مساله توییت وزیر امور خارجه به مدیرعامل توییتر و نشر گسترده گزارش مستند شبکه الجزیره در مورد سازماندهی شدن هزاران منافق جریان رجوی علیه ایران در آن شبکه اجتماعی و در فضای مجازی برای آرامش زدایی از فضای روانی جامعه ایرانی و همچنین مشخص شدن دخالت حجم بالایی نیروی نظام یافته در آن شبکه ها برای به بحران کشاندن فضای ارزی و مالی کشور نشان داد که اساسا با چه وضعیت جعلی ولی چالش زا روبروییم.

بگذارید پاره ای از وضعیت رخ داده را مرور کنیم:
• جنگ هیبریدی (جنگ ترکیبی نظامی، سیاسی، اقتصادی، رسانه ای و ...) از چندسال پیش علیه ایران به جد استارت می خورد.
• حسب توانمندی ایران در حوزه نظامی، این جنگ قابلیت پیش برد نظامی ندارد مگر با افتراق و از هم گسیختگی جدی جامعه ایرانی یعنی خیزش جنگ باید از درون ایران باشد و الا حمله بیرونی به ایران با شکست مواجه می شود.
• جهت ایجاد از هم گسیختگی و متلاطم سازی و نفرت پراکنی درونی در جامعه ایرانی نیاز است تا نوع اطلاعات در اذهان ایرانی به سمت آشوب روانی مدیریت شود.
• برای تغییر نوع اطلاعات در اذهان جامعه ایرانی تکنولوژی شبکه های اجتماعی در کنار رسانه های سنتی به خوبی می تواند پیش برندگان جنگ را یاری کند.
• بدین سان دشمن بیرونی نیازمند حجم بالایی تولید کننده سازمان دهی شده در فضای مجازی است تا محتوای فارسی و یا غیر فارسی با هدف جهت دهی به فضای ایرانی تولید کند. کاربران استخدام شده و نظام یافته و ربات های شبکه های اجتماعی این تولید کنندگان اند.

و اینگونه می شود که سازمان منافقین رجوی با استعداد چند هزار نیرو در آلبانی پشت کامپیوترها و موبایل های خود برای تولید کامنت و پست های موثر بر فضای روانی جامعه ایرانی به خط می شوند. مجاهدین رجوی اما تنها ارتش فعال و سازماندهی شده مجازی علیه فضای روانی ایران نیستند. سه گروه دیگر نیز به فعالیت پرشمار بویژه در این دوسال اخیر روی آورده اند: حامیان سازماندهی شده رضا دیبا پهلوی، فارسی آموخته های وهابی ساکن عربستان، فارسی زبان ها و فارسی آموخته های ساکن در اسرائیل. (ارتش اسرائیلی در این زمینه دو دسته را شامل می شود: بهائیان و یهودی ها. خوب است بدانید الفاظ رکیکی که نسبت به مقدسات شیعه منتشر می شود غالبش کار واحد بهایی ارتش مجازی اسرائیل است.) این ارتش ها که واحدهای آزمایشی آنها از انتخابات سال 88 تحرکات خود را شروع کرده بودند به مرور و با گذر زمان ابعاد جدیدی به حوزه های تاثیرگذاری و فعالیت خود افزودند. به عنوان نمونه این مجموعه ها پس از رویت تاثیرگذاری مفاهیم انقلاب ایران بر فضای بین المللی و کشورهای دیگر فورا فاز زبان های دیگر خود را نیز آغاز کردند با تقسیم کار مشخص: جهان عرب غالبا توسط کامنتیتورها و پست گذاران سعودی و در گام بعدی اسرائیلی ها، جهان انگلیسی توسط اسرائیلی ها و وابسته های رضا پهلوی .

سازمان منافقین نیز جدا از زبان فارسی به سه زبان دیگر مطالب نفرت افزا نسبت به جامعه ایرانی و مفاهیم آن منتشر می کرده و می کنند: فرانسه، عربی و انگلیسی. حسب سابقه و تجربه چپ جریان مجاهدین خلق، رهبران آن با وجود برخی محدودیت های بین المللی تحرک بیشتری از خود نشان داده اند. حال اندکی تامل کنید، حجم فشاری که کامنت نویس ها و مجازی کاران استخدام شده در فضای مجازی فارسی به استعداد چندین هزار نفر نیرو که حداقل 3000 نفرشان از مجاهدین رجوی اند به فضای روانی ایران در داخل و یا خارج وارد می کنند چه میزان بالاست. یادمان باشد که ایرانگرایان و حامیان ایران حضورشان در فضای مجازی چند زبانِ بین المللی نسبت به لشکرکشی عظیم مجازی دشمنان تقریبا برابر با صفر است یعنی در حوزه تولید یادداشت، تولید اثر و یا کامنتینگ و ایران ستیزان زباندان انگلسی، عربی و ... به آسودگی در حال تخریب اذهان نسبت به ایران هستند با محتوایی که بشدت چهره بین المللی ایران را ویران می کند چه در حوزه تصویر جهان از فرهنگ و مردم ایران، چه در حوزه تصویر فعالان اقتصادی از اقتصاد ایران و چه در حوزه سیاست. این ذره ای است از فشاری که وزارت امور خارجه و شخص آقای ظریف هر روزه آن را مشاهده کرده و می کند.

