«ماه و ماهی»
نویسنده: علیرضا بدیع
ناشر: چشمه؛ چاپ اول 1396
79 صفحه؛ 7000 تومان
****
مجموعهی «ماه و ماهی» با غزلی آشنا شروع میشود. غزلی که کتاب نام خود را از آن وام گرفته است. این غزل با صدای «حجت اشرف زاده» در قالب ترانه اجرا شد و به میان مردم رفتدر عین استقبال چشمگیری که.این ترانه صورت گرفت که جزو آن دسته از آثاری قرار گرفت که هم نظر خواص را جلب کرد هم نظر عامه مردم را. با اینکه ترکیباتی مثل صبح نشابور یا حجرهی فیروزهتراشی ترکیبات خاصی هستند، اما تصویر سازی درخشان این شعر باعث شده تا به خوبی مخاطبش را پیدا کند.البته وزن و قافیه و نکات دستوری و سلامت زبان را در این شعر و همچنین در این مجموعه را نباید نادیده گرفت.
«بدیع» سابقه همکاری با خوانندگانی بسیاری نظیر «محمد معتمدی»،«سالار عقیلی» و «حسامالدین سراج» و غیره... را داشته و همچنین تجربه همکاری با آهنگسازان شاخصی نظیر اساتید «مجید درخشانی» و «فریدون خشنود» و برادران «پور ناظری» را نیز در کارنامه خود دارد. این همکاری ها موجب شده شعر او در مدیومی دیگر نیز به میان مردم رفته و با مخاطبان ارتباط برقرار کند. چنین توفیقی علاوه براینکه از قابلیتهای شعر او حکایت دارد، بر شهرت شعر او بسیار افزوده است .زبان شعر «بدیع» آراسته به نوعی تفاخر و سنگینی مکتب خراسانی است که او به خوبی این فخر در کلامش را که متاثر از زادگاهش نیشابور و سبک خراسانی است، با انتخاب لحن و وزنهای روانتر و تصویرهای شاعرانه و لطیف رام میکند. در مورد این خصوصیت از شعر«بدیع» بد نیست به صورت جزئی به مواردی بپردازیم که با آوردن مثال از غزلهای او مطلب کاملا روشن شود.
اما اگر بخواهیم مجموعه«ماه و ماهی» را از لحاظ تنوع موضوعی بسنجیم باید گفت که این مجموعه غزل همانطور که از نامش پیداست بیشتر به تغزل یعنی شرح و بیان تاثیر و تاثرات درونی شاعر میپردازد. اما این تاثر و تاثرات درونی برای انسانی معاصر متفاوت است و تنوع دارد و تنها در عشق و عاشقانهها خلاصه نمیشود.«بدیع» هم در غزل هایش به عاشقانهها و تغزل در باب فراق و دوری از معشوق اکتفا نکرده و بسنده نکردن او به این احساساتِ برآمده از عشق، مجموعه را از لحاظ مضمون رنگین و متنوع کرده و جدای از این، این تنوع نشان از آن دارد که «بدیع» جز عاشقانه سرایی که در جای خود بسیار هم خوب است دغدغهی دیگری نیز دارد. «بدیع» اینگونه، غزل را که فرمی کلاسیک است به شعر زمان و زمانه تبدیل میکند و خود را شاعری دغدغهمند نشان میدهد. برای مثال «بدیع» در غزل 13 با عنوان «رنگ دنیا را گرفتم از خودم شرمندهام» مینویسد:
رنگ دنیا را گرفتم از خودم شرمندهام
شیشهی عطرم ولی از بوی بد آکندهام
احساسِ بارِ گناهی را که انسان (معاصر به خصوص) به دوش خودش میکشد، توصیف میکند. احساسی که ناشی از زشتیها و ناهنجاریهای دنیای معاصراست
همچنین شاعر در غزلی که با شماره 18 عنوان گذاری شده است و اتفاقا از بلندترین اشعار مجموعه میآورد:
بند نافم کاش میپیچید دور گردنم
تا که از زهدان مادر قطع میشد شیونم
تا که چشمم وا نمیشد رو به هر عفریتهای
تابه زشتیهای دنیا تر نمیشد دامنم
در این غزل هم «بدیع» احساس گناه و تنهایی انسان معاصر را با نگاهی اگزیستانسیالیستی بیان میکند و حرفهای جدی را که سنتا جزو مضامین غزل نیستند می زند. با این تفصیل که دایره دغدغههای شخصی شاعر تنها تغزل و عاشقانه سرودن نیست و او حرفهاییدارد که تنها در ادبیات مدرن و رمانهای «کافکا»، «کامو» و«سارتر» و دیگرانی از این دست شنیده ایم. در باره زبان «بدیع» در این مجموعه اگر بخواهم توضیحاتم را تکمیل کنم باید بگویم که او از سویی از شعرزادگاه خود و سبک خراسانی و کلمات آرکائیک بهره می برد و از سوی دیگر زبان و لحن شعر او مثل آب جوی روان است مثلا در همان غزل ابتدای کتاب که با صدای «حجت اشرف زاده» همه گیر شد و مخاطبان بسیاری غزلی را که روی این آهنگ خوانده شده حفظ شده و از برند.در متن همین آهنگ کم از کلمات و ترکیبات آرکاییک استفاده نشده است اما مردم با آن ارتباط برقرار کردهاند چراکه شاعر زبان و لحن روانی دارد و اگر جایی هم از کلمات و ترکیبات آرکائیک استفاده میکند برای آن فضا سازی شده و از سوی دیگر این ترکیبات را عموما در ترکیبات تصویری استفاده میکند. از جمله کلمات آرکائیکی که «بدیع» در این مجموعه به جا استفاده کرده است میتوان به نشابور، حجره فیروزه تراشی،مخزن اسرار،بیاض،رواق و قفا اشاره کرد که بدیع هنرمندانه و به جا در ترکیباتی این کلمات را استفاده میکند که ضربهای به لحن و بیان روان شعر نمیزند و ترکیب و تصویری درخشان با آن ها برمیسازد. شاعرغزل شماره 24 مجموعه را به استاد«محمد رضا شجریان» تقدیم کرده.تصویر پردازی و مضمون پردازی از دیگر خصوصیات شعر «بدیع» است:
دستهایم دو افعی زخمی،سینههایت دو گنج اجدادی
جای افعی همیشه دوزخ نیست،گنج گاهی میان آبادیست
راحتی و روانی لحن گاهی شعر «بدیع» را به گفتار نزدیک میکند:
آغوش تو چهقدر میآید به قامتم
در آن بهقدر پیرهن خویش راحتم
مجموعه «ماه و ماهی» نوشتهی «علیرضا بدیع» مشتمل بر 34 غزل است که در فهرست برای هرکدام نامی در نظر گرفته شده اما در متن کتاب غزلها برای راحتی مخاطب شمارهگذاری شدهاند. این مجموعه غزل در مدت زمان کوتاهی تجدید چاپ شد و جزو آثار پرفروش نیز قرار گرفت. خواندن این مجموعه غزل به علاقهمندان غزل و همچنین شعر معاصر به شدت توصیه میشود.