«ملت‌ها مهم‌اند»؛ کرِیگ کَلهون؛ ترجمه محمدرضا فدایی؛ نشر شیرازه چرا کشور مهم است؟

کورش علیانی،   3970421152 ۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

کلهون در متن نشان داده است چرا بسیاری از چیزهایی که در مورد جهانی شدن می‌شنویم بیش از آن که به جهانی شدن مربوط باشند، تبلیغات کم اطلاع و خوش‌بینانه در مورد جهانی شدن هستند؟ چه طور این گذر از ملت و کشور به جهان‌وطنی برای جهانی شدن نه لازم است، و نه ممکن؟ و چه طور اصرار بر ادامه‌ی این تلاش می‌تواند به سست کردن پایه‌های ضروری برای دموکراسی بینجامد؟

چرا کشور مهم است؟

«ملت‌ها مهم‌اند»

(فرهنگ، تاریخ، و رویای جهان‌وطنی)

نویسنده: کرِیگ کَلهون

مترجم: محمدرضا فدایی

ناشر: شیرازه، چاپ اول ۱۳۹۵

۳۴۴ صفحه

 

****

 

مدت‌ها است اصرار دارم بگویم کتاب خواندن به خودی خود فضیلت نیست و ترویج افراط‌گرایانه و مقابله‌ای کتاب و کتاب‌خوانی اتفاق مبارکی نیست. برای همین کم‌تر به کسی توصیه می‌کنم که کتابی را بخواند مگر این که در آن کتاب برای آن فرد فایده‌ی جدی‌ای سراغ داشته باشم.

با چنین ذهنیتی، امروز در حال قدم زدن از جلوی کتاب‌فروشی‌ای پرت افتاده رد می‌شدم، عنوان کتاب‌ها را دیدم و یکی به چشمم آمد؛ «ملت‌ها مهم اند». پیش از این شده بود که عنوان کتابی را پسندیده بودم بعد دیده بودم میانش جز یک مشت چرند نیست.

برای پرهیز از این وضع و با توجه به این که کتاب را از انگلیسی ترجمه کرده بودند سریع با گوشیم در محقق گوگل (موتور جست‌وجوی گوگل برای کارهای آکادمیک) جست‌وجو کردم و دیدم کتاب از سال ۲۰۰۷ که سال انتشارش بوده بیش از ۶۷۰ ارجاع در کتاب‌ها و مقاله‌های آکادمیک گرفته است. این موفقیت بزرگ و کم‌نظیری برای چنین کتابی است که یعنی کتاب حرف جدی‌ای برای گفتن داشته است.

رفتم تو و کتاب را خواستم و دیدم و پسندیدم و خریدم. ترجمه‌ی فارسی تیراژ بالایی ندارد؛ ۸۸۰ نسخه که با توجه به افول کتاب در برابر اینترنت و نیز تخصصی بودن کتاب قابل درک است.

اما کتاب چه می‌گوید؟ برای توضیح این که کتاب چه می‌گوید نه از متن کتاب که از مشاهدات شخصی خودم آغاز می‌کنم. در میان مردم کشورمان، و به طور خاص آن‌ها که از سویی اهل مطالعه و از سویی اهل حضور در فضای مجازی هستند، بارها و بسیار گرایشی عجیب را دیده‌ام. اینان در آن واحد از سویی در پی به اوج رساندن تمام بروزهای فردگرایی در رفتار اجتماعی خود هستند و اصالت فرد را عملا می‌پرستند و از سویی دیگر بسیار مشتاق این اند که زندگی خود را زندگی‌ای جهان‌وطنی ترتیب دهند. یعنی از سویی هر نوع جمع‌پذیری‌ای را نفی می‌کنند و از سویی دیگر عطش شدید به پیوستن به بزرگ‌ترین جمع متصور را دارند.

جالب است که تا به حال ندیده‌ام که خودشان یا دیگران متوجه این نکته‌ی تناقض‌آمیز شده باشند و در موردش چیزی گفته یا نوشته باشند. کرِیگ کَلهون، جامعه‌شناس آمریکایی و نویسنده‌ی کتاب به نوعی و از منظر خودش ماجرایی را بررسی کرده و شکافته که به این موضوع بسیار مربوط است.

آیا ما می‌توانیم کشور (nation-state) را رها کنیم و یکسره جهانی شویم؟ می‌توانیم ملت (nation) را فراموش کنیم و در عوض ملیت جهانی بگیریم؟

کلهون در متن نشان داده است که چرا اولا بسیاری از چیزهایی که در مورد جهانی شدن می‌شنویم بیش از آن که به جهانی شدن مربوط باشند، تبلیغات کم اطلاع و خوش‌بینانه در مورد جهانی شدن هستند. دوم این که چه طور این گذر از ملت و کشور به جهان‌وطنی برای جهانی شدن نه لازم است، و نه ممکن. و سوم این که چه طور اصرار بر ادامه‌ی این تلاش می‌تواند به سست کردن پایه‌های ضروری برای دموکراسی بینجامد.

کلهون که متاسفانه تا امروز افتخار آشناییش را نداشتم، آدم جالبی است. جایگاه آکادمیک نسبتا قابل توجهی داشته و دارد و گرایشی جدی دارد که در مقاله‌ای در سال ۲۰۰۴ آن را ابراز کرد «به سوی علوم اجتماعی عمومی‌تر». او اصرار دارد که پژوهش‌های اجتماعی باید به موضوع‌های روز بپردازند و با معیارهای علمی مسائل روز را بررسی و برای مردم قابل درک‌تر کنند.

از دیگر نکته‌های جالب در مورد او این است که او – با این که ۶۶ سال دارد – بیش از کتاب نوشتن تلاش آکادمیکش را بر نوشتن مقاله متمرکز کرده است. معمولا در بسیاری زمینه‌ها مقاله قابل بررسی‌تر است، چرند زودتر حذف می‌شود و حرف مهم و تازه بهتر و سریع‌تر دیده می‌شود.

تمام این‌ها و نیز حضور شدید آن خوش‌بینی تبلیغاتی در میان اهل فکر امروز کشورمان کتاب «ملت‌ها مهم اند» نوشته‌ی کلهون را کتابی مهم و مفید برای امروز ما کرده است. کتاب خوش‌خوان – به مثابه کتاب قبل از خواب و قصه‌ی دختر شاه پریان – نیست، اما دشوار و پیچیده – خصوصا از جنس پیچیدگی‌های تصنعی و بیهوده – نیز نیست. گمان می‌کنم اگر موضوع‌های اجتماعی و نیز مبانی اجتماعی سیاست برایتان مهم باشد، خواندن کتاب ناراضی برتان نگرداند.

اگر دودل هستید که کتاب را بخوانید یا نه، شاید نگاه کردن به مقدمه و نیز نتیجه‌ی کتاب به تصمیمتان کمک کند. هر دو متن دقیق و گویا هستند.