انتخابات استانی و یک حقیقت مغفول مانده/ انتخاب شهرداران و فرمانداران با رای مردم

دکتر حسین درودیان،   3970904067 ۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار
انتخابات استانی و یک حقیقت مغفول مانده/ انتخاب شهرداران و فرمانداران با رای مردم

ایده همیشه زنده استانی‌شدن انتخابات مجلس ریشه در یک واقعیت دارد: تمرکز زیاد نمایندگان بر مسائل حوزه انتخابی و انحراف توجه آنها از موضوعات ملی. این واقعیت که نمایندگان مجلس در ایران بیشترین توجه خود را صرف مسائل حوزه انتخابی می‌کنند، از این حقیقت برخاسته که آنها با رای مستقیم مردم محلی انتخاب شده و برای انتخاب مجدد هم به آن نیاز دارند.

در حقیقت در پس این کژکارکردی و انحراف از مسائل ملی، یک حقیقت قابل توجه نهفته است و آن قدرت «رای مستقیم» و «فشار افکار عمومی» در واداشتن مقامات به تلاش حداکثری برای جلب رضایت مردم است.

از این حیث مشکل اصلی در ساختار سیاسی کشور، معطوف شدن مکانیزم کارآمد آرای مستقیم به افرادی است که اساساً شان اجرایی ندارند، یعنی نمایندگان مجلس. امروز اگر از مردم بسیاری از شهرهای کوچک بپرسید فرماندار یا شهردار شما کیست، اغلب آنها پاسخ را نمی‌دانند اما همه آنها نماینده خود در مجلس را به‌خوبی می‌شناسند. دلیلش هم واضح است، چون نماینده را با رای مستقیم برگزیده‌اند.

این باعث می‌شود هم مردم برآوری مطالبات محلی خود را از نماینده انتظار داشته باشند، هم نماینده منتخب با رای مستقیم به تکاپوی اجابت خواسته‌های محلی بیفتد. قراردادن مکانیزم رای مستقیم و فشار افکار عمومی بر یک مقام غیراجرایی طبیعتاً موجب تلاش وی برای تاثیرگذاری بر امور اجرایی خواهد شد که البته شده است. پس این وضعیت دو آسیب ایجاد کرده: هم افق دید نمایندگان را از سطح ملی به محلی فروکاسته، هم نمایندگان را از مسئولیت‌های تقنینی-نظارتی منحرف و وادار به مداخله در امور اجرایی کرده است.

با این حساب استانی‌شدن انتخاب نمایندگان تصمیمی معقول به نظر می‌رسد. اما از آن سو لازم است مکانیزم برنده رای مستقیم و فشار افکار عمومی حفظ شده و در جای مناسب از آن بهره‌برداری شود. باید جایی را تعبیه کرد که مردم بتوانند با اهرم رای، مقامات را وادار به توجه به خواسته‌هایشان کنند.

در این میان مشکل اصلی نه امکان انتخاب منتخبان با رای مستقیم توسط مردم در تمامی شهرها حتی شهرهای کوچک، بلکه قراردادن این مکانیزم روی افرادی است (نمایندگان مجلس) که اساساً مسئولیت‌های اصلی آنها غیراجرایی و ملی است.

بهترین گزینه در این میان، عبارت است از استانی شدن انتخابات مجلس و از آن سو فراهم‌کردن امکان انتخاب شهردار یا فرماندار با رای مستقیم مردم. در این وضعیت هم نمایندگان بر شئون نظارتی-قانونی‌گذاری متمرکز شده و از مسائل مربوط به شهر و روستا و محله فارغ خواهند شد، هم فشار افکار عمومی مردم روی سر مقاماتی آوار خواهد شد که رسالت و فلسفه وجودی آنها رسیدگی به جزئیات اجرایی زندگی شهری مردم است.

بی‌دلیل نیست که در اغلب کشورهای پیشرفته، برای مثال در ایالات متحده، نمایندگان کنگره از ایالت‌ها (و نه شهرها) می‌آیند و در عین حال مقامات شهری با رای مستقیم مردم برگزیده می‌شوند. برای ایران نیز این بهترین راه ممکن است.