نگاهی به توپ جمع کن شدن پسر «توتی»

دکتر ساحل گرامی،   3970826137
نگاهی به توپ جمع کن شدن پسر «توتی»

پسر «فرانچسکو توتی» در بازی اخیر رم ایتالیا در «سری آ»، توپ جمع کن بوده است. بله، درست خواندید! عکسی از پسر اسطوره رم در حال توپ جمع کنی بازی اخیر «آ اس رم» شکار شده است. این رفتار توتی از منظر سبک فرزندپروری، قابل تامل است به خصوص که او از این اتفاق ابراز رضایت و شادمانی کرده است.

آیا «فرانچسکو توتی» را می شناسید؟ هرچند اگر فوتبالی هم نباشید، نام این اسطوره ایتالیایی به گوش تان خورده است اما قبل از خواندن ادامه مطلب باید بدانید که او برنده کفش طلای اروپا در سال 2007 است، پنج بار بازیکن سال ایتالیا شده، دو بار آقای گلی سری آ و یک قهرمانی با ایتالیا در جام جهانی 2006، گوشه ای از افتخارات زیاد اوست. همچنین توتی هم اکنون با این که از دنیای فوتبال خداحافظی کرده اما دومین گل زن برتر تاریخ سری آ است. حالا پسر همین توتی، اسطوره تیم های رم و ایتالیا در جریان پیروزی ۴-۱ آ اس رم مقابل سمپدوریا، یکی از توپ جمع کن‌های پشت دروازه بوده که لحظه خوشحالی او پس از گل پاتریک شیک به سمپدوریا، توجه ها را به خودش جلب کرده است.

فرصتی که نباید از فرزندان گرفت: شاید به نظر عجیب بیاید که پسری با موقعیت اجتماعی بالا و ثروت بسیار پدر، چنین کار معمولی را انجام دهد. شاید مطابق با استاندارد ما ایرانی ها و عبارت معروف ژن خوب، پسری با این موقعیت حتی سراغ چنین کارهایی هم نیاید ولی رسم و شیوه زندگی افراد مشهور و ثروتمند در خارج از ایران کاملا متفاوت است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید خیلی از  ثروتمندان در غرب ترجیح می دهند یک زندگی کاملا معمولی برای فرزندان خود در نظر بگیرند و بخش اعظم ثروت خود را در راه های بشر دوستانه صرف می کنند تا بدین طریق فرصت تلاش و درآمد زایی را از فرزندان شان نگیرند. شاید غیر عقلانی یا خیلی شعاری باشد ولی این قضیه از دیدگاه روان شناسی کاملا تایید شده است.

تلاش برای کسب ثروت توسط بچه پولدارها مایه خجالت نیست: انسانی را در نظر بگیرید که همیشه تمامی امکانات در اختیارش است. همیشه از دید بالا به دیگر انسان ها نگریسته و هرگز درد انسان های به اصطلاح معمولی را درک نکرده است. این انسان چگونه می تواند فرد دلسوزی برای جامعه اش باشد؟ در حقیقت با چنین راه و شیوه ای نه تنها خود فرد را بلکه جامعه را از داشتن فردی مفید محروم کرده ایم. با پیش بینی چنین مسائلی تعدادی از افراد ثروتمند از گفتن این که ثروت خود را در اختیار فرزندان خود قرار نمی دهند، ابایی ندارند. برای آن ها کار کردن در مشاغل سطح پایین و تلاش برای کسب ثروت نه تنها مایه خجالت نیست بلکه امتیاز محسوب می شود.

اصلاح این فرهنگ را از خودمان شروع کنیم: بیایید قضیه را از دید دیگری ببینیم. چند نفر از ما در هنگام دانشجویی کار کرده ایم؟ کارهایی نیمه وقت که فقط درآمدی در حد هزینه های روزمره داشته باشد؟ اگر صادقانه پاسخ دهیم بیشتر ما ترجیح می دادیم تنها شغل شریف دانشجو بودن را داشته باشیم و هزینه های تحصیل مان توسط خانواده تامین شود، در صورتی که در غرب به این شکل نیست. به محض رسیدن به سن قانونی، شخص شروع به کارهای نیمه وقت می کند و کار کردن در کافه و رستوران یا انجام کارهای پاره وقت مانند پرستاری از کودک و سالمندان خیلی طبیعی است. فرق زیادی ندارد که پدرتان کارمند، مغازه دار، فوتبالیست، بازیگر یا تاجر باشد، شما موظف به کار کردن و درآوردن خرج روزمره تان هستید. شاید مشکل ریشه ای تر از این حرف هاست. شاید ریشه در کار گریزی و تنبلی ما دارد و مسئله ژن های به اصطلاح خوب، تنها نمادی زشت از ضعف فرهنگی ماست. شاید وقت آن رسیده که اصلاح فرهنگ را از خودمان شروع و این ضعف را قبول کنیم و برای یک بار هم که شده دیگری را مقصر قلمداد نکنیم.