چگونه کارگران چینی از ما ایرانی ها یارانه گرفتند؟

امید مزارعی، گروه تعاملی الف،   3970703085
چگونه کارگران چینی از ما ایرانی ها یارانه گرفتند؟

اگر دقیق نگاه کنیم این بحران فعلی اقتصادی فقط یک دلیل دارد، آن هم افزایش نقدینگی است، آن هم به بدترین روش. یعنی بوسیله بانکداری ربوی و بدتر از آن ربه مرکب

یک وقت علت افزایش نقدینگی چیزی است که از آن بعنوان چاپ پول پر قدرت یاد می شود که که هم ممکن است سود و هم زیان برای جامعه داشته باشد، اگر بخواهیم این موضوع را دقیق باز کنیم در شرایطی است که دولت جهت هزینه عمومی خود پول ندارد و از طریق خلق پول پر قدرت البته با محاسبه و کارشناسی دقیق و همه جانبه این هزینه ها را تامین می کند و باعث تورم می شود تورم این شکلی نوعی مالیات از همه مردم گرفتن برای حل مشکلات عمومی است یا علمی تر دخالت دولت در عوض شدن توزیع ثروت در جامعه است که یک منفعت دارد اینکه دست دولت باز می شود برای ارائه نیاز های اساسی مردم و هزینه های عمومی و یک بدی دارد آن هم افزایش تورم، البته این تورم مثل مورد اخیر یک شبه اتفاق نمی افتد و اگر دولت کارشناس های خبره و دلسوز داشته باشد با محاسبات و سیاست های درست می تواند در زمان هایی با این روش از این سیاست جهت بهینه کردن سطح رفاه عمومی مردم در زمان هایی که اگر نگوییم بحران، مسئله ای وجود دارد یا نشانه هایی از بوجود آمدن مسئله بوسیله اقتصاد دانان و مشاوران متعهد و مجرب (که با توجه به وضع کنونی دولت تدبیر و امید فاقد چنین اشخاصی است) پیش بینی می شود بطریق علمی و با دقت استفاده کرد که آنچنان که در پایین می آید نقدینگی به این صورت زیاد نشده که دولت انتفاعی ببرد و از محل این درآمد به نیاز های اساسی مردم برسد.

و اما چیزی که الان اتفاق افتاده کاملا قابل پیش بینی بود و اینجانب با همین نام از سال 92 که این دولت روی کار آمد هم در این رسانه و هم جاهای دیگر این روزها را پیش بینی کرده بودم، و زمانی عمق این فاجعه را دیدم که دولت تدبیر امید جهت عوام فریبی و جلب آرا چون در دولت قبل که در آن زمان کلا بد نام شده بود و هم حتی اگر حتی یک خوبی هم داشت کلا همه سعی در برائت از آن دولت می کردند، شوک تورمی به جامعه تحمیل شده بود می خواست بر خلاف شعارش که اعتدال بود شوک رکودی به جامعه وارد کند که مخصوصا در آن زمان مهلک تر از شوک تورمی دولت قبل بود، که نتیجه اش شد واویلای امروز... (بحث تورم در دولت قبل و درست و غلط بودن سیاست های آن دولت را می توان در جای دیگر مطرح کرد و من نه کاملا مخالف همه کارهای آن دولت هستم نه می گویم همه کارهایش درست بوده بهر حال زمان آن دولت گذشته بود و دولت جدیدفقط باید بفکر برنامه ریزی کارشناسانه و دقیق و همه جانبه برای حل مشکلات در کوتاه مدت و میان مدت و دراز مدت می بود نه اینکه عوام فریبی کند و با بی تدبیری شعار تدبیر دهد.)

در این دولت که بنظر من مدیر کل بانک مرکزی حتما باید محاکمه شود تا مشخص شود چه کسانی با چه نیتی سیاست بانکداری ربوی را رواج داد و بانک ها در دادن سود و جمع آوری سپرده باهم مسابقه گذاشته بودند، این سود یا ربا بصورت مرکب باعث رفتن اقتصاد رکود و خواب عمیق شد، بدین صورت که هر کس کسب و کاری داشت یا سرمایه ای که بالاخره بصورتی در جامعه گردش می کرد و به هر حال عده ای هم از کار این کار فرما حال چه در مقیاس کوچک مثل یک مغازه عمده فروشی یا مقیاس متوسط ویا بزرگ مثل کارخانه دار به این نتیجه برسد "که چرا سرمایه خود را صرف بوجود آووردن کار کنم با این همه ریسک و درد سر کارگر و بیمه وشهرداری و دارایی و....؟) سرمایه خود را در بانک می گذارم و سود بیشتری می کنم و دردسر و ریسک هم ندارد خوب تا اینجای کار بنگاه های اقتصادی یکی یکی تعطیل شده بازار وارد رکود شد، با تعطیلی بنگاه ها کارگران بیکار شدند و نرخ تورم بدلیل رکود حاکم شده در بازار نه بصورت قابل لمس بلکه با آمار روی کاغذ پایین آمد و دولت تدبیر و امید این (بخیال خودش) دستاورد را بهمراه برجام به مردم فروخت و افتخار کرد و مردم هم فکر کردند با این دستاورد ها دیگر ایران بهشت شده است.

