به جهت ویژگیهای روحی و بدنی و نیز شرایط زندگی در ایران، ضمن آنکه افرادی بسیار سختکوش و اهل کار هستند، به نسبت ایرانیها، دستمزدهای پائین تری طلب مینمایند. انعطاف در برابر سختی کار، روحیه سختکوشی و تلاش بالا، خستگیناپذیری و قدرت بدنی، امانتداری در برابر کارفرما، رعایت اصول اخلاقی و رفتاری کار و بالاخره دستمزد پائین و برخورداری از یک زندگی ساده و کمهزینه، موجب شده تا امروز بخصوص در شهرهای بزرگ، اکثر کارگران حوزه ساختمان و عمران، خدمات و نظافت شهری بر عهده این عزیزان باشد.
خروج این مهاجرین، موجب کمبود نیروی کار برای این مشاغل شده و عملاً هزینههای نیروی کار و تولید بخصوص در صنعت ساختمان و امور عمرانی، بهشدت افزایش مییابد. این امر موجب رکود نسبی ساختوساز از سویی و تورم صنعت ساختمان و امور عمرانی خواهد گردید و این امر در شرایط فعلی اقتصاد کشور و جایگاه صنعت ساختمان بهعنوان یک صنعت پیشرو، بههیچعنوان به صلاح اقتصاد کشور نیست.
۴- برخی صنایع ایران که تولیدات آنها قابلیت رقابتی داشته و به جهت کیفیت و قیمت پایین، از اولویتهای صادراتی کشور محسوب میگردند در اختیار نیروی کار افغانستانیهاست. ازجمله در تهران، بخش قابلتوجهی از کارگاههای صنعت تولید کیف و کفش در اختیار کارگران افغانستانی است. علت رقابتی بودن صنعت کیف و کفش ایران، بخشی به جهت قیمت پائین آن است و بخشی به جهت کیفیت نیروی کار. خروج برادران افغانستانی از ایران، به دلایلی که در بالا ذکر شد، هزینههای تولید را افزایش و رقابتی بودن این صنایع را از بین برده و صادرات را قطعاً کاهش خواهد داد.
۵- حضور خانوادههای افغانستانی در ایران، موجب رفتوآمد خانوادههای افغانستانی بین ایران و افغانستان گردیده است. سالانه میلیونها افغانستانی به جهت دیدوبازدید اقوام خود به ایران سفر میکنند که این امر فواید اقتصادی و ارزآوری قابلتوجهی برای ایران دارد.
۶- حضور دانشجویان خارجی و بورسیه نمودن آنها یکی از شاخصهای سنجش نظام آموزش عالی یک کشور است و در بسیاری از کشورها، حضور دانشجویان خارجی یک فرصت است نه تهدید. هرچند بورسیه دانشجویان خارجی هزینههایی را برای کشور به بار میآورد اما در تحلیلی داده - ستاده، آوردههای اقتصادی و اجتماعی آن بهمراتب بیشتر است. تهدید و هزینه دانستن دانشجویان خارجی، با هیچ منطق علمی سازگار نیست. حال اگر وزارت علوم در استفاده از این ظرفیتها ناتوان است، امر دیگری است که باید راهحل آن را در جای دیگری جست.
۷- صادرات به کشور افغانستان طی سال گذشته به رقم حدود ۳ میلیارد دلار رسید که از ۸۸ گمرک و منطقه اقتصادی صورت پذیرفته است. این در حالی است که این رقم تا چندین برابر قابلافزایش است. برخورد سلبی با حضور مهاجران و ایجاد فضای تنش بین ملت دو کشور، قطعاً در کاهش این میزان صادرات تأثیر خواهد داشت و این خلاف سیاستهای اقتصاد مقاومتی و همسو با اهداف کاهش منابع ارزی کشور خواهد بود.
۸- و نکته آخر اینکه، سرمایه اجتماعی بین کشورهای همسایه در اقتصاد بینالملل، نقش بسزایی در شاخصهای اقتصادی کشورها دارد. همین سرمایه و اعتماد اجتماعی موجب تعامل و همکاری ملتها و دولتها در بحرانهای مختلف میگردد.
درمجموع حضور مهاجرین افغانستانی موجب کاهش هزینه نیروی کار، رونق تولید، رقابتپذیری کالای ایرانی، افزایش توریست، امکان افزایش صادرات غیرنفتی و نهایتاً ارتقاء سرمایه اجتماعی فیمابین ملتها میگردد.