خیابان انقلابِ چهل ساله؛ حاشیه‌نویسی بر مسئله حجاب

محمد براتی*، گروه فرهنگی الف،   3961207183 ۳۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

39 ساله شد. حالا می‌شود با کمی اغماض انقلاب اسلامی ایران را چهل ساله خطاب کنیم. چهل ساله ای که نیاز به رنگ برای تعدادی از تارهای مویش دیده می‌شود.

خیابان انقلابِ چهل ساله؛ حاشیه‌نویسی بر مسئله حجاب

این چهل ساله که با وجود سختی‌ها، فشارها و بدخواهان بسیار همچنان پابرجا و استوار مانده باید نگران و منتظر روزها و سال‌های به مراتب مشکل‌تری باشد. سن و سالی که معمولاً نشان‌گر اوج پُختگی و بلوغ است، در حال حاضر اینگونه نشان نمی‌دهد. طرز تفکرها، معیارها، باورها، اظهارنظرها و رفتارهای بسیاری از آنان که باید این پختگی و بلوغ را نمایان کنند، اینطور نیست!

به نظر می‌رسد باید آمادگی بغایت جدی‌تری را برای روبه‌رو شدن با این «بحران چهل سالگی» داشته باشیم. آشفتگی که نسبت به سال‌های نه چندان دورِ گذشته از شکل و شمایلی متفاوت برخوردار شده است. مُعضل‌هایی که اگر مانند حال به آن‌ها توجهِ کافی نشود، قطعاً در آینده‌ای نزدیک‌تر از آنچه تصور می‌کنیم، اتفاقات جبران‌ناپذیری را باعث می‌شوند.

یکی از تازه‌ترین این مسئله‌ها بحث حساس و همیشه پرحاشیه «حجاب» است. بحثی که در کشور ما از قبل انقلاب و بعد از آن، بارها اتفاقات چالش‌برانگیزی حول محور آن به وقوع پیوسته است که آخرینِ آن‌ها به کمک یک چوب حادث شده است. تعدادی از زنانی که هم «لا اکراه فی الدین»ها را شنیده‌اند و هم حدود شرعی دین و قانون اساسی کشور را، در آستانه سی‌ونهمین سالگرد فجرِ پایداریِ حجاب، روسری‌های خود را بر سر چوب نهادند و به چهل سال هدایت، اعتراض کردند. اعتراضی که با دیگر کمپین‌ها، کارزارها و فتنه‌ها قطعاً متفاوت است. تفاوتی از جنس یک مشکل ریشه‌ای و شاید حل نشدنی!

حل نشدنی از آن بابت که بعد از این همه سال همچنان نتوانسته‌ایم بسیاری از مفاهیم و ارزش‌های مربوط به حجاب را که در ظاهر ساده و بدیهی می‌پنداریم، برای بسیاری از هم‌وطنان خود تعریف کنیم. حل نشدنی از آن بابت که هنوز فکر می‌کنیم به دنیا آمده‌ی دهه شصت، هفتاد، هشتاد و به زودی نود باید همان نوع تفکر و منشی را داشته باشد که انقلاب کرده‌ی دهه پنجاه داشته است. حل نشدنی به این دلیل که در میانشان هستیم و نیستیم. بارها می‌بینیمشان اما آن‌ها را نمی‌شناسیم. به دفعات سخنانشان را شنیده‌ایم و رفتارهایشان را دیده‌ایم ولی متوجه‌شان نشده‌ایم.

اکنون دوران غوطه‌وری در تکنولوژی را سپری می‌کنیم. «ارتباط» به نزدیک‌ترین و ساده‌ترین حد خود رسیده است. دهکده جهانی مدت‌هاست که خود را فریاد می‌زند. مردم 1357 به مردم 1396 تبدیل شده‌اند. واقع‌بینانه و به دور از تعارف این را می‌دانیم که جامعه ما هم هرچند پرجمعیت‌تر اما به دلایل داخلی و خارجیِ گوناگون به وضوح متفاوت‌تر شده است.
با اینکه آرمانِ حقیقی سال پنجاه و هفت هم‌چنان باثبات و صلابت است ولی آرمان‌جویان آن به شدت تغییریافته و اثرپذیر شده‌اند. در کنار همه این‌ها به مثابه گذشته دشمنان کشور از کوچک‌ترین غفلت‌ها، اشتباهات و فرصت‌ها بالاترین استفاده را می‌برند تا بیشترین ضربه را به همین مردم متفاوتِ دهه‌های اخیر، بزنند.

حال حتی اگر تمامی نظرسنجی‌های معتبر و غیرمعتبر دنیا هم این را تایید کنند که اکثریت مردم کشور ایران نظر مثبتی به خیلی از اتفاقات داخلی دارند، باز هم نمی‌توان این‌گونه واخواهی‌ها را که در هشتگ‌ها خلاصه می‌شوند، نادیده گرفت! برچسب هایی که چه از طرف یک رُباتِ معاند باشند و چه از طرف یک هم‌وطن، باید به عنوان هشدار و علامتی جدی برای خط سیری که در نظر گرفته‌ایم، باشند.

چهل ساله، راه بسیار سخت اما مطمئنی را انتخاب کرده است. از خوان‌های بسیاری گذشته و باید بگذرد. دشمنان قدرتمندی را شکست داده و باید بدهد. او که مسیر درست را دیده، حالا در این دوران باید برای دیرنشدن، به دنبال شناختِ صحیحِ پیچ‌وخم‌های آن برود.

*محمدبراتی؛ پژوهشگر موسسه احیاگران تمدن فاخر