به بهانه سالروز شهادت امیر کبیر راهِ شدنی!

ابراهیم محمدی، گروه سیاسی الف،   3961020289 ۱۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۴ تکراری یا غیرقابل انتشار

امروز بیستم دی ماه ، سالروز شهادت امیر کبیر است ، مردی که کمر به اصلاح ایران و ترقی آن بسته بود و غبطه ایرانیان شد. اما بد خواهان ، کمرش را شکستند و رگش را زدند تا داغ عقب ماندگی بر پیشانی ملت ایران بماند.

راهِ شدنی!

حدود یک قرن و نیم که از شهادت امیر به دست سر سپردگان طاغوت می گذرد، دوست و دشمن در ستایش او سخن گفته اند. همه متفق القول اعتراف می کنند "مصلحی" تشنه اصلاح، "سیاستمداری" چنان شیفته استقلال و "زمامداری" چنین خیر خواه ملت، نه تنها در تاریخ دو هزار و چند ساله ایران بلکه در تاریخ جهان، کم نظیر است.


در سال های گذشته رهبر معظم انقلاب در خصوص استفاده صحیح از فرصت ها اشاره ای به شخصیت امیر داشتند و فرمودند، «یکی از نام های دارای افتخار در تاریخ ما - به همان اندازه‌یی که واقعیت دارد - امیرکبیر است. امیرکبیر در کشور ما سه سال در راس دولت بوده است. معلوم می شود سه سال وقت خیلی زیادی است. همه‌ی کارهایی که امیرکبیر انجام داده و همه‌ی خاطرات خوبی که تاریخ و ملت ما از این شخصیت دارد، محصول سه سال است. بنابراین چهار سال، وقت کمی نیست - وقت خیلی زیادی است - به شرط این‌که از همه‌ی این وقت به نحو درست استفاده شود.»


البته منتقدان داخلی و خارجی هم وجود دارند که او را متهم به خیانت،چشم داشت به پادشاهی و تحت الحمایگی می کنند ولی موضوع این نوشته در حال حاضر حق یا نا حق بودن امیر نیست. ولی آنچه انکار کردنی نیست اصلاحات اوست. فهرست بلندی که از اصلاحات امیر می دهند، تقریبا همه حوزه های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و مذهبی را در سرتاسر ایران در بر می گیرد.

از مهم ترین اقدامات وی می توان به این موارد اشاره کرد: رسیدگی به وضعیت مشوش ارتش، اصلاح امور مالیاتی، ختم غائله خراسان و قلع و قمع کردن حسین خان سالار و پیروان میرزا علی محمد شیرازی، ختم غائله مازندران که سنگر و پناهگاه بابیان بود.

حذف القاب و عناوین درباری، برافراشتن بیرق ایران در ممالک خارجه، تاسیس مدرسه دارالفنون، ایجاد روزنامه وقایع اتفاقیه که بعدها با عناوین روزنامه دولتی ایران و روزنامه دولت علّیه ایران و روزنامه ایران منتشر می شد،

ایجاد چاپارخانه منظم، ساختن محلی برای توپِ توپچیان به نام میدان توپخانه، منع رشوه و تاسیس کارخانه های مختلفی چون بلورسازی، چلواربافی، ماهوت بافی، اسلحه سازی، توپ ریزی و غیره.

آنچه همواره نام امیر را در نهضت علم و دانش ماندگار کرد، همانا تاسیس مدرسه دارالفنون به سبک جدید و استخدام معلمین و استادان خارجی است که در کنار آن ها اساتید برجسته ایران هم بودند و تدریس می کردند. گرچه بعد از تاسیس این مدرسه آنچه امیرکبیر در زمان حیاتش در نظر داشت محقق نشد و حسودان امیرکبیر چون میرزا آقاخان نوری سلطه و نفوذ یافتند و اغراض و امیالشان را در این امر مهم دخالت دادند،


ولی سوال مهمی که مطرح می شود، این است که چگونه این همه امور را با این ابعاد ، تنها در سه سال می توان، انجام داد و با کمک چه کسانی. یاران او قبل از آن و بعد از آن کجا بودند؟ پاسخ همان پاسخ تاریخی است، که آن ها بودند، ولی امیر نبود. آنچه دوران امیر را جدا می کند ، شخص امیرکبیر است. البته به غیر از این، می توان نظریه های متعددی در باره علل موفقیت کوتاه مدت او گفت ولی نمی توان نادیده گرفت که اصلاحاتی در گستردگی و با سرعتی که در آن سه سال انجام شد، بدون امیر محقق نمی شد .

امیر به تنهایی پای اقداماتی که می خواست انجام دهد، به خوبی ایستاد و پایمردی کرد و دیگران را هم به حرکت درآورد. امکان ندارد شوق ترقی داشت ولی این شوق، گاهی باشد و گاه نباشد، در حرف باشد و در عمل نباشد، به همین دلیل او خود می خواست، همه صدای ملت را بدون واسطه بشنود تا از اوضاع مملکت با خبر باشد و خودش شخصا پیگیری کند. لذا چشم نظارتی او اگر دیوارهای خانه اش هم بود ، برای امیر فرصتی بود تا از خطای خطا کاران چشم نپوشد و عدالت را که گوهرکم یاب اعتماد ملی است ، به ملت باز گرداند.

امیر راهی را که رفت و موفق هم شد، سخت ودشوار بود ولی شدنی است. او از خود و اطرافیانش شروع کرد، کاری که امروز هم ملت از مسئولین خود و دولت انتظار دارند.