درباره پدیده‌ای به نام «رضا امیر خانی» و صف خرید کتاب جدیدش

حجت الاسلام علی شاملو،   3961128019 ۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

یک خبر و اتفاق خوب که این روزها بین اخبار راهپیمایی پرشکوه 22 بهمن و جشنواره فجر و... گم شد، جشن امضا و صف خرید آخرین کتاب رضا امیرخانی بود که حیفم آمد درباره این اتفاق مهم، چند جمله‌ای ننویسم.

درباره پدیده‌ای به نام «رضا امیر خانی» و صف خرید کتاب جدیدش

«رضا امیرخانی»، یک پدیده ویژه در ادبیات ماست. او علاوه بر چند رمان و مجموعه داستان و مقاله بلند که همه هم پرفروش بوده‌اند، شخصیت جذابی هم دارد. بر خلاف بیشتر نویسنده‌های ما که پُز روشنفکری از جامعه دورشان کرده، امیرخانی به شدت «کف جامعه است». مصاحبه ها، حضورهای تلویزیونی و حتی اظهارنظرهای سیاسی‌اش همیشه شنیدنی بوده و از نمایشگاه کتاب و خدمت‌رسانی به زلزله‌زدگان تا مدیریت شهری را شامل شده است. 

گرچه ادعای بزرگی است، اما همیشه امیرخانی را مصداق «روشنفکر متعهد» دانسته‌ام، چیزی که مرحوم «جلال آل احمد» نمونه کاملش در فضای قبل از انقلاب بود. روشنفکری که با مردمش زندگی می‌کند، دردهای‌ آن‌ها را با گوشت و پوست می‌چشد و با بیان و قلم فریاد می‌کند. دنبال خوشایند فلان حلقه هنری و بهمان جشنواره خارجی نیست و از برچسب خوردن و متهم شدن نمی‌ترسد. ممکن است بعضی نظرات و تحلیل‌های او را نپسندیم، اما «با مردم‌ زندگی کردن» و «ترجمان حرف‌ها و دردهای مردم بودن» نقطه تمایز امیرخانی از بسیاری روشنفکران این سرزمین است.

حالا نتیجه این روشنفکری متعهد می‌شود «صف فروش کتاب». اتفاق مهمی که در رونمایی اثر جدید او، پنج‌شنبه گذشته در تهران و جمعه در مشهد افتاد. صحنه‌ای شورانگیز که بارها با حسرت در کشورهای غربی دیده بودیم و حالا خودمان هم تجربه‌اش کردیم. باید یک «خسته نباشید» حسابی بگویم به امیرخانی و  مجموعه نشر افق در تهران و کتاب آفتاب در مشهد که این اتفاق خوب را رقم زدند.