چالش سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ

اميرحسين رحماني،   3970514102 ۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

گفتمان سياست خارجي حاكم بر دولت ترامپ تركيبي از دو خرده گفتمان انزوايي گرايي مبتني بر سیاست اول آمريكا كه صرفاً به نفع و سود مادي توجه دارد و گفتمان نومحافظه كاراني مانند جان بولتون و رودي جولياني استوار است كه تاكيد بر گسترش جهاني ارزش هاي ايالات متحده دارد.

چالش سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ

اين تركيب متضاد موجب شده بسياري از متحدان سنتي واشنگتن نيز از رفتار آمريكا دچار سرگيجه و ابهام شوند. به همين دليل است كه در واكنش به اين سياست ها، اخيراً بحث احياي اتحاديه اروپا به لحاظ اقتصادي و دفاعي در بين كشورهايي مانند فرانسه و آلمان اوج گرفته است.

به گزارش الف، دونالد ترامپ از زمانی که به ریاست جمهوری رسیده رفتار سنتی، نوع گفتمان و سیاست خارجی آمریکا را با تغییرات اساسی روبه کرده است. ترامپ اعتقادی به متحدان سنتی واشنگتن ندارد و عامل تعیین کننده براي سیاست های کاخ سفید در قبال جهان خارج را نفع تجاری براي اقتصاد آمريكا قرار داده است. به همین دلیل است که آمریکای ترامپ دچار تنش هاي اساسي با بسياري از متحدان سنتي ايالات متحده مانند كشورهاي اروپايي و كانادا شده است. همچنين در حدود يك سال و نيم اخير ترامپ با کشورهایي ديگري مانند مکزیک، چين، ايران، كره شمالي و حتي سازمان هایی مانند يونسكو و ناتو( که تا قبل از اين نقش محوری در آن داشته) دچار اختلافات اساسي شده است.

در واقع به نظر مي رسد دونالد ترامپ بر پايه تركيبي از گفتمان هاي اول آمريكا براي بازسازي اقتصاد آمريكا، شانه خالي كردن از مسئوليت هاي بين المللي براي كاهش هزينه ها و همزمان استفاده از ابزارهاي فشار و تهديد براي منفعل كردن رقبا، متحدان و دشمنان ايالات متحده اقدام مي كند. اگر به اين گفتمان، ايدئولوژي نومحافظه كاراني مانند جان بولتون و مايك پمپئو نيز اضافه كنيم ملغمه اي عجيب و غريبي حاصل مي شود كه تا حدي پيش بيني سياست خارجي آمريكا را در اين دوره سخت و مبهم مي كند. نومحافظه كاران در سياست خارجي بر از بين بردن دشمنان ارزش هاي آمريكايي، برخورد با اسلام سياسي و سيطره گفتمان آمريكايي بر كل جهان با هر ابزار تاكيد دارند. اوج قدرت ايدئولوژي نومحافظه كاران كه البته در دوران هاي مختلف سياست خارجي آمريكا نقش تعيين كننده داشته اند(مانند زمان ريگان كه تلاش براي فروپاشي شوروي دستور كار اول آنها بود) در زمان جورج بوش پسر بود كه عملا موجب ايجاد جنگ هايي مانند افغانستان و عراق در منطقه شد.

به همين دليل است كه بسياري از كشورهايي كه تا پيش از اين ارتباط نزديكي با واشنگتن داشتند اين روزها در نحوه برخورد با آمريكا دچار ابهام و تضاد شده اند و از بكارگيري ابزارهايي مانند فشار، تهديد و تحريم و جنگ تجاري نارضايتي دارند.

تقابل ترکیه و آمریکا

به لحاظ تاريخي، سياست خارجي تركيه معمولاً گرايش شديدي به غرب و واشنگتن داشته و دو كشور در قالب سازمان هايي مانند ناتو نيز تا پيش از روي كار آمدن دونالد ترامپ ارتباط نزديكي داشته اند. اما بعد از روي كار آمدن ترامپ عملاً فضاي چندان مثبتي بين طرفين وجود نداشته و اخيراً نيز تقابل هاي جدي بين آنكارا و واشنگتن ايجاد شده است.

در روزهای گذشته دولت آمريكا سلیمان سیلو، وزیر کشور و عبدالحمید گل، وزیر دادگستری ترکیه را که در جریان دستگیری و حبس اندرو برانسون، کشیش آمریکایی نقش داشتند مورد تحریم قرار داد. اقدام به تحریم وزرای ترکیه بعد از آن صورت گرفت که آنكارا درخواست آزادی کشیش آمريكايي را (که به اتهام دست داشتن در کودتای نافرجام دو سال پیش دستگیر شده بود) رد کرده بود.

در پاسخ به اقدام دولت ترامپ، رجب طیب اردوغان نيز عنوان کرده بود: اقدامات صورت گرفته از سوی آمریکا برای یک شریک استراتژیک مناسب نیست و تحريم هاي جديد برای آنکارا بی احترامی محسوب می‌شود. همچنین اردوغان به تلافی تحریم های آمریکا دو وزیر دادگستری و کشور آمریکا را نيز تحریم كرد. البته روابط متشنج واشنگتن و آنکارا در روزهای اخیر، کنگره آمریکا را هم به تحرک واداشت و قانونگذاران آمریکایی جلوی فروش جنگنده‌های اف 35 به ترکیه را گرفتند. در پاسخ به اين اقدامات، اردوغان جهت گيري اقتصاد تركيه را براي مقابله با آمريكا به سمت چين تغيير داده است و تلاش مي كند پيوندهاي تجاري جديدي با پكن برقرار سازد.

