صد و چهل واحد آمریکاشناسی

سید مهدی سیدی،   3970419046

حیف که رسانه های خودی در سکوت و بیخبری مرموزی گرفتار شده و هرگز برای رونمایی از چهره واقعی آمریکا گام موثری بر نمی دارند. شاید لازم باشد گروه های مردمی برای رفع این نقیصه و پر کردن این خلا گام هایی بردارند.

صد و چهل واحد آمریکاشناسی
پیشتر از این یکی می گفت هرکدام از ما نیاز به دو واحد آمریکاشناسی داریم، اما تجربه تاریخی جهان نشان می دهد که ما به اندازه یک لیسانس – حداقل 140 واحد – آمریکاشناسی نیاز داریم.

زمینه های رویش و خیزش ایالات متحده و نوع برابری او با بقیه کشورها و مکاتب آنچنان پیچیده، ملتهب و هراس آور است که هرگز نمی توان نشناخته، از کنار او عبور کرد. برای مردم کشورهایی نظیر ایران که همواره – به ویژه در طول 40 سال اخیر – در کانون توجهات، مداخلات و فضولی های آمریکا قرار داشته اند، از نان شب واجب تر است که روحیه، انگیزه و برنامه آمریکایی ها را بشناسند. درست است که آمریکای ترامپ با آمریکای اوباما، بوشِ پسر و پدر، کلینتون، ریگان و کارتر متفاوت است، اما پایه های تمدنی آمریکا خود به قدر کافی ثابت و تعیین کننده است. فقط باید آن را به صورت منضبط خواند و تحلیل کرد؛ و دست به پیش بینی و برنامه ریزی زد. اتفاقا در این بین، بهترین تحلیل ها از اسناد و گفته های داخلی آمریکایی ها قابل استنباط است.

فارس در سال 1392 کتابی منتشر کرده است با عنوان: «تکنیک ها و روندهای عملیات روانی مرکز فرماندهی وزارت جنگ آمریکا». این کتاب به غایت خواندنی و درس آموز است و می تواند سه واحد خوب از منظومه آن «لیسانس آمریکاشناسی» باشد.

این کتاب شامل ترجمه یکی از اسناد محرمانه ارتش آمریکاست که در ابتدای آن مهر «اخطار انتشار» حک شده است تا مصرف کنندگان حق نداشته باشند محتوای آن را در اختیار دیگران بگذارند. در این سند که مربوط به سال 1991 و به دستور وزیر جنگ آمریکا، گوردون سالیوان منتشر شده، سیاست های محرمانه و مهم آمریکایی ها فاش شده است. بخش وسیعی از این کتاب که به تکنیک های عملیات روانی تخصیص یافته است، می کوشد به فرماندهان و سربازان آمریکایی آموزش بدهد که از چه شیوه هایی برای تسلیم گروه ها و کشورهای مخالف، استفاده کنند. با مرور این صفحات عملکرد آمریکا در برابر ایران، وضوح بیشتری می یابد.

به عنوان نمونه در این کتاب توضیح داده شده است که آمریکا باید از چه روش های فریب، تزویر و یا تحریف استفاده کند تا گروه های مقابل او (دشمن)، واکنش هایی بر ضد منافع ملی خود انجام دهند. نظیر کاری که آمریکایی ها در حوزه عملیات روانی در قبال خواص و سیاست مداران غرب مدار ایرانی انجام داده است. یا در جای دیگر تکنیک هایی آموزش داده می شود که گروه هایی از داخل یک کشور، به نفع آمریکا بر علیه حکومت داخلی شان شورش کنند.

جالب آنکه ارتش آمریکا در این سند تصریح می کند عملیات روانی او در ایام صلح نیز باید ادامه داشته باشد. مثلا اینکه در ایام صلح باید کاری کند نیروهای مقاومت در کشورهای رقیب، متقاعد شوند که موقعیت آن ها غیرقابل دفاع است و باید از ایستادگی بیشتر در برابر آمریکا دست بردارند تا هزینه های کمتری بپردازند. در همین زمینه توصیه می شود حتی در حین مذاکره با کشورهای مخالف، آمریکا باید گزینه های متنوعی را روی میز بچیند تا طرف مقابل احساس کند به اختیار و اراده خود یک گزینه را انتخاب کرده ست؛ اما باید دقت شود هیچکدام از آن گزینه ها نباید منافع آن کشور را تامین کند.

در جای دیگر آمده که گروه های عملیات روانی آمریکا در تبلیغات خود باید با سه مانع مبارزه کنند: سانسور، بی سوادی مخاطبان و قطع شبکه های ارتباطی. به این معنا که ترفندهای حکومت مقابل را برای «شنیده نشدن تبلیغات آمریکایی» خنثی کرده و کاری کند که همه گروه ها در معرض پیام های تبلیغی آمریکا قرار بگیرند تا حکومتشان را در برابر ایالات متحده به عقب نشینی و تسلیم وادار کنند. آمریکا در کل مراحل باید بکوشد تصویری دوست داشتنی از خود را در اذهان مردم کشور مقابل تصویر کند.

در این سند چند کار دیگر نیز به سربازان آمریکایی سفارش می شود:

نخست) تحریک اختلافات میان نخبگان سیاسی؛

دوم) از بین بردن حس اعتماد مردم به رهبران شان؛

سوم) کاهش روحیه و امیدواری مردم به آینده

چهارم) از بین بردن حمایت شاهدان بی طرف و یا ترویج تداوم بی طرفی آن ها در ستیز انقلابیون با آمریکا.

این کتاب، نزدیک به 600 صفحه است و تقریبا از هر صفحه آن می توان نکات جدی درباره عملکرد روانی و تخریبی آمریکایی ها شناسایی کرد. اما حیف که رسانه های خودی در سکوت و بیخبری مرموزی گرفتار شده و هرگز برای رونمایی از چهره واقعی آمریکا گام موثری بر نمی دارند. شاید لازم باشد گروه های مردمی برای رفع این نقیصه و پر کردن این خلا گام هایی بردارند.