کربلای ۴ همچنان ادامه دارد

احسان تقدسی،   3971009024 ۵۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۱ تکراری یا غیرقابل انتشار
کربلای ۴ همچنان ادامه دارد

«کربلای چهار» اسم رمزی است برای یادآوری اینکه هرجا اطلاعات میدانی، شواهد و استدلال ها نادیده گرفته می شوند، شکست در انتظار ماست. کابوس کربلای چهار مارا رها نمی کند. گویا دی ماه هر سال قرار است پرونده کربلای چهار از قفسه های آرشیو بیرون کشیده شود و بازخوانی شود. هر سال هم ناگفته های جدیدی از آن فاش می شود.  

حالا که همه از لورفتن یا نرفتن، تدبیر یا سوءتدبیر فرماندهان کربلای چهار سخن می گویند، گفتن از اینکه در ۵ دی ۱۳۶۵ چه شد جز حرف های تکراری چیزی نیست. مباحث تاریخی و خواندن کتب و اسناد صرفًاً برای پی بردن به دلایل آنچه در یک ساعت و روز مشخص اتفاق افتاده نیست. آنچه تاریخ را لذت بخش تر می کند کنکاش در این رابطه است که آیا از تاریخ عبرت گرفته شده یا خیر. آیا تاریخ سبب شده ما اشتباهی را تکرار نکنیم یا خیر. با این تعریف آیا کربلای چهار سبب شد تا ما از آن تجربه بزرگ که قیمت آن خون چندهزار جوان بوده عبرت بگیریم یا همچنان در تاریخ مانده‌ایم؟

صدام امروز نیست. از حزب بعث عراق و ژنرال ماهر عبدالرشید افسانه ای عراق هم خبری نیست. چه اصراری هست در همان روزهای کربلای چهار بمانیم و به درس های آن بی تفاوت باشیم؟ لااقل در چند روز گذشته که محسن رضایی فرمانده وقت سپاه روایت جدیدی از عملیات کربلای چهار را بیان کرده موج گسترده ای از اظهارنظرها و بعضاً تسویه حساب های سیاسی به راه افتاده که همگی بلااستثناء در ۳۲ سال پیش مانده و قدمی به جلو نیامده اند.

براساس آنچه بسیاری از فرماندهان وقت نظامی درگیر عملیات گفته اند، کربلای چهار بر اساس شواهد میدانی و گزارش های واحدهای مختلف اطلاعات و عملیات سپاه و ارتش، از پیش از عملیات لو رفته بود. آنهایی که در روایت خود قائل به لو نرفتن کربلای چهار هستند در اقلیتند و جز چندفرمانده، بقیه همه از هشدارهای خود به فرماندهان وقت سپاه درباره ممکن نبودن عملیات سخن گفته اند.

بر این اساس کربلای چهار نماد بی توجهی به شواهد و استدلال ها در میدان تصمیم گیری است. هرجا به مبانی علمی و نظرکارشناسی بی توجه باشیم همانجا کمینگاه کربلای چهار ماست و چه باید گفت که وقت گذر از کربلای چهار سال ۱۳۶۵ گذشته و باید به ده‌ها کربلای چهاری که بعد از آن اتفاق افتاد، پرداخت. هزینه کربلای چهار ۱۳۶۵ یکجا و با خون چندهزار شهید پرداخت شد اما هزینه بی توجهی به نظرکارشناسی و یکه تازی نومدیران و سوءمدیریت ها سال هاست ادامه دارد و نسل بعد از ما هم تاوان همین ها را می دهد.

قرار نیست در وقایع تاریخی بمانیم. برخی هنوز به هنگام طرح نام ترکمانچای و گلستان به دنبال آه و نفرین ملوک ها و خان ها هستند و غافلند از شرایطی که کشور در آن برهه تاریخی در آن گرفتار شد و در نهایت ترکمانچای یا گلستان به ما تحمیل شد. تاریخ یعنی آنکه عبرت بگیریم و نگذاریم روزگار دیگری ترکمانچای یا گلستان شاید به نام برجام یا هرچیز دیگری دندان های قدرت ایران را یکی یکی بکشند.

دنبال کربلای چهار اگر می‌گردیم به وضعیت اقتصادی کشور نگاهی کنیم. مگر رمز شکست کربلای چهار سوءمدیریت یا نادیده گرفتن هشدارهای کارشناسان و تحلیلگران نیست؟ مگر همین حالا کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی نسبت به آینده اقتصادی کشور هشدار نمی‌دهند؟ مگر ترکمانچای و گلستان جز پس از وادادگی مسئولان وقت کشور در برابر بیگانه، اختلاف بین مدیران وقت و پذیرش ذلت و تحقیر به کشور تحمیل شد؟

کربلای چهار فصل مهمی در تاریخ دفاع مقدس و پس از انقلاب است. خواندن جزئیات و روایات مختلف از آن اتفاق مبارکی است و باید به درستی و با پژوهش و تحقیق و به دور از تعصبات جناحی به آن پرداخت. هرواقعه تاریخی در یک بستر زمانی و مکانی و فقط یک بار اتفاق می افتد اما در تاریخ می توان رگه های مشابهی از وقایع دید که فقط عبرت گیرندگان از تاریخ آنها را درمی یابند و مانع از تکرار بی خردی ها می شوند.