تیر ماه داغ از راه رسیده. بازار همانطور که پیش بینی می شد دچار سر در گمی شده. مردم هم دچار بلا تکلیفی شده‌اند. 20 درصد حقوق ماهیانه کارگران اضافه شده و در عوض40 درصد هزینه های جاری زندگی‌شان افزایش پیدا کرده. اخبار ژن های خوب و جولان میلیاردرهای لاکچری روح جوان جویای کار را آزرده. آنها که باید علاج کنند حداکثر واکنششان این بوده که برای اعتراض مکان دست و پا کرده اند. پرونده های مفسدان دانه درشت در ذهن مردم خاک می‌خورد. گوش شنوا هم دُر نایاب شده بین مسئولین. از همه بدتر هم بی خیالی برخی صاحبان قدرت است که نمک شده روی زخم.
در چنین شرایطی نهادهای نظامی و امنیتی طبیعتا باید - ضمن درک مردم- به وظیفه ذاتی خود که همانا پاسداری از امنیت اجتماعی و جلوگیری از به آشوب کشیده شدن اعتراضات است عمل کنند. اما بسیج چه؟! آیا اگر اعتراضی صورت گرفت باید ورود کند؟! آیا در شرایطی که نهادهای انتظامی به اوضاع مسلط هستند و نیازی به وجود نیروهای کمکی نیست، لازم است وارد معرکه شوند؟! یعنی در شرایط حساس فعلی وظایف مهم تری برای این نیروی انقلابی قابل فرض نیست؟!
به اعتقاد بسیاری از مسئولین پیوسته به کاروان شهداء بزرگترین درد مردم تبعیض است و فاصله طبقاتی بین مردم و مسئولان. خدا رحمتش کند شهید رجایی را که می گفت "ملت ما از کمبودها و کسری ها گله ندارند، آنچه مردم را می آزارد و صدایشان را در می آورد وجود تبعیضات ناروا و سوء استفاده از بیت المال است و بس ..." با این وصف برای رفع گله های مردمی و التیام زخم هایشان ضروری ترین اقدام این است که در اسرع وقت مقابل تبعیض‌ها بایستیم و برخورد فوری با ناامن کنندگان فضای اقتصادی را مطالبه کنیم.
بسیج که در اصالت خود همواره کنار درد های مردم بوده و هرجا که نیاز شده تا پای جان برای اعتلای وطن از خود گذشتگی کرده، فی الحال نیز باید نوک پیکان مطالبه های به حق مردمی از نهادهای حاکمیتی باشد. فی المثل از قوه قضائیه که نقش حیاتی و مهمی در تشفی خاطر مردم گله‌مند دارد، مطالبه کند که هرچه زودتر تحولات جدی در داخل مجموعه خود انجام دهد. مطالبه کند که با اخلال گران دانه درشتِ اقتصادی به خصوص دانه درشت هایِ نامدار و وصلِ به کانون های قدرت، برخورد جدی و علنی و فوری داشته باشد. مطالبه کند که قضات خاطی و متخلف عزل و هرچه زودتر به مردم معرفی شوند. تا مردم اشتباه یک عضو فاسد را به کل یک مجموعه تعمیم ندهند. یا مثلا از قوه مجریه و مقننه بخواهد بابت کم کاری های انجام شده پاسخگو باشند و نسبت به مردم صادق باشند و دلسوز. بسیج باید اجازه داشته باشد که با مطالبه‌ی آگاهانه، خواب را از چشم غاصبانِ ویلاهایِ انقلاب برباید. باید بتواند یقه آن مسئول را که در محله شاهِ معزول و خائن زندگی می کند را بگیرد و منظومه فکری انقلاب اسلامی که همانا نهی جدی مسئولان از زندگی اشرافی است را یاد آوری و بازگشت به آرمان های ابتدای انقلاب را مطالبه کند.
یقینا در چنین شرایطی حرکتِ مستقل و هوشمندانه بسیجی‌ها و نیروهای مردمی آگاه و دلسوز، می تواند همراهی مردم را درپی داشته باشد، به درمان بسیاری از درد ها کمک کند و دشمنان را در سوء استفاده از اختلافات خانوادگی ناکام گذارد.