این کم شدن نرخ تورم روی کاغذ دو علت داشت یک اینکه دولت با سرکوب قیمت دلار قیمت همه اجناس خارجی که در سبد کالایی که دولت توسط اقلام این سبد نرخ تورم را محاسبه می کند تاثیر قابل توجهی دارد که این کار خود باعث ورشکتگی بنگاه های اقتصادی داخلی شد و کارگر ایرانی که باید تولید می کرد، تبدیل به دستفروش کالای خارجی مخصوصا چینی شد که همه ما مردم هم هر روز در خیابان می دیدیم و به روی خودمان هم نمی اوردیم و از طرفی باعث به هدر رفتن منابع ارزی مملکت شد و دولت این بینش را نداشت که این سرکوب قیمت دلار تا حدی می تواند ادامه داشته باشد و یک زمان مثل الان زورش به نگه داشتن این فنر جمع شده نخواهد رسید و این انفجار قیمت ارز روی خواهد داد بصورتی که خود دولت هم دست و پایش را گم کرد و با سیاست های یک شبه مثل دلار 4200 تومانی به التهاب دامن زد که اگر بخاطر عوام فریبی و جناح بازی این کار را نمی کرد و با سیاست ارز شناور مدیریت شده میگذاشت قیمت دلار به به تدریج به قیمت واقعی نزدیک شود منابع ارزی کشور به هدر نمی رفت و بازار به تدریج خود را به تعادل می رساند و این وضع بوجود نمی امد، در حقیقت دولت با این سیاست به کارگر خارجی یا چینی یارانه پرداخت کرد که سر کار بماند و کارگر ایرانی بیکار شود. دومین علت پایین آمدن نرخ تورم در آن زمان راکد کردن بازار مسکن بود که چند صباحی مردم خوشحال شوند ولی الان باید تاوان آن خوشحالی را چند برابر بدهند، چون در سبدی که در بالا برای محاسبه نرخ ذکر کردم، مسکن تاثیر قابل خیلی خیلی زیادی دارد پس نرخ تورم منفی بخش مسکن حسابی نرخ تورم کل را پایین می اورد و چند صباحی تورم با این سیاست ها روی کاغذ تک رقمی می شود ولی این کار باعث از بین رقتن هزاران شغل و رکود کامل اقتصاد شد.

و اما نقش بانک ها این بود که با بانکداری ربوی آن هم مرکب اندر مرکب و مسابقه افزودن سود سپرده، که باعث شد کسانیکه سرمایه ای چه اندک و چه زیاد داشتند سرمایه خود را بصورت سپرده در بانک گذاشتند و سود پول را دوباره در همان بانک های ربوی سپرده کردند و همینطور سود بر سود یک تومان اولیه سپرده گذار به چهار تومان تبدیل شد و سپرده گذار هم خوشحال که بجای کار کردن و سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال درآمد خوبی دارد و بقول معروف دست در جیب برای خودش می گردد و کار نمی کند و درآمد هم دارد و غافل از اینکه اینکار هم تا حدی می تواند ادامه پیدا کند و ممکن است در عرض یک هفته، با این چهار تومن امروزش دیگر نتواند همان کسب و کار یا دارایی یک تومانی قبلی را داشته باشد. چون این سود ها بصورت غول نقدینگی پشت سد ترک خورده بانک ها هر روز بزرگتر و ویرانگر تر می شود و زمانی که این سد با یک تلنگر بشکند این غول نقدینگی مثل سیل همه چیز را ویران می کند و می شود روزگار امروز .

در کل بنظر من عوامل دیگر مثل مشکلات خارجی، ترامپ، برجام، آقازاده ها، اختلاس و....شاید در نهایت باعث 20 درصد مشکلات امروز باشند. مشکل اصلی امروز ما سوء مدیریت است، دانشگاهایی است که مثل قارچ سبز شده اند و بجای تولید علم تبدیل به محل تفریح وقت گذرانی شده است، امید بستن به دولت تدبیر و امید که همه مسایل را به برجام گره زد.