بدون همکاری تک تک ما کشور ساخته نمی شود

حمید مقیمی، گروه تعاملی الف،   3961208029
بدون همکاری تک تک ما کشور ساخته نمی شود

در شمار انبوه خبرهایی که از سقوط تاسف بار هواپیمای شرکت آسمان می رسید و همه در تب و تاب پیدا کردن محل سقوط بودند، خبر از روشن بودن تلفن همراه برخی مسافران و استفاده از آن برای یافتن هواپیما رسید، چند روز قبل هم با اتکا به تماس تلفنی که 4 دقیقه قبل از سقوط گرفته شده بود، از سلامت و عدم مشکل مسافران یاسوج خبر می داد اما شاید هیچ کس نپرسید که این همه تاکیدی که در همه پروازهای داخلی و خارجی برای خاموش کردن و خاموش نگه داشتن تلفن همراه می شود کجا رفت؟

اگر چه در میزان تاثیر امواج تلفن همراه بر دستگاه های ناوبری هواپیما حرف های مختلفی زده شده و ضرر آن به حدی نبوده که ورود تلفن همراه به داخل هواپیما را به کلی منع کنند ولی همان احتیاط کلی موجب می شود تا این درخواست در ابتدای تمام پروازها مطرح شده و مهمانداران در آخرین بررسی وضعیت مسافران، از کسانی که همچنان گوشی خود را در دست دارند یا در حال صحبت هستند بخواهند تا تلفن خود را خاموش کنند. به راستی باید زمانی از خودمان بپرسیم "چرا"، چرا ما در عمل به مقررات حتی قوانین ایمنی که در نهایت ضامن سلامت ما، وابستگان ما و جامعه ماست، این قدر کم توجه هستیم.

برای مثال خیلی وقت ها به رانندگی در کشورهای دیگر غبطه خوردیم و نظم آنها را به شلوغی های خودمان مقایسه کردیم اما از این نکته غافل بودیم که این بی نظمی حاصل رفتار تک تک افرادی است که در آن مشارکت دارند، اگر هر کسی خود را از قانون مستثنی بداند و انتظار داشته باشد فقط دیگران رعایت کنند، عملا حرکت و نظم جمعی پدیدار نخواهد شد. یا همه ما می دانیم که با خشکسالی مواجه هستیم و باید همت جمعی برای حفظ منابع آبی داشته باشیم اما هزاران حلقه چاه غیرمجاز نشان از آن دارد که نه برخی چاه کن ها به فکر مصالح عمومی مردم هستند و نه آن دسته از کشاورزان و باغ داران که فقط به منافع خود فکر می کنند، دود آن هم نه فقط به چشم بقیه بلکه در نهایت به چشم خودشان و فرزندانشان هم خواهد رفت.

وقتی که دولت اعلام می کند که هر ماه هزینه سنگینی برای یارانه های نقدی می کند و از مردمی که می توانند می خواهد تا حتی با اندکی دشواری هم که شده از خیر آن بگذرند تا این مبلغ -اگر چه برای هر کس اندک ولی در جمع مبلغ کلان- صرف ساخت همین کشور شود، هر کسی صرفا به خود فکر کرده و حاضر به مشارکت جمعی نیست! آیا ما تصور می کنیم که همیشه هزینه را باید دیگران بدهند؟ این جنبه فرد گرایی را شاید بتوان به عنوان مهمی در ممانعت از رشد جامعه در نظر گرفت، این که فکر کنیم "خر ما از پل بگذرد"، در حالی که در زندگی جمعی به صورت نسبی یا همه از مواهب جمعی بهره می برند یا همه از ضررهای آن خسارت می بینند.

ما اگر تجربیاتی مثل کمک همگانی به زلزله زدگان و جمع شدن میلیاردها تومان پول در مدتی کوتاه را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که با حمایت عمومی و همکاری کارهای بسیاری می توان کرد اما تا زمانی که کنار گود بنشینیم و نه تنها بنشینیم بلکه قوانین را هم تا جایی که می شود بی توجه باشیم و فکر کنیم دولت باید همه کارها را انجام دهد، اگر هم پیشرفتی به دست آید، بسیار کندتر از آن چیزی خواهد بود که شایسته آن هستیم.