 نتایج مذاکره کيم جونگ اون و ترامپ

بررسي ارتباط آمریکا و کره شمالی نيز در نوع خود جالب می باشد. بعد از مدت ها تنش های لفظی بین پیونگ یانگ و واشنگتن، بالاخره در روز 22 خرداد ماه دیداری بین کیم جونگ اون و دونالد ترامپ اتفاق افتاد و در نهایت نیز سران دو کشور بیانیه مشترکی را در خصوص خلع سلاح هسته‌ای کامل شبه‌جزیره کره به امضا رساندند.

 اگر چه کره شمالی برخی اقدامات نظیر آزادی زندانیان،تخریب سایت آزمایش موشکی و اخيراً بازگرداندان اجساد سربازان آمريكايي در جنگ دو كره بين سال هاي 1950 تا 1953 را نيز انجام داده اما عملاً اختلاف جدي در خوانش از توافق براي طرفين بوجود آمده است. در حالي كه آمریکا شرط خلع سلاح هسته ای کامل را صرفاً برای کره شمالی مي داند تا گشايش هاي اقتصادي بعد از آن شروع شود اما پيونگ يانگ تاكيد دارد بايد توافق گام به گام اجرايي شود و در ضمن بايد تجهيزات و سربازان آمريكايي نيز از منطقه خارج شوند. بر اين اساس برخي تحليل گيران عنوان كرده اند كه ترامپ شايد به دنبال پياده سازي دوباره تجربیاتی مانند لیبی قذافی و عراق صدام حسین براي كره شمالي باشد؛ البته با توجه قدرت هسته اي و موشكي كره شمالي نسبت به عراق و ليبي تحقق چنين فرضيه اي احتمالاً غيرممكن باشد.

به عبارتي ديگر آمريكا خواهان اين است تا تمام توانمندی هسته اي کره شمالی برچیده شود؛ در مقابل اما راهبرد پيونگ يانگ به دليل بی اعتمادی کامل به آمریکا رفع تحریم ها همزمان با انجام برخي اقدامات است. به همین دلیل است که کیم جونگ اون از یک طرف خود را متمایل به ادامه مذاکرات و توافق دو جانبه با ترامپ نشان می دهد اما از سوی دیگر اقدامی جدی برای تقلیل ذخیره راهبردی هسته اي و مولفه های قدرت كره شمالي انجام نداده تا در روز مبادا از آن استفاده کند.

اما تفسيرهاي متفاوت از بيانيه مشترك امضا شده بين ترامپ و كيم جونگ اون مي تواند تنش را تشديد نمايد. چنانچه پمپئو، وزیر خارجه آمریکا اخيراً بر لزوم حفظ فشار کامل تحریم‌ها بر پیونگ یانگ تاکید کرده است. پمپئو چند روز قبل در سنگاپور عنوان كرد فشار آمريكا به كره شمالي برای عمل به وعده هایش تا هسته ای زدایی کامل ادامه خواهد داشت. دو روز قبل نيز گزارشي توسط سازمان ملل منتشر شد كه نشان مي داد کره شمالی بر روی توانمندی های موشکی خود به صورت محرمانه و مخفیانه در حال فعالیت است.

ارتباط عربستان و آمريكا در دوران ترامپ

در نگاه اول شايد اين گونه تصور شود كه ارتباط عربستان و آمريكا در دوران دونالد ترامپ بسيار بهم نزديك شده و واشنگتن رياض را به مثابه يك متحد در منطقه پرآشوب غرب آسيا به حساب مي آورد. اما واقعيت اين است كه ارتباط دو كشور صرفاً بر پايه نوعي باج گيري ترامپ از عربستان براي پيشبرد اهداف محور غربي- عربي در منطقه است. چنانچه دونالد ترامپ در 15 فروردين 97 در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با روسای جمهور استونی و لیتوانی به صراحت عنوان كرد كه  کشورش طی ۱۷ سال گذشته مبلغ ۷ تریلیون (۷ هزار میلیارد) دلار در خاور میانه هزینه کرده اما هیچ سودی از این هزینه نبرده است. ترامپ به همين دليل پيشنهاد كرد چنانچه کشورهایی نظیر عربستان مایل به ادامه حضور ایالات متحده هستند باید پول آن را پرداخت كنند.

همان زمان شبكه سي ان ان نيز اعلام كرده بود ترامپ در دیدار با پادشاه یکی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس گفته: «بدون ما دو هفته هم دوام نمی‌آورید. کارتان تمام می‌شود. آن وقت باید با هواپیماهای عادی مسافربری پرواز کنید.»

به نظر مي رسد به طور كلي نوعي بي مبالاتي و فرار از مسئوليت بر سياست خارجي آمريكا حكم فرما شده است. البته دولت ترامپ براي بازسازي اقتصاد آمريكا همزمان نيز بدنبال باج گيري و اخاذي از متحدان و شركاي سنتي ايالات متحده براي تقليل «هزينه هاي غيرضرور» واشنگتن است. در اين بين همان طور كه گفته شد وجود افرادي مانند بولتون و پمپئو نيز تا حد زيادي سياست خارجي آمريكا را تهاجمي و غيرمنتظره كرده است. جمع اين عوامل موجب شده اعتماد به آمريكا حتي براي متحدان تاريخي آنها سخت و غير ممكن شود و مخالفان واشنگتن نيز هيچ اعتمادي به سخنان آنها نداشته باشند.