در حوزه اقتصاد داخلی نیز لشکرهای استخدام شده کامنت گذار و منتشر کنندگان پست، از قیمت دلار و سکه تا ترساندن سرمایه گذار بیرونی و فریب توده به خروج سرمایه از کشور را مدیریت می کنند. یکباره مشاهده می کنید که حجم بالایی کامنت در توییتر و پست در اینستا منتشر می شوند واعلام می کنند که دلار از 11000 تومان به 12000 تومان و از آن به 12800 تومان رسید...قیمت قبل و بعد نیز به همین منوال. نتیجه این مطالب سازمان دهی شده این می شود که مردم و صرافی ها به خیال واقعی بودن خبر از عرضه دلار ابا می کنند و طبیعتا کمبود دلار سبب می شود قیمت بالاتر رود؛ به این می گویند "شایعه های خود محقق کننده". لشکرهای کامنت گذار و یادداشت نویس می گویند" مردم سکه هایتان را نفروشید! دربازارقرار است تا 10 میلیون بالا رود". توده فریب می خورد عرضه نمی کند و در نتیجه قیمت سکه بالا می رود. خانه و کالا و ....به همین منوال، از درون ترس تحمیلی و از بیرون گرانی تصنعی!

حال توجه کنید به اینکه آقای ظریف می گوید خبرگزاری رویترز روزانه 50 خبر دروغ علیه اقتصاد ایران منتشر می کند. و قطعا می دانید که رویترز فارسی نمی نویسد او تنها می خواهد جهان را از سرمایه گذاری در ایران بترساند و سرمایه گذاران را به بیرون کشیدن سرمایه تحریک کند. (ارتش رسانه ای جنگ هیبریدی) اگر سایت های خبری جهانی و ضد انقلاب را مشاهده کنید می بینید که بسیاری یادداشت نویسان علیه ایران سازمان دهی شده کار می کنند. کافی است تا کامنت ها را بررسی کنید. اگر خبری عربی در مثبت نمایی از ایران باشد کامنت نویس های سعودی بمبارانش می کنند. اگر آمدنیوز مطلبی بزند هزاران کامنت نویس استخدام شده تمجیدش می کنند و منتقدین مطلب را ترور شخصیتی می کنند. اگر آقای ظریف توییتی به انگلیسی بزند بمبی از کامنت گذاران و لایک کنندگان او را مورد فحاشی قرار می دهند و مخالفینش را تقویت می کنند و هزاران هزار مورد دیگر.

هم میهنان و خوانندگان اندیشه گر! کشورمان ایران در جنگ ترکیبی با محوریت جنگ اقتصادی - رسانه ای و روانی است. به زعم نگارنده این مهیب ترین جنگی است که تاریخ علیه یک کشور به خود دیده: تخریب روانی مردم توسط مردم نماهای سازمان دهی شده برای فروپاشی ملی بدون شلیک یک گلوله!

راهکار اما چیست؟
راهکار مشخص است! الگوهای بسیاری در روسیه، ترکیه، چین، ویتنام، قطر، بریتانیا و ..وجود دارند. ایرانی ها باید فضای مجازی را به عنوان مرز بشناسند و محتواسازان ملی و چند زبانِ را در آن سازماندهی کنند. و در گامی ملی تر ارتشی مجازی تشکیل دهند تا حقایق واقعی جامعه و تمدن ایرانی را به جهان عرضه کنند. لازمه آن این است که سازمان های رسمی دولتی و غیردولتی رسانه های اجتماعی را برسمیت بشناسند و بلافاصله پس از بوجود آمدن شبهه در مورد خودشان، با شفافیت پاسخ گوی آن در رسانه های اجتماعی باشند.

در پایان تکرار این خبر را نامناسب نمی دانم:
• سردار جلالی: ۶۰ درصد فارسی‌زبانان ضدانقلاب فضای مجازی در عربستان حضور دارند/ ۲۳ تیر ۱۳۹۷/ تسنیم