مسئولیت ایرانیان دارای تریبون جهانی در مقابل ظلم به مردم

برزین جعفرتاش،   3970618024 ۲۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۴ تکراری یا غیرقابل انتشار
مسئولیت ایرانیان دارای تریبون جهانی در مقابل ظلم به مردم

سالهاست که امثال نتانیاهو و ترامپ با گفتن جمله بچه گول زنک "حساب مردم ایران از دولت این کشور جداست"، دقیقا دست در حساب ملت ایران کرده و انواع تحریم‌ها و تهدیدها را علیه کشورمان بکار گرفته‌اند. از حمایت از صدام حسین در جنگ علیه ایران گرفته تا حمایت مالی از گروهک‌های آدم کشی مثل مجاهدین خلق و جندالله. از تحریم فروش هواپیمای مسافربری گرفته تا تحریم شرکتهای خارجی فعّال در ایران. این اواخر هم سیستم بانکی کشور را هدف قرار دادهاند و در پی فلج کردن اقتصاد ایران از طریق قطع رابطه آن با دنیا هستند.

تصور نمی‌کنم برای پی‌بردن به بزرگی ظلمی که در حق مردم ایران روا شده، نیازی به محاسبه دقیق ضرر و زیان چهل سال تحریم باشد. فقط به فعالین اقتصادی‌ای فکر کنید که به خاطر تحریم سیستم بانکی، مجبورند تبادلات مالی خود را با بیست تا سی درصد هزینه اضافه، توسط واسطه‌ها انجام دهند.

به سرمایه‌گذاران خارجی‌ای فکر کنید که از ترس تهدیدهای آمریکا وارد کشور نشده و به این صورت فرصت انتقال فنآوری و اشتغال از جوانان ایرانی گرفته شده است.

به پول نفت ملّت ایران فکر کنید که در کشورهای خریدار نفت، بلوکه شده و امکان برگشت آن و سرمایه‌گذاری در کشور وجود ندارد و چارهای نیست بجز خرید کالاهای چینی و هندی و ... .

خدا می‌داند با این چند هزار میلیارد ضرری که تحریم‌ها به این ملّت وارد کرده، چندین هزار کارگر ایرانی می‌توانستند زندگی نسبتا بهتری داشته باشند یا چند جوان ایرانی به واسطه یافتن کار و شرایط بهتر اقتصادی امکان ازدواج و تشکیل زندگی می‌یافتند.

امروز امّا در شرایط حساسی هستیم که بحث از ضرر و زیان قابل محاسبه گذشته و داشته‌های اکثریت ملت ایران در خطر است.

این شرایط آنقدر نه تنها برای ایرانیان که کل جهان نگران کننده است که حتی اروپایی‌ها دنباله روی آمریکا، این بار به مخالفت برخواسته‌اند.

در چنین شرایطی آیا ایرانیان شناخته شده دارای تریبون جهانی، مسئولیتی در قبال سرنوشت مردم و کشور خود ندارند؟ چطور است که در این سال‌ها، آمریکا تمام توان خود را برای استفاده از ایرانیان خودفروخته در جنگ روانی علیه ملت ایران بکار گرفته، امّا ملت ایران نمی‌تواند از داشته‌های خود در عرصه بین‌المللی استفاده کند.

انتظاری از امثال دکتر عباس میلانی که هر چند سال به روسای جمهوری آمریکا نامه می‌نویسد تا با ابزار تحریم و تهدید ملت ایران را از دیکتاتوری نجات داده و حتما مانند لیبی و عراق و افغانستان برایمان دمکراسی بیاورند نیست.

انتظاری از خانم شهره آغاداشلو که گویندگی مستند ایرانیوم، ساخته جریان جنگ‌طلب آمریکا را به عهده گرفته تا زمینه تحریم و جنگ علیه ملت ایران را فراهم کند هم نیست.

انتظاری از خانم شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل که غرب را ناجی ملت ایران دانسته (لابد همانطور که ناجی لیبی و عراق و افغانستان بودند) هم نیست.

امّا از اصغرفرهادی‌ها، پیروز نادری‌ها، مجیدسمیعی‌ها، و کلهرها، و دیگر ایرانیان شناخته شده در سطح جهان که هنوز دل در گرو وطن داشته و نگران سرنوشت ملت ایران هستند، انتظار می‌رود که با درک شرایط حساس کنونی، با صرف مقداری از زمان و انرژی خود با همکاری و برنامه‌ریزی، در مقابل جنگ تمام عیاری که محور شرارت ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان علیه ایران راه انداخته‌اند، از ملت خود دفاع و بر این واقعیت تاکید کنند که حساب ملت ایران از دولتش جدا نیست، دست اندازی در جیب دولت ایران همانا دست انداختن در جیب ملّت ایران است.

شاید لازم به ذکر این نکته نباشد که حمایت از ایران در این برهه حساس، به معنی دفاع تمام و کمال از دولت و حکومت کشور نیست. دولت و حکومت در ایران بمانند بسیاری از دولت‌های کشورهای دیگر، صدها نه بلکه هزاران ضعف و نارسایی و ناکارآمدی دارد که هیچ‌کس بهتر از مردم ایران به آنها واقف نیست. ولی نبایستی گذاشت که مشکلات و ناکارآمدی‌های داخلی، باعث چشم بستن به ظلم و بی‌عدالتی استعمارگران عالم در حق کشورمان گردد.